۰۹:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۹ مرتضی روحانی:

استمرار گفتمان اعتدال در نقد درون گفتمانی

کابینه مجرب باید فضایی ملموس در قبال انتقاد خودی ها بوجود آورد. بهترین حالت برای نقد درون گفتمانی دولت تدبیر و امید، پیدایش احزاب جدید با درون مایه اعتدال گرایی و همچنین تشکیل شورای منتقدین است. لذا علاوه بر احیای احزاب اصلاح طلب، دولت می تواند فضایی محسوس برای نقد از دل این احزاب فراهم آورد.

etedalمبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام) – مرتضی روحانی:

“اول علت عدم موفقیت نامزدهای اصولگرا در انتخابات این بود که اکثریت این جریان طی سال های گذشته هر چه رئیس جمهور وقت کرد یا حمایت کردند، یا با سکوت مهر تایید زدند و یا لااقل نقدی در خور خطاها و لطمات دیده نشد.”

این جملات بخشی از سخنان دکتر احمد توکلی نماینده اصولگرای مجلس شورای اسلامی در موافقت با کلیه کابینه یازدهم است. وی همانند اصولگرایانی که در این سال ها نگرش منتقدانه به دولت نهم و دهم داشته اند، به آسیب شناسی رفتار اصولگرایان پرداخته است. شاید این پاراگراف از زبان یک نماینده اصولگرا آن هم در موافقت با کابینه اعتدال، تلنگری به جریان اعتدالگرا در کشوراست. تجربه ای که یک اصولگرای منتقد و معتدل، منصفانه و عادلانه آن را در اختیار اعتدال گرایان قرار می دهد.

لیکن یکی از بزرگترین ضربات سهمگین اصولگرایان که سبب شکست آنان در انتخابات شد، فراموشی نقد به عملکرد اجزا حاکمیت بود. اصولگرایان با در پیش گرفتن گفتمان انتقاد می توانستند در اغلب موارد از رفتارهای نامتناسب دوستانشان جلوگیری کنند. متاسفانه در بسیاری از موارد فردی که حزب الهی، مکتبی و ولایت مدار بود، از بی کفایتی های مدیریتی وی غفلت می شد. آنقدر برخوردهای جناحی در قبال عملکرد دولت صورت می گرفت، که نقد از درون جریان اصولگرایی رنگ باخته بود. اگر نقدی هم توسط اصولگرایانی انگشت شمار به زبان می آمد، با واکنش های تخریب گرایانه روبرو می گشت. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که در ماه های پایانی دولت دهم، آش دولت آنقدر شور شد که قاطبه اصولگرایان دست به انتقاد زدند. وگرنه تا قبل از انتقادهای ایشان، اصلاح طلبان و اصولگرایانی انگشت شمار پرچم گفتمان انتقاد را بدست داشتند. از اینرو در صورتی که نگاه سلیقه ای و تعصبی به اقدامات نادرست صورت نمی گرفت و از همان ابتدای کار، اصولگرایان جدی خود را به منصه ظهور می رساندند، هیچ گاه کشور با مشکلات اقتصادی این چنینی روبرو نمی گشت.

البته اقدامات نامناسب تنها منحصر به عملکرد دولت نبود. بهارستانی های هفتم و هشتم در برخی از مواقع، دست به اقداماتی زدند که به مذاق مردم کشورمان خوش نیامد. مجلس هفتم در مواجهه با اقدامات دولت جدید، غالبا روزه سکوت را در پیش گرفته بود. مصلحت گرایی های ناشی از این سکوت آنچنان متورم شد که دولت نهم و دهم احساس عدم نظارت داشت. و سرانجام میدان دادن های کاذب به دولت وقت، زمینه ای برای قانون گریزی ها پی در پی بوجود آورد. در مجلس هشتم وضعیت به مراتب بهتر شد. اما تشعشعات سکوت دوره گذشته منتج به حوادثی کم نظیر در طول تاریخ مجلس شورای اسلامی شد. حوادثی از قبیل: سکوت در برابر اهانت به ساحت مقدس خانه ملت از زبان رئیس دولت، تصویب حقوق مادام العمر، پس گیری ۳۰ امضاء در طی یک هفته برای طرح سوال از رئیس دولت، دعوت از وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی و سکوت بهارستانی ها در قبال بی اعتنایی ایشان، سکوت در قبال تعویق هر ساله لایه بودجه توسط دولت، سر دادن شعارها و رفتار های افراطی صحن علنی مجلس در ۲۶ بهمن ۱۳۸۹٫

