۰۸:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۸ درس هایی از شهید علم الهدی به مناسبت مبعث رسول اکرم(ص)

پیامبرِ جهاد به روایت دانشجوی خط امام

شهید علم الهدی دانشجوی تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد بود که تحت تأثیر حضور مرحوم دکتر شریعتی به عنوان مدرس تاریخ، به پایگاه تحلیل های انقلابی از تاریخ اسلام و مقایسه تطبیقی با تاریخ معاصر تبدیل شد. این مکتوب بخشی از دروسی است که شهید علم الهدی در سالهای اولیه بعد از پیروزی انقلاب ارائه نموده و صد البته همچنان ارزش تحقیقی آن باقی است.

thumb_shahid_almhoda«مبارزه» (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام): شهید سید حسین علم الهدی، از شهدای «انجمن های اسلامی دانشجویان» (دفتر تحکیم وحدت) است که پیش از انقلاب با تأسیس گروه مبارزه مسلحانه «موحدین» در مبارزات شرکت کرد و پس از پیروزی انقلاب با وحدت این گروه با شش گروه دیگر، در تأسیس «سازمان مجاهدین انقلاب» مشارکت نمود. وی همچنین به جمع «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» (فاتحین لانه جاسوسی امریکا) پیوست و به عنوان فرمانده گروهی از آنان در جبهه های دفاع مقدس نیز حضور یافت که به همراه دوستانش در محاصره هویزه مظلومانه به شهادت رسید.

شهید علم الهدی دانشجوی تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد بود که تحت تأثیر حضور مرحوم دکتر شریعتی به عنوان مدرس تاریخ، به پایگاه تحلیل های انقلابی از تاریخ اسلام و مقایسه تطبیقی با تاریخ معاصر تبدیل شد. این مکتوب که در «نرم افزار شهید علم الهدی» موسسه آرمان تدوین شده، بخشی از دروسی است که شهید علم الهدی در سالهای اولیه بعد از پیروزی انقلاب ارائه نموده و در همان ایام نیز منتشر شده است و صد البته همچنان ارزش تحقیقی آن باقی است. مطالعه این متن (به نقل از سایت «احیا») و متونی از این دست که آشکار خواهد ساخت که اصالت های اولیه انقلاب، از چه سنخ بوده است.

درس اول: درسهایی که پیامبر اکرم(ص) به پیروانش در میدان جهاد می آموزد 

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا رسول الله

برادران و خواهران عزیز، مردم قهرمان ایران انقلابی، امروز ما در یکی از حساس ترین فرازهای تاریخ اسلام بسر می بریم. درک زمانی که در آن زندگی می کنیم یکی از رسالتهای بسیار مهمی است که بر دوش تک تک ما قرار گرفته این رسالت مکتبی ماست که امروز پس از گذشت قرنها مجدداً به تاریخ اسلام بازگشت می کنیم و حماسه های عظیم تاریخ صدر اسلام را بار دیگر در صحنه زمان زنده می نمائیم از بهترین مسائلی که باید درک بکنیم در کنار رهبری امام امت خمینی، در کنار رهبری پیامبر گونه او و در مقابل دشمنان قرار گرفته ایم شرایط ما بسیار حساس است امروز، روز جنگ است، امروز، روز جهاد است، و امروز روز پیکار و نبرد با کفار و دشمنان خداست امروز روز آزمایشات الهی است و هم اکنون ما در شرایطی قرار گرفته ایم که پیامبر اکرم و یارانش ده سال در این شرایط زندگی می کردند شاید برای مردم قهرمان ما مسئله جنگ تازگی داشته باشد ولی این تازگی داشتن و عدم آمادگی قبلی می بایست ما را به تاریخمان بازگشت بدهد که ببنیم پیامبر و یارانش که ده سال پیش از هجرت در میدانهای جهاد تاخت و تاز می کردند و ده سال در خطر دشمن زندگی می کردند چگونه با دشمن مقابله می کردند.

مهمترین مسئولیتی که امروز ما بر دوش داریم پیوندی است محکم که باید با تاریخ صدر اسلام برقرار بکنیم یک پیوند عمیق و زنجیری، یک پیوند مکتبی، پیوند با رهبر، پیوند با پیامبر، پیوند با رسول خدا و با پیوند با یاران همدوش او در میدان های نبرد اگر تاریخ انقلابمان را مورد مطالعه قرار بدهیم می بینیم که مهمترین، مناسبت ترین لحظاتی که امکان دارد برای ما تا بتوانیم با تاریخ صدر اسلام پیوند برقرار کنیم و خودمان را به آنها نزدیک بکنیم همین شرایط جنگی است. به همین خاطر امام خمینی در سخنرانی شان فرمودند: “که این جنگ رحمتهایی دارد، یکی از مهمترین رحمتهای الهی که درعمق این جنگ، در قلب این جنگ نهفته است این است که ما می توانیم امروز با حماسه های شگفت تاریخ بشریت که اولین بار بواسطه پیامبر، بواسطه علی، بواسطه ابوذر، بواسطه عمار و بلال حبشی و دیگر یاران سلحشور پیامبر در صحنه زمان شکل گرفت پیوند عمیق مکتبی و انسانی برقرار کنیم از آنها درس بگیریم امروز روزی است که ما می توانیم درس شهادت بیاموزیم از کی؟ از یاران محمد که یکسره در کنار او با کفار و مشترکین و منافقین پیکار کردند.

ما بارها و بارها پیوند عمیق خودمان را بوسیله تظاهرات، بوسیله راهپیمائیها با امام امت با مکتب اسلام اعلام کردیم ما بارها اعلام کردیم که به اسلام وفاداریم و شعار مرگ بر امریکا دادیم و شعار اسلام مکتب ماست، خمینی رهبر ماست دادیم و بارها شعار دادیم. “ما همه سرباز توایم خمینی” امروز روز عمل است، امروز، روز فریاد است و امروز روز جهاد است و امروز روز آزمایش الهی است که خداوند همیشه انسانها را مورد آزمایش قرار می دهد “انا کنا لمبتلین”. خداوند در قرآن می فرماید ما همواره شما را مورد آزمایش قرار می دهیم، آزمایشات الهی دقیقاً در متن سختیها و مشکلات و رنجها و تعبهاست در مقابله با دشمن آزمایش معنا پیدا می کند. ملت ما بارها و بارها حماسه های انقلابی خود را در این قرن در صحنه زمان ظاهر ساخت و ملت ما با فریادهای الله اکبرش مستضعفین جهان را بار دیگر امید داد و امروز، جنگی رویاروی، با دشمنان خدا، با طاغوتیان آغاز کرده ایم. این نبرد ادامه پیدا می کند تا زمانی که واژه های اصلی مکتب صبر، جهاد، قتال در زندگی ما عمق و معنا پیدا کند. ما باید در این نبرد به واژه های اصلی مکتب معنا بدهیم تحقق بدهیم و با این واژه ها زندگی خودمان را یک زندگی مکتبی کنیم.

واژه جهاد و واژه قتال و واژه صبر در قرآن مکرر در مکرر بکار رفته. ما آنقدر نبرد می کنیم تا حقایق آشکار گردد: “و لیبتلی الله ما فی صدورکم و لیمحص ما فی قلوبکم و الله علیم بذات الصدور” (ال عمران آیه ۱۵۴) ما در کوران آزمایشات الهی قرار می گیریم تا خداوند ما را تزکیه بکند،  و لیمحص ما فی قلوبکم” تا قلبهای ما پاک سازی و تصفیه شود،  ”و الله علیم بذات الصدور”. بنابراین این پیکار رحمت خداست چرا که خداوند می فرماید: “ام حسبتم ان تدخلوا الجنه و لمایاتکم مثل الذین خلوا من قبلکم” (بقره آیه ۲۱۴) آیا پنداشتید همینطوری وارد بهشت می شوید و مورد رحمت خدا قرار می گیرید بدون اینکه شما مورد آزمایش قرار بگیرید؟ تا مشخص و معلوم شود که چه کسانی در راه خدا جهاد می کنند و چه کسانی در میدان جهاد صابرند.

بنابراین شرط ورود در بهشت خدا و رسیدن به وعده حق او این است که ما مشخص کنیم چقدر در راه خدا جهاد می کنیم و چقدر در جهاد و پیکار در راه او صبر و استقامت داریم.

