امام تصمیم مهمی گرفتند
یکی از حامیان حسیناللهکرم بلافاصله پس از این جملات حسین علایی گفت: امام هشتم را افرادی مثل شما زهر دادند. علایی در پاسخ به این فرد اظهار داشت: هیچ کسی قدرت زهر دادن به امام را نداشت. علایی خاطرنشان کرد: امام میخواست جنگ را خاتمه دهد و دلشان میخواست تا از بین رفتن صدام نتیجه باشد. راه برای رسیدن به این پیروزی چه بود؟ یک نفر گفت یه جایی از عراق را بگیریم و از موضع قدرت تمام کنیم اما از نظر نظامی در حد عراق نبودیم. ما تا عملیات خیبر رفتیم اما به نتیجه نرسیدیم. بعد از این...
مبارزه(رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام):
گمان نکنید من در جریان کار جنگ و مسوولان آن نیستم. مسوولان، مورد اعتماد من هستند. آنها را از این تصمیمی که گرفتهاند شماتت نکنید که برای آنان نیز سخت و ناگوار بوده است.»
این کلام پدر پیر ملت بود که آتش شعله ور در سینهها را آرامشی ابراهیم گونه داد و از آنها خواست تا «بغض و کینه انقلابیتان را در سینهها نگه دارید». امام خمینی با این جملات اگرچه تلختر از زهر را نوشید اما به ملت اطمینان داد که پذیرش قطعنامه ۵٩٨ نه خواست و اراده کشوری بیگانه بوده و نه محصول فریب و خدعه برخی مسوولان. اما سالها پس از روحالله عدهای چوب اتهام بر سر همانهایی زدند که امام امت میگفت مورد اعتماد من هستند. به بهانه مخالفتهای سیاسی سراغ بودجه جنگ رفتند، گفتند دولت وقت بودجه لازم برای جنگ را اختصاص نمیداد. عدهای دیگر سراغ یار دیرین امام رفتند. گفتند اگر آن نامه محرمانه محسن رضایی را نگرفته بود و نزد امام نمیبرد ایشان هم قطعنامه را نمیپذیرفت. آنها حیاتیترین تصمیم تاریخ نظام را به دعواهای سیاسی گره زدند تا شاید از این رهگذر طرفی ببندند و از این نمد کلاهی در بازار مکاره سیاست برای خود ببافند. دیروز اما نشستی تحت عنوان «راز جام زهر» برگزار شد. نشستی با دو میهمان ویژه. یکی حسین علایی از فرماندهان سپاه پاسداران در دوران جنگ و دیگری حسیناللهکرم. حاج حسیناللهکرم که عصر دیروز دربرابر سردار علایی نشست فرمانده اطلاعات عملیات تیپ محمد رسولالله بود، پس از آزادی خرمشهر به کردستان رفت، دوباره فرمانده اطلاعات عملیات لشگر ٢٧ محمد رسولالله شد، پس از آن به جند یازده قدر رفت و فرماندهی اطلاعات عملیات این جند را که شامل ۶ لشگر بود به عهده گرفت. او در عملیات مرصاد هم فعال بود و سپس به فرماندهی اطلاعات عملیات نیروی زمینی سپاه رفت. فرماندهی سپاه بالکان از دیگر مسوولیتهای اوست. در جلسه روز گذشته که به همت انجمن اندیشه و قلم برگزار شد و اداره آن بر عهده علی شکوهی بود هر یک از این دو میهمان از منظر خود رازهای جام زهر را برشمردند. رازهایی که پس از پایان این نشست و پس از ٢٧ سال که ایران قطعنامه را پذیرفت مشخص شد به این راحتیها، افشاء نمیشود.
