اقتصاد
بودجه پر از اشکال است
اینکه برای افزایش قیمت ارز که کار غیرقابل توجیهی است، هر توجیهی بتراشند، کار گزافی است. راه نجات کشور برای برونرفت از دور باطل رکود تورمی، محور قرار دادن شرایط و مسائل و نیازهای بخشهای مولد است و از آنجایی که تکتک مواردی که برشمردم به افزایش هزینههای تولید و تشدید بحرانهای موجود در میان تولیدکنندگان میانجامد، قطعا توجیه عقلی و علمی ندارد و فقط به این برمیگردد که دولت حاضر نیست ساختار هزینههای ناکارآمد خود را اصلاح کند و برای تامین مالی آن هزینهها میخواهد چنگی به صورت تولیدکنندگان انداخته شود.
خوشچهره: احمدی نژاد بازی خطرناکی با اقتصاد ایران کرد
اگر در طول 8 سال پیش، دولت قبل فقط مقداری در هزینه دریافتی های نفتی رفتار عقلایی نشان می داد ما هم اکنون شاهد بحران های اقتصادی موجود نبودیم و از دلارهای نفتی که رقمی افسانه ای و در حدود 700 میلیارد دلار بود، بهره هایی بیش از این می بردیم .
مسئولیت اجتماعی فعالان اقتصادی
: صنعت و کشاورزی هر دو در گروه بخش های مولد محسوب می شود و بنابراین نه تنها تعارض و مشکلی با هم ندارند بلکه مکمل یکدیگر هستند و به جای اینکه ذهن خود را درگیر دعوای بین صنعت و کشاورزی بکنیم باید ذهن خود را درگیر دعوای میان بخش های مولد که زحمت می کشند، صلاحیت دارند و ریسک متحمل می شوند
انحراف آشکار از اصول اقتصادی قانون اساسی و آرمان بهشتی
سبحانی با اشاره به گرفتاریهای غیرقابل جبران حاکمیت سرمایه، اظهار داشت: آیت الله بهشتی با رصدکردن و مطالعه مظاهر سرمایهداری به خصوص در قرن نوزدهم به مصایبی که سرمایهداری لجام گسیخته بر انسان وارد میکند، توجه ویژهای داشت و واکنشهایی که علیه سرمایهداری در غرب و مشخصا در اروپا به وجود آمد را که یکی نهضت تعاونی و دیگری نهضت سوسیالیست بود، مورد مطالعه قرار می دهند.
خلاف تبلیغات کذب دولت موسوی از حجم اقتصاد دولتی کاست
وی با بی سابقه خواندن فشارها وارد آمده به اقتصاد ایران در دوران هشت سال دفاع مقدس، تأکید کرد: با هر معیار سنجشی، کارنامه اقتصادی دولت مهندس موسوی غرور آفرین است و دلیل این دستاورد بزرگ در دوره جنگ، پایبندی بیشتری این دولت به اصول قانون اساسی است. برآیند مصلحت اندیشی های کوته نگرانه سبب شده است که اقتصاد ایران به طرز غیر متعارفی با ناکارایی، فساد گسترده، حاکمیت سرمایه و در بدترین شکل حاکمیت سرمایه یعنی ربا گرفتار شود.
آمار منفی اشتغال، مهمترین آمار فاجعه آمیز اقتصاد ایران
مومنی با اشاره به اینکه یکی از افتخارات جمهوری اسلامی از نظر امنیت ملی این بوده است که به جای تکیه بر نظام سلطه، بر مردم تکیه کرده است، گفت: شاید بزرگ ترین میراثی که امام خمینی (ره) برای ایران باقی گذاشت، اعتنا و اتکا و اهتمام به مشارکت هرچه فعال تر مردم در سرنوشت خودشان بود و طبیعتا مشارکت در سرنوشت اقتصادی اگر با اهمیت تر از سایر حوزه های حیات جمعی ایرانیان نباشد، کمتر از آن نیز نیست.
آمار سالهای ۸۴ تا ۹۱ مشخص کرد: رشد هزینه مسکن ۲۸۴ درصد؛ درآمد خانوار ۱۹۹درصد
هزینه مسکن سالانه یک خانوار از سال 84 تا 91 بالغ بر 284درصد افزایش یافته حال آنکه درآمد سالانه هر خانوار در این مدت 199درصد رشد یافته است. این اعداد حکایت از آن دارد که رشد درآمد خانوار از رشد هزینه مسکن 85 واحددرصد عقبتر بوده است. آمارهای بانک مرکزی همچنین نشان میدهد افزایش سهم مسکن در درآمد خانوار از 4/40درصد به 9/51درصد رسیده است؛ اتفاقی که گواهی میدهد واقعیت جامعه با آنچه وزیر بهعنوان طرح خانهدارشدن اقشار متوسط قابل اجرا میداند، فاصله زیادی دارد.