امروز یکی از بزرگترین رحمتهای خدا است که ما می توانیم بخوبی ببینیم صحنه های نبرد پیامبر و یارانش را امروز ملت ما، رزمندگان ما، پاسداران عزیز و انقلابی ما در میدان نبرد براحتی می توانند پیوند برقرار کنند می توانند صحنه های پیکار پیامبر و یارانش را با کفار و مشرکین در ذهن مجسم کنند و این تکرار عظیمی است که مسئولیتش بدوش ماست ما بار دیگر می خواهیم حماسه های پیامبر را زنده کنیم. در تاریخ انسانیت امروز مناسبترین شرایط برای احیاء کردن این حماسه ها وجود دارد. مسئولیت بزرگی که بر دوش داریم این است که بار دیگر خداوند این موقعیت را به ما داد تا ابوذرها و تا عمار با سرها و بلال حبشی ها و این چهره های درخشان مکتب را به صحنه زمان بیاوریم تا با صبر خودمان در میدان جهاد و با مقاومت خودمان در مقابل دشمن و با یاد خدا و نیایش بدرگاه او خاطرات شگفت انگیز مسلمانان راستین صدر اسلام را زنده کنیم با یاران پیامبر که می گفتند: “ربنا اغفرلنا ذنوبنا و اسرافنا امرنا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین” هم زمزمه شویم، این دعا و این نیایشهای یاران پیامبر را بار دیگر در میدان نبرد تکرار بکنیم.

زنان ما باید در این موقعیت مناسب حماسه های زنان صدر اسلام را به بشریت در عصر حاضر نشان بدهند حتی کودکان ما و دختران ما و فرزندان ما و پدران ما همه و همه باید یاد پیامبر و یارانش را در تاریخ تکرار کنیم. ما درس ایثار، درس گذشت، درس تقوی، درس ایمان و درس جهاد را در این موقعیت بخوبی می توانیم بیاموزیم. امام دقیق فرمودند که این جنگ رحمت است یکی از بزرگترین رحمتها این است که می توانیم این جنگ را تبدیل کنیم به یک دانشگاه، به یک کلاس درس که این کلاس درس می تواند براحتی و بخوبی بما درس ایثار بدهد درس شهادت بدهد، درس گذشت بدهد، درس صبر و ایمان و اطمینان به یاری الله بدهد. امام نکته ای بسیار عمیق فرمودند گفتند که: “قوای محرکه انسان در جنگ به حرکت می آید” براستی این نکته چقدر عمیق است استعدادهای انسانی ما در صحنه نبرد دوباره زنده می شود دوباره چشمه ها به جوشش می افتد. تفکر و اندیشه و ایمان و اخلاص بار دیگر در صحنه عمل، در صحنه زندگی، معنی عمیق خودش را پیدا می کند. در این بحران و در این طوفان است که روح ایثار و گذشت و اخلاق اسلامی معنا پیدا می کند، در شرایط سخت و مشکل است که نیایش با خدا عمق پیدا می کند چرا که ما پیامبر را می بینیم به ما آموزش می دهد. علی بن ابیطالب را می بینیم در میدان جهاد به ما آموزش نیایش می دهد.

همواره ذکر خدا از مهمترین آموزشهائی بود که پیامبر اکرم به یارانش در میدانهای نبرد تعلیم می داد و این موقعیت، موقعیت بسیار مناسبی است که بار دیگر روح عرفان در کنار جهاد و روح نیایش در کنار پیکار و دعا در کنار شمشیر با هم جمع بشوند و با هم معنا بعمق زندگی ما بدهند. دقیقا در این شرایط جنگ هست که ما می توانیم با پیامبر انس پیدا بکنیم حتی با ابوذر حرف بزنیم حتی با عمار و یاسر و یا بلالی که شمشیر بدست می گرفت و در راه خدا پیکار می کرد سخن بگوئیم و با او احساس نزدیکی بکنیم و با او احساس محبت و احساس انس بکنیم.چگونه می شود در شرایط رفاه و آسایش، رنج و سختیهای کسی را که در میدان پیکار و شرایط بسیار مشکر قرار گرفته است درک کرد؟ امکان ندارد کسی که در رفاه است، چطور می تواند درد کسی را که در رنج است تشخیص بدهد و درک بکند امکان ندارد تنها در شرایط سختی و در شرایط مشکل و در شرایط رنج و تعب هست که می توانیم “حیات و دردها و رنجهای کسی را که در شرایط جنگ بوده، در شرایط رنج بوده درک بکنیم.”

ما تاریخ اسلام را مطالعه می کنیم پیامبر و یارانش بعد از هجرت ۱۰ سال در حال نبرد بودند تازه نبردی که ما شروع کردیم چند روز است؟ ۱۰ سال در حال جنگ و گریز بودند هر روز احتمال حمله دشمن می رفت در شهر کوچک مدینه. هر آن احتمال می رفت که توطئه گران شبیخونی به شهر مدینه بزنند و یاران پیامبر را قتل عام بکنند. این صحنه هایی که امروز برای جامعه انقلابی ما بوجود آمده در رابطه با پیکار با عراق که در حقیقت پیکار با ابر قدرتهاست پیکار با امریکاست. پیکار با اسرائیل است، چند روزی است ایجاد شده. این صحنه بارها و بارها برای پیامبر و یارانش تکرار شده، بارها و بارها علی ابن ابیطالب را این صحنه ها تهدید می کرد و امروز چه صحنه های زیبائی و چه روحهای پر عظمتی تجلی می کنند.

امروز پرده زمان، حجاب زمان دریده می شود با تاریخ پیوند برقرار می کنیم. امروز خداوند این فرصت را به ما داده که خود را به دردهای بلال حبشی و به رنجهای ابوذر و به سلحشوری ابورجائه انصاری و به استقامت مصعب بن عمیر و به شهامت و ایثار و گذشت دیگر یاران محمد، یاران وفادار نزدیک کنیم. امروز حماسه های حمزه بن عبدالمطلب بار دیگر تکرار می شود.ما در این برنامه درسهایی را که پیامبر اکرم در طی ۱۰ سال مبارزات پی گیر از هجرت تا وفات در حداقل ۶۴ جنگ، جنگ رویاروی با مشترکین به یارانش آموخت بیان می کنیم به این امید که این درس ها پیوندی با صدر اسلام باشد. ما در این درس ها خواهیم آموخت که پیامبر چگونه یارانش را تربیت می کند، خواهیم آموخت که رهبری در میدان جهاد چگونه معنا پیدا می کند و خواهیم آموخت که پیامبر خود چگونه در میدان نبرد شرکت می کرد.

تاکتیک های نظامی پیامبر را در مقابل مشرکین مورد مطالعه قرار می دهیم جنگ های تهاجمی و تدافعی پیامبر و یا جنگهائی که تنها هدفهای سیاسی را دنبال می کرد و یا حمله هایی که پیامبر شبیخون وار به دشمنان خدا وارد می کرد اینها را از هم تفکیک می کنیم و مورد مطالعه قرار می دهیم. باز مسائلی چون رعایت اصول مخفیکاری و مسائل امنیتی که پیامبر در میدان نبرد آموزش می داد و خود عمل می کرد، ترکیب و تنظیم نیروهایی که پیامبر در میدان بکار می برد، و یا بطور کلی نحوه بکار گرفتن کلیه نیروها در راه خدا (فی سبیل الله) و یا اینکه مبارزه در مقابل طاغوت چگونه در صدر اسلام شکل می گرفت آیات قران که در این ظرف زمانی بر پیامبر نازل می شد مورد مطالعه قرار می گیرند. ما در این مطالعه و در این درس آیاتی را که قبل از جنگها بر پیامبر نازل می شد آیاتی که در خود هنگام جنگ نازل می شد و یا آیاتی را که بعد از اتمام جنگ بر پیامبر نازل شده اینها را بطور جداگانه مورد مطالعه دقیق انشاءالله بفضل خدا قرار خواهیم داد و این درس دقیقاً در ارتباط با صحنه هائی که امروز در مقابلش قرار گرفته ایم رهنمودهای مکتبی به ما خواهد داد و اینجاست که ما می بینیم پیامبر اسلام را که هر لحظه اش و هر روزش برای امتش درسی است و هر زمانی را که پیامبر هر عملی در آن زمان انجام می دهد آن عمل برای یک مسلمان یک درس زندگی هست.