 لذا پیدایش جریان اعتدال در کنار جناح اصولگرا و اصلاح طلب نشانگر این است که مردم از سکوت یا مهر تایید در برابر تخلفات خسته شده اند. تجارب تلخی که در این هشت سال بر پیشانی جناح اصولگرا نوشته شد، منتج به گرایش مردم به جریانی سوم نزدیک به اصلاحات گشت. از اینرو رای مردم به دکتر روحانی نشان از این داشت، مردم به سمتی سوق یافته اند که انتقاد و تضارب آرا در آنجا بیشتر و بهتر یافت میشود.

کابینه یازدهم بایستی شرایطی را محیا کند که نقد از دل گفتمان اعتدال برخیزد. به طور قطع وجود افرادی منتقد از درون جریان اعتدالگرا میتواند باعث اصلاح امور شود. لیکن نقد از زبان یک فرد اعتدالگرا، اثر بخش تر از یک اصولگرا است. اعتدال گرایان که قاطبه آنان از اصلاح طلبان تشکیل شده اند، برای پیروزی خود در انتخابات های آتی و سلام دوباره مردم به آنان بایستی به نقد درون گفتمانی رو آورند. آشتی مسئولان با نقد درون گفتمانی منافعی دارد که لطایف و ظرایف منفعت افزای بسیاری بر این رویکرد مترتب است.

 ورای رسانه ملی که برای انتقاد از دولت آستین هایش را بالا زده است، کابینه مجرب باید فضایی ملموس در قبال انتقاد خودی ها بوجود آورد. بهترین حالت برای نقد درون گفتمانی دولت تدبیر و امید، پیدایش احزاب جدید با درون مایه اعتدال گرایی و همچنین تشکیل شورای منتقدین است. لذا علاوه بر احیای احزاب اصلاح طلب، دولت می تواند فضایی محسوس برای نقد از دل این احزاب فراهم آورد. مضاف بر حیات دوباره احزاب، کابینه یازدهم و شخص رئیس جمهور میتوانند شورایی از منتقدین تشکیل دهند. شورایی که پتانسیل آن نسب به مشاوران رئیس جمهور میتواند بروز و ظهور عیان تر و میدان دارانه تری در برابر مشکلات پیدا کند.

استمرار گفتمان اعتدال زمانی در سپهر سیاسی کشور هویدا می شود که مسئولان با نقد و انتقاد از درون آشتی کنند و دل در گرو نصیحت ها بسپارند. سلامت اقدامات دولت یازدهم از یک سو  و رضایت مردم از گفتمان اعتدالگرایی از سویی دیگر می تواند از مهمترین دست آورد های نقد درون گفتمانی باشد.

:::

۲ دیدگاه

  1. hamid :

    دوست عزیز من از اول مقاله ات خوشم اومد ولی از آنجا که”"” اعتدال گرایان که قاطبه آنان از اصلاح طلبان تشکیل شده اند،”"خیلی خوشم نیومدچرا که آقای روحانی کابینه خود را فراجناحی واعتدال نام نهاد چرا شما اعتدال را به نام اصلاح طلبان تمام میکنید؟؟؟

    • شایان: :

      من هم از این یاداشت بسی خوشم اومد
      کلا اقای روحانی را از نزدیک زیارت نکردم ولی گاهی اوقات جرقه های خوبی به ذهنشون میرسه که این مسائل جدید را مطرح می کنند
      من هم در همین جمله ایشون ایراد دارم اما گمان میکنم منظورشون این بوده که اصلاح طلبان دیروزی قاطبه اصولگرایان تشکیل میدهند و بقول شما امروزه شدن اعتدال گرا
      بالاخره دوست عزیز ما نمیتونیم چشم خود را بر واقعیت ببندیم که امثال واعضظی، زنگنه، طیب نیا، آخوندی، حجتی، ظریف، توفیقی، صالحی امیری و… رگه هایی از اصلاح طلبی دارن
      ولی بهتر بود نویسند محترم مینونشت اصلاح طلبان دیروزی

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

+ 14 = 23