عبرت از قطعنامه ۵٩٨
حسین علایی در ابتدای نشست در پاسخ به این سوال که «قبول قطعنامه در چه شرایطی اتفاق افتاد؟»، گفت: امام تصمیم مهمی را گرفتند آن هم پایان دادن به جنگ بود و با پذیرش به قطعنامه جنگ پایان یافت. من آقایاللهکرم از یک نحله و هر دو از سپاه هستیم، شاید بهتر بود که از دستگاه دیپلماسی در این جلسه حضور میداشت، بحث بهتر پیش میرفت.
وی با بیان این نکته که« هیچ جنگی تا ابد باقی نمیماند.»، افزود: بنابراین هر جنگی که آغاز میشود همانطور که سیاستمداران در حال فکر برای مدیریت جنگ هستند، بسیاری به این فکر میکنند که چگونه جنگ پایان بیابد. از نظر تئوری جنگها با چند شیوه پایان مییابند، پایان جنگ تحمیلی هم از این تئوریها خارج نیست.
این فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس اظهار کرد: شما اگر آیین نامههای رسمی هر کشوری را بخوانید، در بند اول آیین نامه رزمی نوشتهاند هدف جنگ پیروزی است، هیج کشوری جنگی را برای ناکامی آغاز نمیکند. علایی در تشریح گفته هایش گفت: اگر اهداف را مدنظر قرار ندهیم و اگر طرفی که جنگ را آغاز میکند، موفق شود طرف مقابل را شکست دهد، جنگ پایان مییابد. روش دیگر خاتمه دادن به جنگ زمانی است که طرفین قدرتشان به هم نمیرسد، طرفی که جنگ را شروع کرده است نمیتواند جنگ را پایان بدهد و نه کشوری که مورد هجوم قرار گرفته است، نمیتواند زمینه اتمام جنگ را فراهم کند، در این شرایط دو راه وجود دارد، یا مذاکره یا مداخله خارجی است. او در رابطه با جنگ ایران و عراق گفت: استراتژی عراق این بود که منطقه خوزستان را تصرف کند و بعد از تصرف دو موضوع را بر ایران تحمیل کند، یک اینکه معاهده ١٩٧۵ را بخواهد کاری کند که کنار بگذاریم، دوم اینکه در خوزستان حکومت وابسته به عراق ایجاد کند. که در این حکومت وابسته انقلاب همیشه در چالش به سر ببرد و در نهایت شکست بخورد. در داخل عراق اتفاقاتی بیفتد که حکومت بعث عراق نتواند تدوام بیابد و به همین دلیل دنبال تضمینی بود که مردم عراق راه مردم ایران را در سرنگونی استبداد دنبال نکند. بنابراین عراق با این استراتژی وارد جنگ شد و تا روز آخر جنگ این استراتژی را پیش رو داشت.
علایی در ادامه به استراتژی ایران در جنگ اشاره کرد و اظهار کرد: اما استراتژی ایران این بود که عراق به اهدافش نرسد. در همان هفتههای اول جنگ، افراد میانجی به خصوص از طرف سازمان کنفرانس اسلامی به ایران آمدند. استراتژی ایران بیرون راندن ارتش متجاوز از خاک ایران و حفظ تمامیت ارضی و نپذیرفتن تمهیدات عراق برای لغو معاهده ١٩٧۵ بود. در ادامه این نشست، حسیناللهکرم نیز در رابطه با شرایط قبول قطعنامه صحبت کرد و گفت که «باید از قطعنامه ۵٩٨ باید عبرت گرفت. آنچه امام از آن به عنوان جام زهر مطرح کردند، میتواند به عنوان یک عبرت باشد که در طول تاریخ خودمان از آن استفاده کنیم.» او افزود: براساس گفتمان متن محور، چون امام که نیستند تا ما براساس شخص این موضوع را بررسی کنیم باید به متون موجود اکتفا کرد. امام در بحث پذیرش قطعنامه میفرمایند از عوامل و حوادثی نام میبرد که آینده آن را روشن میکند.