امروز که ما در شرایط جنگ قرار گرفته ایم باید لحظه هایی را که پیامبر در هنگام جنگ بوده و درسهایی را که پیامبر در لحظه های جنگ و جهاد در میدان پیکار به یارانش داده امروز در کلاس زندگیمان مطرح بکنیم و بیاموزیم و عمل بکنیم تا به امید حق همچنانکه پیامبر بر سیل خروشان دشمنان پیروز شده م هم بر سیل خروشان قدرت نظامی ابر قدرت ها پیروز بشویم و تنها پیروزی هنگامی نصیب ما خواهد شد که بتوانیم همان تاکتیکها همان روشها و همان طرحهای پیامبر در میدان نبرد را بار دیگر در تاریخ زنده کنیم و در صحنه زندگی پیاده بکنیم. وقتی که به درس جنگ بدر رسیدیم خواهیم دید که این جنگ، با عراق شباهتهای بسیار زیادی از جهات مختلف با جنگ بدر دارد و ما مطالعه می کنیم آیاتی را که خداوند در جنگ بدر به یارانش فرو فرستاد و بر پیامبر وحی فرستاد (آیات ۹ الی ۱۰ از سوره انفال) و این آیات باعث شد که دل مومنین اطمینان و آرامش یافته در میدان پیکار سخت پیکار کنند، سخت کوش باشند، استقامت بخرج دهند و باعث رعب در دل مشرکین گردند و این رعب در دل مشرکین و این اطمینان در دل مومین باعث شد که جنگ نتیجتاً و نهایتاً به نفع مسلمین ختم شود.

به طور خلاصه در درس امروز زندگی پیامبر را به دو دوره متمایز از هم تقسیم می کنیم. پیامبر اکبرم در دو دوره مختلف بعد از بعثت زندگی می کرد: دوره اول سیزده سال (دوره مکی) و دوران دوم ۱۰ سال (دوران مدنی یا دوران مدنیت)

از ابتدای بعثت تا لحظه هجرت پیامبر اکرم دارای یک خط مشی مبارزاتی خاص بود که این خط مشی بیشتر به وضعیت زندگی ما، پیش از پیروزی انقلاب شباهت دارد پیامبر در ۱۳ سال دوران مکه در شرایط خفقان زندگی می کرد. سران قریش و مشرکین، یاران پیامبر را در طول این مدت مورد شکنجه و آزار قرار می دادند پیامبر در طول این ۱۳ سال دوران مکی مورد حصر اقتصادی و آزارهای گوناگون قرار گرفت. پیامبر از کلیه حقوق انسانی در طول این مدت محروم بود یاران پیامبر از شدت شکنجه ای که مشرکین به آنها وارد می کردند به حبشه هجرت کردند و به شهرها و روستاهای مختلف پناه بردند ۱۳ سال یاران پیامبر و خود پیامبر در شرایط خفقان زندگی می کردند. در این شرایط هنوز خداوند اجازه جهاد را به پیغمبر نداده بود اذن جهاد رویاروی و جنگ و پیکار در میدان نبرد را به آنها نداده بود تا اینکه این آیه بر پیامبر نازل شد: “اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا”. اذن و اجازه داده شد به مومنین که قتال بکنند با کسانی که به آنها ظلم می کنند. پیامبر در طول ۱۳ سال دوران مکی یارانش را در میدان صبر آزمایش کرد این یاران در طول ۱۳ سال شکنجه دیدند، زجر کشیدند، محرومیت کشیدند، از خانواده ها به دور بودند و در این ۱۳ سال آزمایشات سنگینی از طرف خداوند برای یاران پیامبر آمد و این یاران بخوبی آزمایشات خودشان را در درگاه خدا نشان دادند و موفق بیرون آمدند.

پس از طی این ۱۳ سال دوران خفقان، هجرت آغاز شد یارانی که سیزده سال مبارزه کردند امروز آمادگی پذیرش مسئولیتهای یک حکومت اسلامی را دارند. امروز این یاران از مکه به مدینه هجرت می کنند و مسئولیتهای پایه ریزی اولین ستون های حکومت اسلامی را بر دوش می گیرند یارانی که تصفیه شدند تزکیه شدند و ایمانشان ثابت شد و ایمانشان و تقواشان و مبارزه اشان به همه ثابت گردید بعد از ۱۳ سال مبارزه پایه های اولیه حکومت اسلامی در مدینه پایه ریزی می شود در طول ۱۰ سال مبارزه در مدینه یعنی دوران دوم بعثت از ابتدای هجرت تا وفات پیامبر حداقل ۶۴ جنگ وجود دارد که در این ۶۴ جنگ پیامبر شرکت می کند ما در این درس غزوه های پیامبر را به ترتیب زمانی مورد مطالعه قرار می دهیم به این امید که این آموزشها را امروز در صحنه نبرد با دژخیمان و با دشمنان خدا بخوبی بکار بگیریم کار مطالعه ما و درس ما در مورد دوران دوم زندگی پیامبر یعنی دوران مدنی می باشد در دوران اول دوران مکی که ۱۳ سال طول کشید دوره انقلاب فرهنگی و اعتقادی و اخلاقی تاریخ اسلام بشمار می رود اگر مطالعه بکنیم ادوار وحی را در این زمان می بینیم. آیاتی که در طول این مدت بر پیامبر نازل شد بیشتر آیاتی هستند که جنبه های اعتقادی مسلمین و جنبه های فرهنگی و اخلاقی و مسائل خانوادگی را مطرح می کنند و دوره دوم انقلاب، دوره انقلاب سیاسی، اقتصادی و نظامی تاریخ اسلام است که “دوران مدنی” باشد. آیاتی که در این زمان و در این دوره بر پیامبر اکرم (ص) نازل شد بیشتر آیات جهاد، آیات قتال و آیاتی است در رابطه با یک تشکیلات حکومت اسلامی در رابطه با مسئولیت و رسالت های رهبری، مسئولیتهای مردم، روابط سیاسی و مقابله با منافقین و مقابله با مشرکین و کفار.

انشاءالله در درس آینده از ابتدای هجرت تا اولین و مهمترین جنگ صدر اسلام یعنی جنگ بدر به توضیحات تاریخی خواهیم پرداخت و درسهائی را که این مرحله از تاریخ زندگی پیامبر به ما می دهد مورد مطالعه قرار خواهیم داد.

والسلام. “الهی چه زیباست ایام دوستان تو با تو و چه نیکوست معامله ایشان در آرزوی دیدار تو”.

درس دوم: پیامبر و آئین نبرد

بسم الله الرحمن الرحیم

 السلام علیک یا رسول الله.

درس دوم ما درسهائی است که غزوات پیامبر به پیروانش می آموزد. در درس اول بیان کردیم که زندگی پیامبر به دو دوره ممتاز و جدای از هم تقسیم می گردد. دوران اول سیزده سال دوران مکی است که از ابتدای بعثت تا ابتدای هجرت است و دوران دوم ده سال دوران مدینه که از ابتدای هجرت تا وفات پیامبر است توضیح دادیم که دوران اول بعثت یعنی دوران مکی، ادوار وحی همگام و هماهنگ با انقلاب اعتقادی، فرهنگی، اخلاقی، و دگرگونی در نظام زندگی خانوادگی بود.

پس از این سیزده سال مبارزه، سیزده سال صبر و مقاومت، هجرت آغاز شد و پیامبر و یارانش به مدینه آمدند. مدینه فضایی آزاد داشت. درست بر خلاف موقعیت اجتماعی که حاکم بر مکه بود، پیامبر و یاران در مدینه بآزادی می توانستند تبلیغ بکنند فریاد بکشند، مسجد درست کنند، نماز جماعت بپا کنند در حالیکه در مکه هرگز این فرصت را نداشتند. نماز جماعت ها را بطول مخفیانه در بیرون مکه برگزار می کردند. سیزده سال مبارزه پیگیر پیامبر و یارانش باعث شد که اینها در کوران مبارزه به خدا نزدیک شوند و تصفیه و تزکیه بشوند و آمادگی پذیرش مسئولیتهای حکومت اسلامی را داشته باشند.