لیبرالیسم و بازاری شدن دموکراسی
استدلال اختیارگرایانه در دفاع از بازار، تحت نام آزادی صورت میگیرد. ایدههای میلتون فریدمن و فردریش هایک مثالهای کلاسیکی از این استدلالاند. استدلال فایدهگرایانه در دفاع از بازار این است که بازار رشد اقتصادی را افزایش داده و بهرهوری اقتصادی را تامین میکند. اینها دو رشته از استدلالهای بازاریاند که هر وقت بحث بازار به میان میآید رخ مینمایند. ولی من معتقدم هر دو شورش را درآوردهاند.
لیبرالهای ایرانی و فراموشی منافع ملی و مسوولیت اجتماعی دولت
عد از اتمام جنگ و مقاومت فراموش کردند که این برنامه ی ریخته شده، بیست ساله بود و آن را به چهار تا پنج ساله تقسیم کرده بودند. بنابراین برنامه پنج ساله جدیدی پایه گذاری کردند که بر پایه جهان بینی و مبانی ارزشی متفاوتی بود. مبانی ارزشی این برنامه شامل سیاست های جهانی سازی بود که امریکایی ها و غربی ها، با دید لیبرالی، تقریبا در دهه 1970 و اوایل 1980 در کل جهان رواج می دادند.
خط فقر و شکلگیری «مادون طبقه»
بر اساس محاسبات ما خط فقر در سال 93، با توجه به نرخ تورم برای خانواده پنجنفره در شهر تهران حدود دومیلیونو300هزارتومان است. خط فقر به این معنا که یک خانوار پنجنفره در تهران با هزینه مسکن، خدمات سلامت، آموزش، تغذیه، حمل و نقل و ارتباطات و سایر کالاهای ضروری به عنوان کالاهای اساسی در سبد حداقلی یک خانواده تهرانی حداقل تا چه میزان باید درآمد داشته باشد.
نگاه تکبعدی به اقتصاد محکوم به شکست است
اوج خروج سرمایه از کشور سال 89 است یعنی سالی که نه هنوز تهدید حمله خارجیها وجود داشت و نه گستره تحریمها تا این حد بود. رقم خروج سرمایه در سال 89 دقیقا 125برابر خروج سرمایه در سال 83 است. این نشان میدهد هیچ عاملی به اندازه شوکدرمانیهای متعدد باعث خروج و فرار سرمایه از اقتصاد ایران نشده، اما دولت در این گزارش اصلا توجهی به این موضوع نکرده است.
ارتقای بنیه تولید ملی به مثابه راه نجات
به نظر میرسد که اهتمام دولت در این زمینه و پرهیز از اشتباههای فاحشی که در بسته انتشاریافته نیز رگههایی از آن مشاهده میشود که سعی کرده مساله به این پیچیدگی را تکساحتی و تک سبببینانه نگاه کند و هنوز هم با وجود همه تجربههای رخ نموده، راه نجات را در دستکاری قیمتهای کلیدی و اصرار بر باورهای ایدئولوژیزده پولگرایانه جستوجو کرده است، از این تصور خام خارج شود و برنامهیی بر محور اقتضائات بخشهای مولد سامان دهد.
ثروتمندان در ایران ۵برابر فقیران یارانه میگیرند
یک خانوار شهری در سال 92 حدود 20میلیونو600هزارتومان هزینه دارد و 20میلیونو400هزارتومان درآمد. با این تفاسیر با تکیه بر گزارش مرکز آمار بهطور متوسط هزینه یک خانوار شهری تنها 200هزارتومان کمتر از درآمد است. این در حالی است که آمارهای کارشناسان بیانگر شکاف و فاصله بسیار بیشتری میان هزینه و درآمد خانوارهای شهری و روستایی است.
نقش اخلاق در اقتصاد ملی
خلأ کلاننگری و توسعهنگری در ساختار قدرت ایران از بزرگترین خلأهای فردی و نهادی است که در حال حاضر در کشور شاهد هستیم. طبق گزارشهای اعلامشده از سوی بانکمرکزی، خالص حساب سرمایه در ایران از منهای ۲۰۰میلیارد دلار در ماههای میانی سال ۱۳۸۴ به منهای ۲۵میلیارددلار در سال ۱۳۸۹ رسیده است. یعنی خروج سرمایه از ایران در این دوره زمانی چیزی حدود۱۲۵برابر افزایش یافته است.
ثبت تنها نرخ تورم یک رقمی در سالهای جنگ
در این ۴۰ سال فقط یکبار تورم یک رقمی را تجربه کردیم و آن هم در سال ۶۴ بود که رشد نقدینگی در اوج جنگ شش درصد بود. عالی نسب در آن سالها در زمینه انضباط بودجه ای خیلی سخت گیری کرد و یک اشراف منحصر به فرد در زمینه مسائل کلان داشت.... برای اولین بار در تاریخ ایران و در جنگ تحمیلی هشت ساله حتی یک مورد مرگ بر اثر قحطی و گرسنگی ثبت نشد و آن هم مدیون فعالیت وی بود.