نامه امام به گورباچف از مصادیق برجسته صدور انقلاب بود
البته امام صدای شکستن استخوانهای مارکسیسم را شنیده بود، اما در ایشان در نظر داشت بلوک شرق در بازیابی دوبارهاش دچار اشتباه دیگری نشود و با پناه بردن به غرب سرمایهداری دچار اشتباه راهبردی دیگری نشود. در حقیقت، امام میخواست جهانبینی الهی و توحیدی در تعویض ایدئولوژی توسط شورویها مورد توجه قرار گیرد نه لیبرالیسم آمریکایی.
مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام): امام و رسالت جهانی هدایت؛ «شرح و بررسی پیام تاریخی حضرت امام خمینی(س) به گورباچف» عنوان کتابی است که موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی در دست انتشار داد. این اثر با نظارت دکتر سیدعلی قادری مدیرکل سابق سابق وزارت امور خارجه و نویسنده کتاب «روح الله» به چاپ رسیده است. آنچه می خوانید گفتگو با جواد کلاته عربی نویسنده این کتاب است:
درک چه ضرورتهایی انگیزهی اصلی نگارش کتاب بود؟
اول اینکه، با توجه به جامعیت محتوای پیام و طرح چالشها و راهکارهای کلان در کنار بیان مسائل مصداقی در عرصههای عقیدتی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی قطبهای فکری جهان، بازکاوی و تحلیل مضامین و محورهای نامه به نوعی بازکاوی اندیشه و شخصیت حضرت امام نیز به شمار میرود و با توجه به این نکته که جامع الاطراف بودن موضوع های مطروحه در این پیام تبلور و تجسمی از جامعیت تفکرات و آراء امام است، بررسی و تحلیل مفاد این پیام از اهمیت خاصی برخوردار است.
افزون بر آن، نامه تاریخی امام خمینی به رهبر اتحاد جماهیر شوروی از برجستهترین مصادیق صدور انقلاب و بزرگترین نماد سیره تحولخواهی و اصلاحگری امام در عرصه جهانی است و پرداختن به این پیام از این منظر، در تبیین لایههای دیگری از تأثریگذاری امام در گستره جهانی و طرح مسئله امام و رسالت جهانی هدایت ضروری به نظر میرسد.
بهعلاوه، علیرغم اهمیت پیام امام، تا کنون در این ارتباط صرفاً دو اثر مستقل به رشته تحریر درآمده و بررسی گستردهتر محتوا و مسائل پیرامونی پیام و نگرش به آن از منظر صدور انقلاب و رسالت جهانی امام در باب هدایت امتها بیش از پیش احساس میگردد. همچنین، یکی از ارکان مهم این پیام تاریخساز، پیشبینیهای امام درباره شکست و فروپاشی مارکسیسم اتحاد جماهیر شوروی و اشاره به افول و بنبست امپریالیسم آمریکا و صدق پیشبینیهای امام در این موارد میباشد که با توجه به شرایط کنونی آمریکا و چالشهای سیاسی ـ اقتصادی آن و روند رشد عدالتخواهی در جهان، سخن درباره آن از اهمیت بسیاری برخوردار است.
کتاب از چه بخشهایی تشکیل شده است؟
این کتاب در یک مقدمه و پنج فصل تنظیم گردیده است. مقدمه این اثر به معرفی شخصیت حضرت امام، مبادی عرفانی نهضت امام، تبیین وضیعت جاری جهان معاصر و نقش امام خمینی(س) در تغییر سرنوشت بشر عصر جدید و دغدغههای هدایتگری حضرت امام میپردازد.
فصل اول کتاب به معرفی و بررسی مراتب تحولخواهی و اصلاحگری در سیره امام خمینی(س) اختصاص یافته است و در آن به بیان سیره علمی و عملی حضرت امام در این باره تحت عناوینی همچون: خودسازی معنوی، اصلاحگری در حوزه دین و دینداران، برقراری حکومت اسلامی به عنوان مهمترین دغدغه و هدف امام، تفکرات تحولخواه در جهان اسلام و دغدغههای جهانی اصلاحگرایانه و رسالت جهانی هدایت پرداخته میشود. در این فصل، سعی بر آن است تا گستره تأثیرگذاری و تلاش حضرت امام از دورنی و شخصیترین حوزههای اصلاح و تربیت که همان خودسازی معنوی است تا تأثیرگذاری در جهان معاصر و هدایت همه آحاد جامعه بشری به سوی عدالت و معنویت مورد واکاوی قرار گیرد.
فصل دوم کتاب به پیام امام به دیده مصداق بارز صدور انقلاب توسط حضرت امام مینگرد. لزوم صدور انقلاب، روشها و شیوههای مورد نظر امام در صدور انقلاب، ارسال نامه در سیره امام خمینی(س) و اشاره به پیام تاریخی امام به گورباچف به عنوان یکی از برجستهترین نمادهای صدور انقلاب، عناوینی هستند که در این فصل مورد بررسی قرار میگیرند.