اینک پیامبر و یارانش از مکه به مدینه هجرت کرده اند. پیامبر در ابتدای ورود به مدینه در محلی بنام قبا مسجدی بعنوان اولین مسجد بنا می کند (مسجد قبا) سپس پیامبر و یاران از محل قبا همراه با علی ابن ابیطالب که چند روز بعد از آنها به محل قبا آمده بمدینه می آیند. در روز جمعه که پیامبر و یارانش در فاصله میان قبا و مدینه و یا در یثرب هستند نماز جمعه را بعنوان اولین نماز جمعه در اسلام برگزار می کنند. پیامبر در این نماز جمعه خطبه بسیار مهمی را ایراد می کند وقتی مطالعه می کنیم می بینیم که پیامبر از همان ابتدای ورود به مدینه سیاستهای بسیار مهمی را، خط مشی بسیار مهمی را برای ایجاد یک حکومت اسلامی دنبال می کند که ما اگر مقایسه بکنیم دقیقاً همین خط مشی و همین سیاست ها را در رابطه با عملکرد امام امت خمینی بت شکن بعد از پیروزی انقلاب بخوبی مشاهده می کنیم.

حال به مقایسه می پردازیم و راجع به این اعمال و روشهای پیامبر فکر می کنیم. در ابتدا باید ترکیبی از اوضاع اجتماعی یثرب را که بعد از هجرت پیامبر به این شهرک بنام مدینه خوانده شد بیان بکنیم. یثرب از دو قبیله اوس و خزرج تشکیل شده که این دو قبیله بعد از سالهای بسیار که با همدیگر جنگ داشتند بعلت ایمان آوردن و اسلام آوردن هم اکنون با همدیگر پیمان اخوت بسته اند، عقد اخوت بسته اند، بجز این دو قبیله اوس و خزرج سه قبیله یهودی بنام بنی قینقاع و بنی قریضه و بنی نضیر در جامعه مدینه زندگی می کنند اقتصاد شهر مدینه در دست یهودیان است. قبیله اوس و خزرج دو قبیله فقیر هستند پیامبر اولین کاری را که در ورود به مدینه انجام می دهد یک منشور بسیار مهم سیاسی را تدوین می کند. کار تدوین این منشور سیاسی برای نظم دادن به اوضاع اجتماعی یثرب بسیار مهم است. این منشور براساس مکتب اسلام مطرح می شود در این منشور حدود اجتماعی، حقوق افراد، گروهها، طبقات جامعه، اقلیتها، سیاست داخلی و خارجی حکومت پیامبر و بنیاد حقوقی و سیاسی و اجتماعی اسلام مشخص می شود و پیامبر مدینه را بعنوان کانون قدرت معنوی و سیاسی جزیره العرب برای اولین بار در تاریخ جزیره العرب قرار می دهد. تمام هدف پیامبر از ایجاد این منشور سیاسی یک چیز است و آن صدور انقلاب و نفوذ اسلام است و این منشور سیاسی که پیامبر تدوین کرد شباهت بسیار زیادی به تدوین قانون اساسی در جمهوری اسلامی دارد که دیدیم امام امت خمینی در مورد تدوین قانون بسیار بسیار تاکید فراوان داشتند. پیامبر در طول این مدت دسته های کوچک و بزرگ سپاه، هیئتهای تبیلغی، سفرای سیاسی، جوانان پرشور و پر هیجان و آگاه را به قبایل، عشایر و نقاط مختلف اعزام می کرد، از دروازه مدینه خارج می کرد و همگام با صدور انقلاب جنگها آغاز شدند.

بنابراین کار پیامبر در ابتدای ورود به مدینه، در آغاز حکومت اسلامی ایجاد کرد:

۱-       منشور سیاسی برای اجتماع یثرب براساس مکتب، بخاطر صدور انقلاب از مدینه.

۲-       پیامبر در ابتدای ورود به مدینه شروع کردند به ساختمان مسجد.

 بعد از مسجد قبا، مسجد بعنوان پایگاه مهمی برای اجتماع مسلمین، برای حقوق سیاسی، اجتماعی، برای کارهای مربوط به دادگستری و برای رسیدگی به امور اجرایی و محلی برای اجتماع مسلمین است و حتی قبل از جنگها مسلمین در مسجد، در ابتدا اجتماع می کردند و پیامبر برای آنها صحبت می کرد و سپس همه سپاه از مسجد به میدان جنگ اعزام می شدند، در ابتدا بلال حبشی و یا دیگران فریاد “الله اکبر” را بر مدینه طنین افکن وی کردند سپس مردم می فهمیدند هنگام جنگ است و فرمان جنگ آمده است زره بر تن می کردند و شمشیر می بستند و به مسجد می آمدند و پیامبر برای آنها صحبت می کرد و سپس پیامبر مسلمین را از مسجد به میدان جهاد اعزام می کرد بنابراین کانون بسیار مهمی در اسلام بعنوان مسجد مقر برای حکومت اسلام تشکیل شد و ما دقیقاً شباهت اینکار را در پیام های امام می بینیم که امام حسین بعد از پیروزی انقلاب چقدر تاکید بر مساجد داشتند که مساجد سنگر است، سنگرها را حفظ کنید، انقلاب از مساجد شروع شد برای تداوم انقلاب باید مساجد را حفظ کرد در مساجد اجتماع کنید، مساجد را پر بکنید. پیام امام خمینی در ماه رمضان مبین این مسئله بود و این همان خط مشی است که پیامبر اسلام در مدینه در آغاز تشکیل حکومت اسلامی دنبال می کرد ایجاد تمرکز و اجتماعات مسلمین، مسجد بعنوان مقر رسیدگی به امور قضایی، محل اجتماع مسلمین قبل از شروع جنگ، مرکز آموزش های فرهنگی، آموزش های اعتقادی، مسجد مقری بود که هنگامی که در آیات خداوند بر پیامبر اکرم فرود می آورد، نازل می کرد. پیامبر مسلمین را در مسجد جمع می کرد وآیات قرآن را به آنها آموزش می داد و مسلمین در مسجد جمع می شدند و در مورد این آیات تفکر می کردند، اندیشه می کردند و این آیات را در صحنه عمل می آوردند و به آیات خدا عمل می کردند و همینطور آیات نازل شده بر پیامبر را به دیگران آموزش می دادند.

۳-       آموزش های نظامی:

آموزش های نظامی پیامبر بعد از هجرت در مدینه در دو شکل خاص بود آموزش های تئوری و آموزش های عملی، آموزش های عملی به این ترتیب بود که زمین مسطحی بود خارج از مدینه و پیامبر اکرم هر روز صبح که در اکثر مواقع خودش در آن زمین حضور پیدا می کرد جوانانی را که تازه ایمان آورده بودند، تازه اسلام آورده بودند، همه در آن زمین جمع می شدند و شروع می کردند به تیراندازی، اسب دوانی، شمشیر زنی، و دیگر آموزش های رزمی را می دیدند و در اکثر مواقع خود پیامبر شخصاً در این آموزشها شرکت می کرد و پیامبر برای تشویق این جوانان و برای ایجاد روحیه سلحشوری و شجاعت در آنان تشویقهای مختلفی را انجام می داد.

مثلاً یکبار پیامبر اکرم از همان زمین مسطحی که تقریباً مشخص کرده بودند که خارج از مدینه بود می خواست عبور کند یک عده از این جوانها در این زمین مسطح در حال آموزش نظامی بودند پیامبر در ابتدای ورود به این زمین مسطح کفشهایش را در می آورد و بعد از زمین عبور می کند و وقتی که از زمین مسطح که محل آموزش نظامی است عبور می کند کفشها را دوباره بپا می کند و راهش را ادامه می دهد یکی از جوانهای مسلمان نسبت به این عمل پیامبر کنجکاو می شود می ورد دنبالش و می گوید “یا رسول الله” این  عمل تو چه بود؟ چرا کفشهایت را در این زمینی که ما داشتیم در آن آموزش نظامی می دیدیم در آوردی و بعد پوشیدی؟ و پیامبر در جواب او چنین گفت زمینی که یاران خدا برای جهاد در راه او در آن زمین آموزش ببینند و خودشان را برای جهاد در راه خدا تجهیز بکنند آن زمین قطعه ای از بهشت است و چون این زمین قطعه ای از بهشت بود من به احترام این کفشهایم را در آوردم.