راهکار هاشمی برای پایان جنگ
اللهکرم در ادامه تاکید کرد: در سال ۶۶ قطعنامه تصویب شد، امریکایی از مرداد ۶۶ وارد منطقه میشوند. بنابراین یک جریان خارجی وارد منطقه شد. عملیات خورشید درخشان منافقین، به دست گرفتن فاو، عملیات منافقین، دوپازا همه در سال ۶٧ اتفاق افتاد. این حوادثی است که رخ داد. در رابطه با از دست دادن فاو، بسیاری آن را موضوع سیاسی میدانند و آقای هاشمی موجب ایجاد تردید در میان رزمندگان میشد. او با تاکید حوادثی که در بین طرح قطعنامه از سوی شورای امنیت تا پذیرش ایران که یک سال آخر جنگ است، چندان اهمیت ندارد، گفت: بلکه نکته مهم بعد از پذیرش قطعنامه است، بسیاری گمان میکردند که این صلح است، اگر عبرتگیری میکردیم از قطعنامه تن به زهربرجام نمیدادیم.
از جنگ جنگ تا پیروزی تا
جنگ جنگ تا یک پیروزی
اللهکرم در ادامه به بیان اسامی افرادی که موافق اتمام جنگ بودند، پرداخت و افزود: هاشمی رفسنجانی راهکارش برای ختم جنگ، مخالف نظر امام بود، حسن روحانی نیز مجمع عقلا برای ختم جنگ را پیشنهاد داد، او طرفدار محدود سازی سپاه است. نفر بعدی بهزاد نبودی بود که میگفت ما توان ادامه جنگ نداریم. البته نباید فراموش کرد که موسوی در ۵ خرداد ۶٧ استعفا میدهد و این یعنی به جبهه پشت کردن. او همچنین به محسن رضایی به عنوان افرادی که خواهان پایان جنگ بود اشاره کرد و گفت: برادر محسن که فرمانده ما بودند در سال ۶۴ از موسوی حمایت کردند و گفتند که جبههها طرفدار ایشان است اما اصلا اینگونه نبود، امام میگفتند جنگ تا پیروزی اما اینها مخالف بودند. نامه صلح طلبی آقای هاشمی هم از سوی برادر محسن مطرح شد که گفتند ما تا ۵ سال آینده پیروزی نداریم. در این میان مجری گفت که «تاریخ استعفای موسوی درست نیست.» اللهکرم پس از ایراد علی شکوهی به عنوان مجری این نشست به تاریخ استعفای موسوی گفت: شما طرفداریت را از میر حسین ادامه بده. اما من میگویم بعد از ۵٩٨ جنگ ادامه دارد و فقط مقاومت جنگ را تمام کرد. اللهکرم ادامه داد: عراق در همان شهریور در زمان استعفا مذاکرات را شروع میکند و اردیبهشت خارج میشود و میگوید یا اروند رود را به من میدهید یا من ادامه نمیدهم، اینها ادامه جنگ است و متاسفانه برخی فکر میکنند با قطعنامه جلوی جنگ را گرفتند.