در فصل سوم، سعی شده تا به تحلیل و بررسی محتوای پیام پرداخته شود. در این فصل، پیام امام به ده فراز تقسیم گردیده و در هر فراز با توجه به محتوای واحد آن، از سوی نگارنده یک موضوع محوری انتخاب شده و آنگاه به تحلیل و بررسی هر یک از محورهای پیام برآمدیم.
مباحث مطروحه در این فصل شامل: اخلاق سیاسی، بررسی الحاد شرق و سکولاریسم غرب، جامعهشناسی دین، تاریخ سیاسی شوروی، برخی اصول فقهی و قرآنی، بررسی جایگاه دین در بلوک شرق و غرب، مباحثی پیرامون انقلاب اسلامی و مباحث فلسفی و عرفانی پیرامون: فطرت، شناخت، معاد است. در اثنای طرح این مباحث کوشش شده در هر بخش – در حد بضاعت – به بیان دیدگاهها و آراء امام نیز توجه گردد.
از آنجا که حواشی ابلاغ و ارسال پیام امام و پاسخ گورباچف از اهمیت بسزایی برخوردار بود؛ در فصل چهارم کوشش شد تا با استناد به گفتار اشخاص مرتبط با نامه از قبیل: آیتالله جوادی آملی، محمدجواد لاریجانی، مرضیه حدیدهچی(دباغ)، گورباچف و ادوارد شواردنادزه، شرح ماجرا را از شروع تدوین پیام توسط امام تا پاسخ گورباچف و اظهار نظرهای مقامات شوروی درباره پیام دوباره بازخوانی کنیم.
مارکس، پدر مارکسیم و فوکویاما، فرزند لیبرالیسم هر دو کوشیدند تا ایدئولوژیهای مورد نظرشان را به عنوان سرنوشت محتوم بشریت قطعیالوقوع معرفی کنند اما با تحقق پیشبینیهای امام، ابطال پیشبینیهای دو مکتب مارکسیسم و لیبرالیسم به اثبات رسید. این مسائل در فصل پنجم بررسی شده است.
تا کنون چه آثاری در این باره به چاپ رسیده است؟
تاکنون در این باب، دو اثر مکتوب ارائه شده است. «آوای توحید» عنوان کتابی است که توسط حضرت آیتالله جوادی آملی در سال ۱۳۶۹ به رشته تحریر درآمده و بارها تجدید چاپ شده است. این اثر ارزشمند دارای دو امتیاز برجسته است؛ اول اینکه نگارنده آن، نماینده امام و مسئول ابلاغ پیام به آقای گورباچف و شاهد عینی ماجرا بوده است و دیگر اینکه، با توجه به اشراف ایشان بر مباحث فلسفی مطرح شده در پیام، شرح ایشان با رویکردی فلسفی از استحکام و عمق خاصی برخوردار است.
«دری از جهان غیب» تألیف حمیده حائریپور اثر دیگری است که در سال ۱۳۸۴ به چاپ رسیده است. این اثر، شرح مختصر و مفیدی است که به تحلیل کلی محتوای پیام و بررسی مسائل پیرامونی آن میپردازد. «دری از جهان غیب» در سال ۱۳۸۸ از سوی سفارت ایران در تاجیکستان در آن کشور چاپ و منتشر شد.
تفاوت کتاب حاضر با آثاری که تا کنون در این باره چاپ شده در چیست؟
جامع بودن کتاب حاضر اساسیترین تفاوت آن با دیگر آثار چاپ شده در این حوزه است. در این اثر علاوه بر شرح تمام فرازهای پیام به مسائل پیرامونی پیام نیز پرداخته شده است.
به نظر شما با توجه به مشکلات عدیده اتحاد جماهیر شوروی در آن مقطع، علت ارسال پیام از سوی امام چه بود؟
شاید نتوان قائل به این امر شد که هدف امام از معرفی اسلام به گورباچف، اسلامی شدنِ یکشبه شوروی و پیاده نمودن فوری احکام و قوانین اسلامی برای رفع مشکلات عدیده آن کشور باشد؛ چه آنکه این امر غیر قابل تحقق بوده و غیرمنطقی مینماید. اما با توجه به تعاریف ارائه شده از اسلام در پیام و بیان ضرورت اتخاذ جهانبینی الهی و گوشزد نمودن لزوم اعتقاد به مبدأ و معاد، میتوان به این امر قائل شد که بازگشت دوباره به دین و نگاه توحیدی به جهان و پدیدههای آن و نفی الحاد و مادیگری میتوانست زیربنای حقیقی حل مشکلات و معضلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شوروی در دراز مدت باشد. البته امام صدای شکستن استخوانهای مارکسیسم را شنیده بود، اما در ایشان در نظر داشت بلوک شرق در بازیابی دوبارهاش دچار اشتباه دیگری نشود و با پناه بردن به غرب سرمایهداری دچار اشتباه راهبردی دیگری نشود. در حقیقت، امام میخواست جهانبینی الهی و توحیدی در تعویض ایدئولوژی توسط شورویها مورد توجه قرار گیرد نه لیبرالیسم آمریکایی.
منبع: جماران
:::::