از تشویق های بسیار زیادی که پیامبر در مورد یارانش داشت در هنگام آموزش های تئوری نمونه های زیادی داریم. اما آموزش های عملی نظامی که پیامبر از آغاز وورد به مدینه داشت به صورت «سریه ها» و «غزوه ها» می باشد. «سریه» در تاریخ اسلام برای جنگهایی بکار می رود که پیامبر در آن حضور نداشته و غزوه به جنگهایی که خود پیامبر شخصاً در آنها شرکت داشته است گفته می شود. ما می بینیم پیامبر اکرم در ابتدای ورود به مدینه یک سری سریه ها را به رهبری یاران خاصش شروع می کند اولین سریه به رهبری “حمزه ابن عبدالمطلب” است که در ماه هشتم هجرت صورت می گیرد. حمزه ابن عبدالمطلب فرمانده سپاه است و ۳۰ نفر از مجاهدین صدر اسلام، سپاه او هستند، نقطه ای نام عیس (امین) که در کرانه دریاری احمر است هدفشان است و هدف اصلی این است که کاروانی از قریش که رهبرشان ابوجهل است و ۳۰۰ نفر محافظ دارند از محل مدینه در حال عبور است و پیامبر اکرم “حمزه ابن عبدالمطلب” را با همراهی این ۳۰ نفر مجاهد به آن نقطه اعزام می کند تا “حمزه ابن عبدالمطلب” ابوجهل و این کاروان تجاری قریش را مورد تهدید قرار بدهد.

باز در ماه نهم سریه ای است به رهبری “عبیده ابن حارث” که در این سریه ۶۰ نفر از مجاهدین صدراسلام همراه او هستند باز هدف این سریه این بود که با کاروانی که به رهبری ابوسفیان بود و کاروان تجاری بود که ۲۰۰ نفر محافظ همراه داشت درگیر بشوند. سوم سریه ای دارم به رهبری “سعدابن ابی وقاص” که همراه با هشت نفر از مجاهدین صدر اسلام بود به قصد تهدید کاروان تجارتی قریش. چهارم در ماه دهم هجرت غزوه ابداء است که خود پیامبر شخصاً در این غزوه شرکت دارد پیامبر مدینه را به “سعدابن ابومعاذ” می سپرد. سعدابن ابومعاذ را جانشین خودش در مدینه قرار می دهد خودش همراه یاران سلحشورش، برای درگیر شدن با کاروان قریش اعزام می شوند این درگیری، این اعزام نبرد، منجر به درگیری نیز می شود ولی پیامبر موفق می شود که در این غزوه “ابداء” یک سری پیمانهای سیاسی با قبایل مختلف که بر سر راهش بودند منعقد کند.

باز در نخستین ماه سال دوم هجرت غزوه “بوات” است که پیامبر همراه ۲۰۰ نفر از مجاهدین صدر اسلام اعزام می شوند برای کاروان تجاری که به رهبری “امیه این خلف” است که با ۱۰۰ نفر مسلح محافظت می شود، باز درگیری می شود ولی پیامبر موفق می شود که در طول این مسیر پیمانهای نظامی را منعقد بکند.در نیمه جمادی الاول کاروان تجارتی است به رهبری ابوسفیان، که پیامبر همراه ۶۰۰ تن از یاران سحلشورش برای درگیری با این کاروان از مدینه خارج می شوند که غزوه عشیره نام دارد اما پیامبر مدتی در انتظار کاروان در محل عشیره توقف می کنند ولی با کاروان روبرو نمی شوند اما پیامبر موفق می شود که با قبایل مختلفی که سر راهش هستند پیمان های عدم تعارض را منعقد بکند.

]نخستین غزوه [«غزوه بدرالاول» است که کاروانی از قریش حمله ای شبیخون وار به اطراف مدینه می زنند که پیامبر و یارانش به تعقیب آنها می پردازند اما موفق به درگیری نمی شوند. هشتمین مورد قبل از جنگ بدر سریه ای است به رهبری عبداله ابن حجج است در ماه رجب سال دوم هجرت صورت می گیرد در این سریه حادثه بسیار مهمی اتفاق می افتد و آن اینکه "عبدالله ابن حجج" و یارانش با کاروان قریش درگیر می شوند و یک نفر از کاروان قریش را به قتل می رسانند ولی این قتل در یکی از ماههای حرام صورت می گیرد که بعد که عبدالله ابن حجج و یارانش به مدینه بر می گردند پیامبر می بیند که عده ای از مردم مدینه آنها را سرزنش می کنند که چرا شما در ماه حرام خون ریختید؟ در همین زمان است که این آیه بر پیامبر نازل می شود "یسئلونک عن الشهر الحرام قتال فیه قل قتال فیه کبیر و صد عن سبیل الله و کفر بیه و المسجد الحرام و اخراج اهله منه اکبر من عندالله و الفتنه اکبر من القتل و لایزالون یقاتلونکم حتی یردوکم عن دینکم ان استطاعوا و من یرتددمنکم عن دینه فیمت و هو کافر فاولئک حبطت اعمالهم فی الدنیا و الاخره و اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون". ای پیامبر از تو سئوال می کنند در مورد جنگ در ماههای حرام بگو که جنگ در ماه حرام مسئله مهمی است اما "صد عن سیبل الله" بستن راه خدا و کفر بستن به خدا و سد کردن مسجدالحرام و ظلم به جامعه اسلامی مسئله ای است بسیار مهمتر و بسیار بزرگتر. "اکبر من عندالله" وقتی این آیه نازل شد عبدالله ابن حجج و یارانش که در ابتدا حساس گناه می کردند فهمیدند که خداوند از عمل آنها راضی است این سریه عبدالله ابن حجج بود که باعث شد جنگ بدر شکل بگیرد.

اما بطور کلی ما باید ترکیب نیروهای خطرناک و قدرتهایی را که در هنگام هجرت پیامبر به مدینه، در مدینه وجود داشت بیان بکنیم. هنگامی که پیامبر به مدینه هجرت می کند سه قدرت و سه خطر وجود دارد یکی خطر بت پرستانی که با قریش که در مکه هستند هم پیمان و هم بیعت هستند. دوم خطر یهودیان است یهودیانی که در محل خیبر هستند و یهودیانی که در خود مدینه هستند. سوم خطری که جامعه اسلامی را تهدید می کند اختلافات داخلی است اختلافات قبایلی است که قبل از سلام، در جامعه پیش از اسلام وجود داشته و گاهی وقتها بدلیل فراموش شدن آموزش های پیامبر این اختلافات دوباره نمو پیدا نموده و دوباره شکل پیدا می کند که نمونه اش را در خود مدینه دیدیم که یهودیان دسیسه می کردند تا قبیله اوس و خزرج را که اختلافاتی قبل از اسلام داشتند، اینها را دوباره به جان هم بیاندازند. بطور کلی این سه خطر در جامعه اسلامی وجود داشت: خطر قریش، بت پرستان و هم پیمانهای آنها – خطر یهودیان که به دو دسته می شوند یهودیان خیبر و یهودیان درون- در مدینه (یثرب) و خطر اختلافات داخلی و دامن زدن به آنها.

پیامبر اکرم با پیمانهای نظامی که می بست، با پیمانهای سیاسی که می بیست. با این سریه هایی که داشت جلوی آن خطرات را می گرفت. پیغمبر بواسطه این سریه ها موفق شد که در ابتدا شریان حیات اقتصادی قریش را به خطر بیاندازد باین دلیل که کاروانهای تجاری قریش که از مکه به شام می بایست حرکت بکنند ناچار بودند از محل مدینه عبور بکنند به این علت که مدینه در میان مکه و شام قرار داشت. این سریه هایی که به رهبری حمزه ابن عبدالمطلب یا عبیده ابن حارث و غیره صورت می گرفت و یا غزوه های "بوات" و "عشیره" و دیگر غزوه ها اینها کاروانهای تجاری قریش را مورد تهدید قرار می دادند و قریش که یک قدرت بسیار مهمی بوده و بر علیه اسلام بودند. بعد از این سریه ها و غزوه ها احساس خطر بسیار جدی کردند اقتصاد آنها بخطر افتاد بخاطر اینکه حیات اقتصادی آنها فقط بوسیله همین کاروان های تجاری بود که می بایست از مدینه عبور کنند و خودشان را به شام برسانند کالای تجاری از شام خرید نمایند و دوباره به مکه بازگردند. پیامبر با دنبال کردن این سیاست، با عزام کردن این نیروها خطر جدی بسیار مهمی را برای قریش در مکه ایجاد کرد.