حسین علایی بلافاصله یک سوال مطرح کرد: بهتر بود اللهکرم میگفت چه نظریهای برای پایان دادن به جنگ دارند؟
اللهکرم در پاسخ گفت: آقای علایی من شما را مخلص امام میدانم اما الان که اینگونه صحبت میکنید برایم عجیب است. علایی در ادامه این نشست گفت: تجربه این مفهوم است که ما چگونه میخواهیم از حوادث تاریخی گذشته برای آینده درس بگیریم. کسی جز امام نمیتوانست جنگ را تمام کند، و امام فرمودند که من قطعنامه را پذیرفتم، حتی اگر دوباره بعد از پذیرش قطعنامه عراق حمله کرد و مردم به جبهه هجوم برند و امام گفتند ما با پذیرش قطعنامه دنبال صلح پایدار هستیم و نیاز به بازگشت به جبهه نیست. امام اینگونه نبود که تحث تاثیر افکار قرار بگیرند. ایشان مشورت میکردند و تصمیم میگرفتند. امام بعد از پذیرش قطعنامه گفتند که من تا چند هفته قبل به فکر ادامه جنگ بودم اما الان به دنبال صلح هستیم. علایی در ادامه از اللهکرم پرسید: اگر قطعنامه را نمیپذیرفتیم چه اتفاقی میافتاد؟ در ٢۵ تیر نامهای نوشته میشود که در آن مسجل میشود که دیگر نمیشود جنگید. مگر جنگیدن مقدس است؟ خود جنگ که مقدس نیست. جنگیدن برای رسیدن به صلح و آرامش مقدس نیست. کشت و کشتار هیچ کجا مقدس نیست. قبل از عمیات فتحالمبین فرمانده سپاه خدمت امام رسیده و اسنادش هست. امام تاکید میکنند که وارد خاک عراق نشوید. امام در اینجا از ختم جنگ حرف میزنند. از بین رفتن نظام صدام آرزوی مردم و امام بوداما امام میخواست این اتفاق به دست مردم عراق بیفتد. الان صدام و حزب بعث از بین رفته و شما میتوانید به همه مسوولان جنگ بد و بیراه بگویید اما این بد و بیراه گفتنها چه سودی دارد؟
سردار علایی افزود: از اول تا آخر جنگ، ما قدرت نظامی برتر از عراق نبودیم. هیچوقت تعداد بسیجی یان ما به تعداد سربازان عراقی در جنگ نرسید. هفته آخر جنگ نیروهای جنگی ما تمام شده بود. مگر ادامه جنگ بدون عده و عُده امکان پذیر بود؟
اعتماد امام به هاشمی
این فرمانده دوران دفاع مقدس در ادامه به حمایت از آیتالله هاشمی پرداخت و تصریح کرد: آقایاللهکرم شما مدام به آقای هاشمی بد و بیراه میگویید اما من میگویم آقای هاشمی اگر یک کار بزرگ برای امام کرده باشد همین قطعنامه است. وی افزود: آقای هاشمی میخواست مسوولیت پذیرش قطعنامه را به عهده بگیرد و امام قطعنامه را میپذیرد به همین دلیل من به این کار بزرگ آقای هاشمی افتخار میکنم و باید مجسمهاش را طلا گرفت. علایی ادامه داد: همان زمانی که آقای هاشمی اعلام کرد حالا که قرار است جنگ را تا پیروزی ادامه دهیم ضرورت دارد تا پیروزی را تعریف کنیم، حرف درستی بود. هاشمی بعد از شکست عملیات رمضان و والفجرها فهمید که دیگر سخت است ما در جبهههای جنگ به موفقیتی برسیم گفت «جنگ تا یک پیروزی» که حرفی منطقی بود. این فرمانده دفاع مقدس خطاب به سرداراللهکرم گفت: آقایاللهکرم شما به دلیل اختلاف سیاسی به آقای هاشمی فحش میدهید در حالی که امام، آقای هاشمی را به عنوان فرمانده جنگ انتخاب کرد. این توهینهای شما به آقای هاشمی توهین غیر مستقیم به امام است. وی در ادامه ازاللهکرم خواست تا در نقد جنگ، علمی و فنی بحث کند. علایی با بیان اینکه امام بهترین و حکیمانهترین تصمیم را در پذیرش قطعنامه گرفتند خاطرنشان کرد: لبه تیر قطعنامه ۵٩٨ که قرار بود ما را ذلیلانه از بین ببرد بالعکس شد و دیدیم که صدام سقط کرد. حسیناللهکرم بلافاصله پس از حرفهای سردار علایی گفت: گویا من در این نشست با مجری برنامه و آقای علایی طرفم. وی خطاب به سردار علایی گفت: میخواهید بگویید جام زهر، جام عسل بوده بگویید. اللهکرم همین تکجمله را گفت تا همه رفقای سرداراللهکرم حاضر در سالن فریاد تکبیر سردهند. اللهکرم از علایی پرسید: گفتید سربازان ما کمتر بوده؟علایی گفت: آمار اینگونه میگوید اما همه حرف من این است وقتی آقای هاشمی به جای جنگ جنگ تا پیروزی میگوید جنگ تا یک پیروزی، امام ایشان را فرمانده جنگ میکند.
