دانشگاه گورستان نیست
سالهاست با تکیه بر کرسیهای موروثی تشکلهای فرمایشی شان در دانشگاهها و با استفاده از امکانات و اعتبارات دولتی و حکومتی حیات نباتی خود را حفظ کردهاند، حالا از ظهور تشکلهای رقیب ابراز نگرانی میکنند. نمایش آخرشان برای نفوذ و انحصار دفتر تحکیم وحدت هم که با انتخابات خودخوانده 8 انجمن مرتبط با دولت گذشته به انجام رسید، سرانجامی نیکو نخواهد داشت.... انجمنهای اسلامی همچنان زندهاند.
مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام) – محسن فروردین (فعال انجمنهای اسلامی دانشجویان)
بیشک فعالین دانشجویی سالهای اخیر، رنجهایی که بر تن بیجان دانشجو و دانشگاه رفته است را به یاد دارند. همان روزهایی که فعال دانشجویی معنایش از هر قشر آسیبپذیری آسیبدیدهتر بود. مسئولینی که حتی تاب تحرکات صنفی دانشجویان را هم نداشتند، بندی محکم بر پای و زنجیری ضخیم بر دستان فعالان مستقل و منتقد سیاسی بسته بودند و فعالیت سیاسی برخلاف سلیقه سیاسی مطلوب مدیران جرمش از هر فسق و فجوری بیشتر بود. و صد البته در این میان، آنهایی که که در عین اعتقاد به مبانی انقلاب، مشی انتقاد از وضعیت موجود نظام و دولت را پیشه کرده و از مبانی غیرمکتبی، مشی غیرمردمی و روشهای غیردانشجویی دوری میگزیدند، بیش از افراطیون مورد فشار واقع میشدند چرا که اهل قدرت نمیتوانستند آنها را هم به اتهاماتی چون وابستگی به بیگانه و گسستگی از دین متهم سازند.
امروز اما اگر چه روزهای دیگری در پیش است اما هنوز هم قاطبهی آن مسئولین بر مناصب خود تکیه زدند. باکی نیست، که به گمان میتوان گفت که لابد یا در گذشته تقیه میکردند یا اکنون توفیق توبهی نصوحی از گفتار و کردار سابقشان پیدا کردهاند!
اما آنچه اکنون عدهای از آن تبار فریاد کردهاند مایهی تعجب است. حرف از مناظره میزنند! انگار فراموش کردهاند در زمان تصدی خودشان حتی به نیروهای دست چندم مخالفشان هم اجازه نمیدادند در مناظرههای دانشگاهها شرکت کنند. فراموش کردهاند در این سالها از هر تریبونی برای تهمت، تخریب و خیال پردازیهای عوامانهشان استفاده میکردند و حتی ثانیه ای هم اجازهی دفاع به منتقدان نمیدادند. فراموش کردهاند گرایش سیاسی تکفیریشان برای همه جریانات و دستههای غیر خودشان درجاتی از اتهام را اثبات نشده حکم مجازات میداد.
حال چه شده است که همانان دم از منطق و عقلانیت میزنند؟ میگویند ما با سوت و کف و هو کردن مخالفیم. سلمنا، ما هم مخالفیم اما آیا این ما بودیم که در حرم امام(س) با ایجاد سر و صدا اجازه ندادیم نوهی امام در سوگ پیر مرادش سخن بگوید؟ این ما بودیم که در شب قدر در حرم امام رضا(ع) سخنرانی آقای ناطق نوری را بر هم زدیم؟ این ما بودیم که که در حرم حضرت معصومه (س) سخنرانی رئیس مجلس شورای اسلامی را با پرتاب مُهر و هیاهو به هم زدیم؟ این ما بودیم که با کفش به استقبال رئیسجمهور دولت یازدهم رفتیم؟
رئیسجمهور مورد حمایت شما چند سالی بود که در دانشگاه حاضر نمیشد و جلسات فرمایشی با گزینششدهها را تحت عنوان دیدار با تشکلهای دانشجویی ترجیح میداد تا این اواخر که به مناسیبت نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری جلسه نسبتا بازتری برگزار کردند و آن شد که شد! وزیر علوم شما هم که سطحیترین انتقادی را بر نمیتافت و به سرعت در جلسات از کوره در میرفت. معاون فرهنگی ارزشینمای شما به صراحت مصاحبهی دروغ میکرد. کما اینکه یکی از دلایل عدم اخذ مجوز تشکلهای آزاداندیش جهت گیری سیاسی آنها بود در حالیکه اصلیترین دلیل آن این بود که مسئولین وقت بدون داشتن هیچگونه مزاحمی به زد و بندها و فسادهایشان بپردازند.
گروهی که نگارنده اطلاع دقیق دارد اجیر شدگانی دارند برای اینکه مخالفان و منتقدان بی دفاع خود را مورد ضرب و شتم قرار دهند امروز دم از تحمل مخالف میزند! سالهاست با تکیه بر کرسیهای موروثی تشکلهای فرمایشی شان در دانشگاهها و با استفاده از امکانات و اعتبارات دولتی و حکومتی حیات نباتی خود را حفظ کردهاند، حالا از ظهور تشکلهای رقیب ابراز نگرانی میکنند. نمایش آخرشان برای نفوذ و انحصار دفتر تحکیم وحدت هم که با انتخابات خودخوانده ۸ انجمن مرتبط با دولت گذشته به انجام رسید، سرانجامی نیکو نخواهد داشت. به رغم خزان این سالها، انجمنهای اسلامی همچنان زندهاند و تشکیلات ۳۵ ساله خود را از شما باز خواهند ستاند.
اینک اگر امروز شور و هیجانی در دانشگاه دیده و احساس خطر کردهاید باید دلیلش را در عملکرد خودتان جستجو کنید که روزی چنان دستانتان گلوی دانشگاه را میفشرد که جز خس خس خفقان صدایی از آن خارج نمیشد. وگرنه منطق روشن جریان تحولخواه بیمی از مناظره و مباحثه نداشته و ندارد. برعکس این شمایید که هنوز هم خوف مواجهه با حقیقت کالبد بیجانتان را به لرزه میاندازد. حقیقتی که هر پنج شبه اتحادیهی تشکلهای دانشجویی در دانشگاهها نمایندهی تفکر چهار میلیون از جمعیت کشور است، درحالیکه جریان فکری پیروز انتخابات اجازهی داشتن نمایندهای در میان دانشجویان نداشته است.
بنابراین دست از لجاجت و بهانه گیری بردارید و اجازه بدهید لطمات وارد شده در این سالها جبران شود تا مگر از قبل آن دریچهای از نور هم سهم شما شود.
:::::
ترس و نداشتن حرف منطقی خودتان را گردن دیگران نیاندازید.
من خودم در این سال ها فعالیت در دانشگاه داشتم، خدا می داند چقدر به این دوستان اصلاح طلب برای مناظره با آدمهای رده ۲ و ۳ اصولگرا تماس گرفتیم؛ همه در سوراخ موش بودند.
بگویید الان جراتمان بیشتر شده، این یک حرف دیگری است.
در ضمن ما در دانشگاهمان برنامه سیاسی می گذاشتیم، دوستان اصلاح طلب صحبت می کردند، هیچ کس هم کاری به کارشان نداشت.
این متن سراسر بغض و کینه نسبت به مسئولان گذشته بود و در موارد متعدد فرافکنی کرده بود.