دومین استراتژی و یا حرکت نظامی که پیامبر دنبال کرد این بود که هنگامی که سریه ها و یا غزوه ها را انجام می داد به پیمانهای عدم تعارض به پیمانهای اخوت با قبایل مختلفی که در مسیر بودند مبادرت می ورزید و این پیمانها باعث می شد که پیامبر بتواند بر محیطی که در اطراف مدینه وجود داشت مسلط بشود و در نتیجه مدینه را بعنوان یک پایگاه قدرت، مرکزیت بدهد و این مرکزیت قدرت بتواند در مقابل یهود خیبر و یهود قریش مقاومت کند.همزمان و هماهنگ با انعقاد این پیمانهای نظامی، سیاسی که پیامبر با قبایل مختلف اطراف مدینه داشت از طرفی دیگر نیروهای فعال، آگاه و ایدئولوژیک را به قبایل مختلف اعزام می کرد و این نیروها با تبلیغات اسلامی، با بیان و قرائت آیات خدا و همچنین ارسال و اهداء آیات قرآنی، انقلاب فرهنگی اسلام را صادر می کردند و جامعه آن زمان خصوصاً طبقه متضعفین و برده آرمان و آرزوی خودشان و آنچه را که نیاز داشتند در این آیات، در این کلمات و در این واژه ها که از زبان یاران پیامبر بیان می شد می دیدند پیامبر همگام و هماهنگ با این برنامه های مختلف به صدور انقلاب اقدام می کرد.

ما می بینیم خط مشی کلی پیامبر بر این اساس است: صدور انقلاب به کمک پیمان های نظامی، پیمان های سیاسی، سریه ها، غزوه ها و فرستادن مبلغین و کسانی که از یاران پیامبر آیات خدا را برای قبایل مختلف بیان می کردند و نیروها را جذب می کردند. بعد از این صدورانقلاب بود که دشمنان اسلام در زمان پیامبر خطر جدی بسیار مهم پیامبر را بعنوان یک قدرت در آن منطقه احساس کردند از اینجا بود که جنگ یکی از پس دیگری شروع شد. ما وقتی به انقلاب خودمان بر می گردیم می بینیم از زمانی که امام امت خمینی بت شکن درست روش پیامبر را دنبال می کند در جهت صدور انقلاب و درست خط مشی پیامبر را دنبال می کند برای استقرار جمهوری اسلامی از همین زمان است که هنگامی که آوای این موج خروشان دارد به کشورهای همجوار می رسد، دارد به گوش مستضعفین جهان می رسد از همین زمان جنگ های نظامی آغاز می شود و ما یک شناخت بسیار دقیقی را میان تاکتیک های دمشنان اسلام در صدر اسلام و دشمنانی که امروز در مقابل انقلاب ما قد علم کرده اند می بینیم.

در جلسه بعد از ابتدای غزوه بدر شروع می کنیم آیات خدا را که در ابتدای غزوه و یا پس از غزوه و یا در خود هنگام غزوه بدر و پس از جنگ بدر بر پیامبر نازل شده اینها را بیان خواهیم کرد.

خلاصه درس امروز روشهای پیامبر از ابتدای هجرت تا آغاز جنگ بدر بود که این روشها ]عبارت بود از[: روشهای نظامی، سیاسی، انجام سریه ها، غزوه ها و برقرار کردن منعقد کردن پیمانهای نظامی، سیاسی و ایجاد یک منشور سیاسی برای مشخص کردن حقوق اجتماعی، سیاسی مردم و برای سازمان دادن به اوضاع اجتماعی یثرب و هدف کلی صدور انقلاب اسلامی از مرکزیت مدینه به نقاط مختلف در اطراف مدینه و در دیگر قبایل مختلفی که در آن مناطق زندگی کردند.

والسلام. خدایا سالهای عمر ما فدای لحظه های عمر امام ما.

درس سوم: درسهایی که پیامبر اکرم در غزوه ها و جنگهایش به پیروانش می آموزد

خلاصه دوس اول و دوم: در درس اول بیان کردم که مناسبترین شرایطی که می بایست وجود داشته باشد تا ما جامعه انقلابی ایران بتوانیم خود را با حماسه های تاریخ صدر اسلام آشنا کنیم و با شخصیت های صدر اسلام. پیامبر اکرم، عمار یاسر، ابوذر و بلال خود را نزدیک کنیم، و با آنها انس بگیریم. شرایطی است که هم اکنون ما در آن زندگی می کنیم و این یکی از رحمتهایی است که امام خمینی فرمودند جنگ رحمت می آورد، بیان کردم.

در درس اول که دوران زندگی پیامبر به دو دوره شخصی تقسیم می گردد: دوران اول: سیزده سال مبارزات پیامبر و یارانش در مکه و دوران دوم: ده سال مبارزات پیامبر و یارانش در مدینه است.

تفاوت شرایط اجتماعی مکه و مدینه را بیان کرد و گفتیم که شرایط مکه شرایط کاملاً خفقان بود و پیامبر و یارانش در این شرایط امکان آزادی بیان نداشتند و حتی نماز جماعتها را نمی توانستند بطور آزادانه برقرار بکنند. در طول سیزده سال دوران مکی ادوار وحی، هماهنگ با انقلاب فرهنگی، انقلاب اعتقادی و اخلاقی بود. سپس هجرت آغاز شده ده سال دوران مدینه بطول انجامید. در این ده سال ادوار وحی، هماهنگ با انقلاب اقتصادی، سیاسی و نظامی در نظام اجتماعی اسلام بود.

در درس دوم بیان کردیم که از ابتدای هجرت تا جنگ بدر بعنوان اولین و مهمترین غزوه اسلام که در سال دوم اتفاق افتاد مراحلی و وقایعی و حوادثی در درون مدینه تازه به انقلاب پیوسته انجام پذیرفت. در طول این مدت پیامبر اکرم در ابتدای ورود به مدینه اقدام به ایجاد یک منشور سیاسی تدوین شده براساس مکتب اسلام نمود که در این منشور سیاسی پیامبر اکرم کار حدود حقوق اجتماعی، حدود حقوق افراد، گروهها، طبقات جامعه، اقلیتها، سیاست داخلی و خارجی حکومت را مشخص کرد و گفتیم که در این قانون تدوین شده سیاسی بنیاد حقوقی، سیاسی، اجتماعی جامعه اسلام و حکومت اسلامی مشخص شد. و دیدیم که در رابطه با انقلاب ما دقیقاً همین روش را امام خمینی بعد از پیروزی انقلاب انجام دادند.

دومین روشی که پیامبر اکرم بعد از هجرت داشت ایجاد یک پایگاه حساس مهم، ایجاد یک مرکز برای تمرکز اجتماعات مسلمین بود و آن مسجد بود در ابتدای ورود به مدینه پیامبر اقدام به ساختن مسجد کرد و حتی قبل از ورود به مدینه در قبا که محلی در چند کیلومتری مدینه است اولین مسجد اسلام پایه گذاری شد (مسجد قبا). دوم اینکه در مدینه تازه به انقلاب پیوسته یا شهری که تازه آمادگی پیدا می کند برای استقرار یک حکومت اسلامی نوپا، پیامبر بعنوان پایگاهی حقوقی-سیاسی، بعنوان پایگاهی که مسائل مهم اجتماعی در آن مطرح می شود مسجد را مطرح کرد و دیدیم که در رابطه با انقلاب خودمان همین روش را امام خمینی بکار بردند و بارها و بارها در سخنرانیهای امام مسئله مسجد و سنگر بودن آن و اهمیت آن در انقلاب اسلامی ما تکرار شد و حتی امام بطور تکلیف بر همگی مسلمانان وارد کرده اند که باید مساجد را حفظ کرد، مساجد سنگر هستند.

سومین روش پیامبر آموزشهای نظامی پیامبر بود که بیان کردیم این آموزش های نظامی در دو شکل مشخص در مدینه انقلابی انجام پذیرفت. آموزش های نظامی به طور تئوری آموزشهایی بودند که در زمینی مسطح در اطراف مدینه که خود پیامبر هم در این آموزشها شرکت می کرد. جوانهای تازه به اسلام پیوسته در این زمین می آمدند و به آنها اسب دوانی، شمشیر زنی و تیراندازی یاد داده می شد آموزشهای نظامی عملی عبارت بودند از :سریه ها و غزوه هایی که در طول این ۱۹ ماه یعنی از ابتدای هجرت تا آغاز جنگ بدر در مدینه انجام پذیرفت که مهمترین سریه های عبارتند از : سریه حمزه ابن عبدالمطلب، سریه عبیده ابن حارث، سریه سعدابن ابی وقاص، غزوه ابداء، غزوه بوات، غزوه عشیره و سریه عبدالله ابن حجج (حجش)، در طول این سریه ها و غزوه ها پیامبر آمادگی رزمی و نظامی را در جامعه انقلابی اسلامی بوجود آورد و پیامبر در ابتدای وورد به مدینه مهمترین مسئولیتی را که انجام داد تقویت بنیه نظامی جامعه انقلابی مدینه بود.