اللهکرم در پاسخ گفت: ما امروز داریم مدیریت نداشتن را نقد میکنیم. امام هم یکی از بی مدیریتیها را در راس گذاشته، عیب ندارد. علایی بلافاصله از اللهکرم پرسید: پس شما امام را نقد میکنید؟ اللهکرم پاسخ داد: ما سه برابرعراق جمعیت داشتیم اما ضعف مدیریتی بود که باعث شد تا نیروهای ما در جنگ از نیروهای جنگی عراق کمتر باشد. در این بین یکی از حامیان حسین اللهکرم از میانه جمعیت فریاد زد: بنیصدر را هم امام تایید کرد.
علایی در پاسخ به این شخص گفت: ما تمام تصمیمات امام را قبول داریم. اللهکرم حرفهایش را اینگونه ادامه داد: مساله اصلی در جنگ، قدرت ایمان است. امام خودشان، قطعنامه را میگویند جام زهر بود. تاکید امام قدرت ایمان بود. ما نتوانستیم سازماندهی کنیم. وی در پاسخ به علایی گفت: چون امام به هاشمی، حکم فرماندهی جنگ داده باید مجسمه هاشمی را طلا بگیریم؟ باید بگویم ما از حکم امام اطاعت کردیم و الان هم اطاعت میکنیم. اللهکرم به بهانه قطعنامه ۵٩٨ حاشیهای به برجام زد و اظهار داشت: رهبر انقلاب برجام را پذیرفته اما این برجام هم، زهرجام است. مردم دشمن را عقب راندند. قطعنامه کارهای نبود. امام در ٢٣ تیر به فشار هاشمی وبرخی اطرافیان قطعنامه ۵٩٨ را میپذیرد و در حین پذیرشش میگویند که این جام زهر است. وی افزود: دو استراتژی و رویکرد در جنگ وجود داشت. دو استراتژی د ر جنگ بود یکی از آن هاشمی بود که میگفت «جنگ جنگ تا یک پیروزی» ویک رویکرد که دیدگاه امام بود با «جنگ جنگ تا رفع فتنه» که امام استراتژی هاشمی را تحمل کرد. وی با بیان اینکه هاشمی، امام را برای پذیرش قطعنامه قانع نکرد اظهار داشت: دیدگاه من این است که هاشمی به امام زهر خوراند . اللهکرم افزود: دیدگاه من این بود که با فشار ما از بیرون مثل عملیات رمضان و فشار همزمان اکراد و شیعیان در درون خاک عراق باعث میشد تا صدام زودتر ساقط شود اما با خوراندن جام زهر به امام، ایشان را به شهادت رساندند. علایی در پاسخ به این اتهامات اللهکرم گفت: قطعنامه را خود امام پذیرفت و جام زهر گفتنش به این معنا است که ایشان دوست داشتند تا جنگ به شکل دیگری خاتمه یابد. وی ادامه داد: امام تصمیم پذیرش قطعنامه را درست و حکیمانه میدانستند. این فرمانده دوران دفاع مقدس تاکید کرد: من معتقد نیستم که کسی جام زهر را به امام خورانید . امام کسی نبود که از دست کسی چیزی بگیرد و بنوشد اما باید به این مساله توجه داشته باشید که اهداف ما در جنگ محقق نشد.