ما می بینیم همین روش را دقیقاً امام امت خمینی بعد از پیروزی انقلاب انجام می دهند. در رابطه با تشکیل سپاه پاسداران و در رابطه با نظم دادن و تقویت روحیه قوای نظامی مملکت و همچنین هماهنگ کردن این قوا با همدیگر امام امت خمینی نهایت تلاش و کوشش خودشان را در سخنرانیها، در بیانه های مختلف به مناسبت های مختلف بیان کردند. ترکیب دشمنان و قدرت در جامعه زمان صدر اسلام در آغاز هجرت به این ترتیب بود که سه خطر اصلی جامعه انقلابی اسلامی را در مدینه تهدید می کرد. خطر اول عبارت بود از قدرت قریش و بت پرستان و مشرکانی که در شبه جزیه با قریش هم پیمان بودند و قریش بعنوان مرکز ثقل این قدرت بر علیه پیامبر اکرم بود.

خطر دوم یهودیانی بودند که به دو دسته مشخص تقسیم می شدند: یهودیانی که در درون یثرب و در داخل مدینه زندگی می کردند که سه قبیله بودند بنی قریضه، بین قینقاع و بنی النصیر و یهودیان خیبر که خارج از مدینه زندگی می کردند گروه سوم یا خطر سوم اختلافات داخلی میان خود مسلمین بود که این اختلافات داخلی اختلافاتی بود که در زمان جاهلیت میان قبایل مختلف وجود داشت و بعد از اسلام آوردن گاهی وقتها ارزش های مکتبی، ارزشهای انقلابی از ذهن این مسلمین فراموش می شد و می دیدیم که گاهی وقتها اختلافات قبیلگی اوج می گرفت، و وقتی نقش منافقین را یا نقش یهودیان را در مدینه بررسی می کنیم بیشترین تلاشی را که اینها کردند این بود که میان دسته های مسلمین اختلاف بیاندازد. “ولاتکونوا کالذین تفرقوا و اختلفواماجاتهم البینات” (آل عمران. آیه ۱۰۵).

در آیات خطاب به مسلمین است که، مسلمین با همدیگر به اختلاف نیفتید، به جان همدیگر نپرید، با همدیگر تفرقه نداشته باشید بعد از اینکه خداوند بینات را بر شما روشن کرد.و درس امروز ما راجع به صحنه های نبرد بدر وآیاتی است که در این غزوه و در این حادثه مهم بر پیامبر اکرم نازل شد. گفتیم روشهائی را که پیامبر اکرم بر علیه قریش و بر علیه یهودیان بکار برد برای تضعیف قدرت آنها در در شبه جزیه که یکی از مهمترین آنها این بود که پیامبر راه تجاری کاروانهای قریش را مورد تهدید قرار داد و شریان حیات اقتصادی قریش را پیامبر به خطر انداخت به وسیله همان سریه ها و غزوه ها. و دوم پیمانهائی بود که پیامبر با قبایلی که در اطراف زندگی می کردند می بست. این پیمانها که در غزوه ها انجام می گرفت و یا در سریه ها انجام می گرفت با قبایل مختلف منعقد می شد و باعث تضعیف روحیه دو قدرت یهود و قریش در شبه جزیره عربستان می شد. جنگ بدر عامل اصلیش همان خط مشی پیامبر برای تضعیف قدرت اقتصادی قریش در مکه بود.

به این ترتیب که کاروان تجاری به رهبری ابوسفیان از شام به سوی مکه باز می گشت با مقدار بسیار زیادی کالا (کالای تجارتی). پیامبر اکرم همین که شنید اینکاروان دارد به طرف مکه می رود خود با عده ای از یاران که جمعیت آنها چنانکه تاریخ می گوید ۳۱۳ نفر می شد از مدینه بقصد درگیری با کاروان ابوسفیان، ‌از مدینه خارج شدند. ابوسفیان که حس می کند کاروان مورد تهدید جدی قرار گرفته از طرف پیامبر،‌ پیغام می فرستاد به مکه برای ابوجهل و از او طلب کمک می کند. ابوجهل همراه با تقریباً ۱۰۰۰ نفر جنگجوی مسلح آماده و زره بر تن و مجهز بسوی مدینه می آیند. پیامبر و یاران به مقصد درگیری با کاروان با تجهیزات بسیار کم از مدینه خارج می شوند. در بین راه بدر و مدینه پیامبر و یاران می شنوند که ۱۰۰۰ نفر مسلح به رهبری ابوجهل از مکه آمده وآماده نبرد با پیامبر هستند. پیامبر و یاران وقتی خود را با دشمن روبرو می بینند پیامبر با یاران مشورت می کند. مهاجرین در ابتدا بیعت و وفاداری خودشان را برای نبرد با کفار،‌ نبرد با مشرکین اعلام می کنند و سپس انصار که همراه پیامبر بودند باز اعلام وفاداری می کنند. پیامبر تصمیم به جنگ می گیرد.

در جنگ بدر که اولین و مهمترین جنگ رویاروی با یک قدرت بزرگ در اسلام است درسهای بسیار بسیار عمیقی نهفته است و اتفاقاً همین جنگی که ما اکنون در آن قرار گرفته ایم،‌ (جنگ با عراق) وجوه مشترک بسیاری با جنگ بدر در صدر اسلام دارد. وجوه مشترکش عبارتند از اینکه: در جنگ بدر تجهیزات مسلمین، قوای نظامی مسلمین نسبت به تجهیزات و قوای نظامی دشمن بسیار کم بود و می بینیم که مسلمین بعنوان اولین نبرد با مشرکین،‌ اولین نبرد نظامی رویاروی با مشترکین بعد از پیروزی انقلاب یعنی بعد از هجرت نبرد بدر را دارند و ما در این جنگی که اکنون با ابرقدرتها در حقیقت آغاز کرده ایم همین شرایط و همین موقعیت را داریم از نظر تجهیزات نظامی ما در ‌آینده با ابرقدرتها روبرو خواهیم بود و این شباهت بسیاری با توازن قدرت در جنگ بدر دارد و اما شباهت مهمترش اینکه جنگ بدر اولین جنگ بعد از پیروزی انقلاب یا بعد از آغاز تشکیل اولین پایه های حکومت اسلامی نوپا در مدینه بود. یک حکومت کاملاً جوان و ما هم بعد از پیروزی انقلاب، بعد از گذشت یکسال و نیم اولین جنگ رویاروی با دشمنان خدا، با مشرکین داریم که جنگ با عراق است، جنگ با رژیم صدام است و این شباهت بسیاری با جنگ بدر دارد اما از این جهت که ابرقدرتها پشت آنها هستند و تجهیزات نظامی را در اختیار آنها می گذارند و تازگی اردن مزدور خودش را با تجهیزات نظامیش بدون اینکه هیچ ربطی به او داشته باشد در این ماجرا دخالت داده، این شباهتهایی است که وجود دارد.

این از نظر برخورد با دشمن، اما موقعیت مسلمین: در جنگ بدر از صفات بسیار مهمی که اصحاب بدر دارند این است که صحابی بدر از خالص ترین و پاک ترین و ناب ترین یاران پیامبر بودند، از مهاجرینی بودند که سالهای سال در مکه شکنجه دیدند و مقاومت کردند و از انصاری بودند که در طول یکسال و نیم یا نزدیک دوسالی که در مدینه بودند ایثار، گذشت، تقوا و ایمان خودشان را با تمام وجود ثابت کردند و در تمام حوادث و برخوردها وفاداری خودشان را به پیامبر اعلام کردند از مهمترین صفاتی که جنگ بدر دارد این است که اصحاب جنگ بدر اصحاب بسیار خالصی بودند بطوری که ما در جنگهای دیگر می بینیم که منافقین باکسانی که بقصد غنایم وارد سپاه اسلام شده اند وجود دارند. مثلاً در جنگ احد عده ای منافقین خودشان را داخل صفوف اسلام کردند. در جنگ حنین عده ای منافقین خودشان در صفوف اسلام وارد کردند. در جنگ احد کسانی که به قصد غنیمت آمدند خودشان را وارد صفوف اسلام کردند. اما در جنگ بدر تمامی یاران خالص و ناب و پاک بودند. شاید علت اینکه می گویند اصحاب امام زمان و یاران امام زمان مانند اصحاب بدر هستند به این خاطر باشد. “اذهمت طائفتان منکم ان تفشلا و الله ولیهما و علی الله فلیتوکل المؤمنون” (آل عمران آیه ۱۲۲) “و لقد نصرکم الله ببدر و انتم اذله فاتقوالله لعلکم تشکرون” (آل عمران آیه ۱۲۳) “و اذیعدکم الله احدی الطائفین انها لکم و تودون ان غیر ذات الشوکه تکون لکم و یریدالله ان یحق الحق بکلماته و یقطع دابر الکافرین” (انفال ۷). ترجمه: ای پیامبر به یاد بیاور هنگامیکه خداوند به شما وعده داد که از دو طائفه برای شما خواهد بود با لشکر یا کاروان و غارت اموال آنان و شما دوست داشتید کاروان بی دردسر نصیبتان شود لکن خدا می خواست که با جنگ حق را ثابت گرداند و ریشه کافران را از بیخ و بن بکند.