از جام زهر تا زهر برجام
یکی از حامیان حسیناللهکرم بلافاصله پس از این جملات حسین علایی گفت: امام هشتم را افرادی مثل شما زهر دادند. علایی در پاسخ به این فرد اظهار داشت: هیچ کسی قدرت زهر دادن به امام را نداشت. علایی خاطرنشان کرد: امام میخواست جنگ را خاتمه دهد و دلشان میخواست تا از بین رفتن صدام نتیجه باشد. راه برای رسیدن به این پیروزی چه بود؟ یک نفر گفت یه جایی از عراق را بگیریم و از موضع قدرت تمام کنیم اما از نظر نظامی در حد عراق نبودیم. ما تا عملیات خیبر رفتیم اما به نتیجه نرسیدیم. بعد از این بود که به این فکر افتادیم که جنگ چگونه خاتمه پیدا کند. علایی تصریح کرد: ما با کربلای پنج و گرفتن فاو که منجر به خاتمه جنگ شد بهترین زمان را برای پذیرش قطعنامه انتخاب کردیم. امام هم با بهترین شیوه زمانی به این نتیجه رسیدند که قطعنامه بهترین راهحل است چرا که تلفات و خیانت در آن مقطع به اوج خودش رسیده بود. . خلاصه آنکه نتیجه تصمیم امام برای جمهوری اسلامی مبارک بود. نوبت دوباره به سردار حسیناللهکرم رسید تا او در جواب سردار حسین علایی بگوید: تحول و تغییر از درون، استراتژی من است. در فاو و کربلای پنج پیروز شدیم که به خاطر قدرت ایمان بود. امام زمستان ۶۶ بحث صلح امام حسن را میکند. شهریور ۶۵ کسانی که به دنبال صلح تحمیلیاند، خائنند. خرداد ۶٧ سرنوشت جنگ در جبههها رقم میخورد. امام ١٣ تیر تاکید میکنند که غفلت از جنگ خیانت است. علایی در پاسخ به این حرفهای اللهکرم گفت: جمله امام درباره شهدا که فرمودند دربرابر خانواده شهدا احساس شرم میکنم به آقای هاشمی ارتباطی پیدا نمیکند. آقایاللهکرم حواسش را جمع کند. امام فراتر از این بود که به او جام زهر دهند. اللهکرم رو به علایی از وی پرسید: «به امام حسن، زهر دادند؟»
علایی پاسخ داد: به امام حسن(ع) جام زهر مادی دادند نه جام زهر فکری. آقای اللهکرم اینکه شما بگویید به امام خمینی جام زهر خورانیدند زیر سوال بردن امام است. علایی تاکید کرد: پذیرش قطعنامه باعث شد تا امریکاییها یی که میخواستند به ما حمله نظامی کنند به عراق حمله کردند.
این فرمانده دفاع مقدس در ادامه خطاب بهاللهکرم به دفاع از آیتالله هاشمیرفسنجانی پرداخت و گفت: آقای هاشمی از بنیانگذاران جمهوری اسلامی است. امام، آقای هاشمی را دوست داشت و کارهای بزرگ انقلاب را به ایشان واگذار کرد و اگر شما این مساله را دوست ندارید، عیبی ندارد. اللهکرم اینگونه پاسخ حرفهای علایی را داد: تفسیر لیبرالی از دیدگاه امام بر همین اساس است که امام فقط اهل شمشیر نبود و اهل نرمش هم بود. این دیدگاه لیبرالی است. به امام جام زهر تحمیل شد چرا که تا قبل از پذیرش آن، امام معتقد به مبارزه بودند که فرمانده جنگش میگوید ما نمیتوانیم و نمیخواهیم جنگ را ادامه دهیم. اللهکرم ادامه داد: الان هم زهرجام برجام به رهبر انقلاب تحمیل شده است. وی افزود: ما برجام را میپذیریم به خاطر اینکه امام خامنهای پذیرفته است. امام به خاطر این نگذاشتند رهبر معظم انقلاب به جبهه بروند که سرنوشت نظام را نجات دهند. ما معتقدیم جام زهر به زهر جام تبدیل شده است. وقت نشست تمام شد، دو فرمانده جنگ حرفهایشان را زدند. مشخص شد بر خلاف آنکه سردار علایی در ابتدای برنامه اعلام کرد او و اللهکرم از یک نحله فکری هستند، قرابتی میانشان نیست.
منبع:اعتماد
:::::