این آیه در موقعی نازل شد که مسلمانها میل داشتند با گروه ابوسفیان که دارای مال التجاره و کاروان تجاری بودند بجنگند ولی در این آیه خداوند صریحاً می فرماید و دستور جنگ را با لشکر عظیمی که به فرماندهی ابوجهل از مکه راه افتاده اند می دهد و خداوند هدف از این جنگ را بجای بدست آوردن غنایم جنگی اثبات حق و نفی باطل اعلام می کند: “و اذیعدکم الله احدی الطائفین انها لکم و تودون ان غیر ذات الشوکه تکون لکم و یریدالله ان یحق الحق بکلماته و یقطع دابر الکافرین” خداوند در این آیه صریحاً اعلام می کند که ما می خواستیم که شما با آن گروه درگیر بشوید که دارای تجهیزات نظامی بودند تا با این جنگ، با این درگیری، با این رویاروئی نظامی میان شما و میان سپاهیان و لشکریان مشرکین: “یحق الحق بکلماته و یقطع دابر الکافرین” خداوند حق را ثابت بگرداند و ریشه کفار را از بین ببرد می تواند بجای برخورد با لشکریان ابوجهل درگیری با کاروان ابوسفیان باشد و سود بسیاری هم در بر داشته باشد.

اما خداوند در این آیه می گوید که: من می خواستم که شما با گروه نظامی آنها درگیر بشوید تا تحقق یابد “یحق الحق بکلماته و یقطع دابر الکافرین” و خداوند در سوره آل عمران چنین می فرماید: “و لقد نصرکم الله ببدر و انتم اذله فاتقوالله لعلکم تشکرون” بتحقیق خداوند شما را در روز بدر یاری داد در حالی که شما از نظر قوای نظامی و تجهیزات در مقابل آنها بسیار ضعیف بودید پس تقوا پیشه کنید باشد تا شما شکرگزار و سپاسگزار در درگاه خدا باشید. “اذتقول للمومنین الن یکفیکم ان یعدکم و بکم بمثلاثه آلاف من الملائکه منزلین” (آل عمران ۱۲۴). این پیامبر به مومنین بگو آیا هنگامی که شما با سپاه دشمن روبرو شدید کفایت نکرد ۳۰۰۰ ملائکه ای که خداوند به یاری شما فرو فرستاد. “بلی ان تصبروا و تتقوا و یاتوکم من فورهم هذا یمددکم ربکم بخمسه الاف من الملئکه مسومین”. (آل عمران ۱۲۵) آری اگر صبر پیشه کنید، اگر تقوی پیشه کنید خداوند در هنگام نیاز به کمک شما ۵۰۰۰ ملائکه را خواهد فرستاد “و ما جعله الله الا بشری لکم و لتطمئن قلوبکم به و ما النصر الا من عند الله العزیز الحکیم.” (آل عمران ۱۲۶) و این یاری خداوند بواسطه ملائکه او چیزی نبود و جز بشارت، جز مژده، جز اطمینان قلب، و جز آرامش قلب برای مومنین و هرگز یاری و نصرت و پیروزی بدست نخواهد آمد مگر بواسطه خداوند عزیز حکیم.

موازنه نیروها در نبرد بدر: سپاه اسلام ۳۱۳ نفر و سپاه مشرکین ۱۰۰۰ نفر، سپاه اسلام دارای دو عدد اسب بودند ولی سپاه مشرکین دارای ۲۰۰ عدد اسب بودند، سپاهیان اسلام بقصد درگیری با یک کاروان تجاری آمده بودند و تجهیزات نظامی نبسته بودند بلکه با چوب دستی آمده بودند اکثراً ولی سپاه مشرکین آماده رزم و آماده نبرد با کلاه خود،‌ زره، شمشیر و اسب تندرو و تیزرو آمده بودند و سپاه مشرکین دارای ۹۰۰ عدد شتر بودند و سپاه اسلامی دارای ۷۰ عدد شتر بودند. این ترکیب و این تنظیم نیروها این درگیری در میان مسلمین و مشرکین برای اولین بار شروع می شود و می بینیم که بدلیل آنکه مومنین به امید خدا و به یاری حق در این نبرد شرکت می کنند. خداوند در قرآن می فرماید که ما ۳۰۰۰ ملائکه به یاری شما فرو فرستادیم.

ما یاری خدا را در نبردهایی که با مشرکین و با کفار و با آمریکا داشتیم بخوبی دیدیم و همگی ما مشاهده کردیم و اصلاً پیروزی انقلاب ما تنها چیزی بود که به یاری خدا بود و تنها چیزی بود که می توان گفت که یاری او بود که پیروزی را نصیب ما کرد و بعد از پیروزی تمامی توطئه هایی که بر علیه جمهوری اسلامی از طرف مشرکین، کفار و دشمنان این انقلاب طرح گردید همه و همه، فقط و فقط به یاری “الله” یکی پس از دیگری خنثی شد. توطئه هایی که برای درگیر شدن ملیتها در سطح ایران مطرح گردید، مسائل ناسیونالیستی را مطرح کردند توطئه کودتای نظامی، توطئه حمله نظامی طبس (صحرای طبس) همه اینها را دیدیم که به یاری الله منجر به شکست شد و این یاری الله را باز ما در صحنه های نبرد و پیکار صدر اسلام بخوبی مشاهده می کنیم و خداوند در آیات قرآن مکرراً این مطلب را برای ما بیان می کند و اما موضوعی که با استناد می خواهم از سوره احزاب بخوانم.

این آیاتی هستند که در غزوه خندق یا غزوه احزاب بر پیامبر اکرم نازل شدند و دقیقاً ما در شرایط این آیات زندگی می کنیم این جنگی که ما با عراق آغاز کردیم طبق آیات قرآن وجوه مشترکی با صحنه های جنگ بدر دارد و وجوه مشترکی با صحنه های جنگ خندق. خداوند در آیه قرآنی در سوره احزاب چنین می فرماید: “یا ایها الذین آمنو اذکرو انعمه الله علیکم اذجاءتکم  جنود فارسلنا علیهم ریحا و جنودالم تروها و کان الله بما تعملون بصیرا (آیه ۹)” ای کسانی که ایمان آوردید بیاد بیاورید نعمتهای خدا را که بر شما فرو فرستاد هنگامی که سپاهیان از طرف خداوند مامور شدند تا شما را در مقابل توطئه های دشمن یاری بکنند. این سپاهیان شکلهای گوناگون داشتند گاهی به صورت باد بودند (و ما دیدیم که در صحرای طبس شنهای بیابان بودند که این توطئه عظیم آمریکا را با آن همه تجهیزات نظامی نابود ساختند.) “و جنودا لم تروها” و خداوند سپاهیانی برای شما فرستاد که شما آنها را نمی دیدید “و کان الله بما تعملون بصیراً”. و خداوند به آنچه که شما انجام می دهید آگاه است “اذجاوءکم من فوقکم و من اسفل منکم و اذ زاغت الابصار و بلغت القلوب الحناجرو تظنون بالله الظنوناً (آیه ۱۰).” باز بیاد بیاوردی هنگامی که از بالا و پائین به سوی شما حمله می کردند درست مثل امروز که سپاه دشمن، رژیم بعث عراق از زمین و هوا دارد به ما حمله می کند و این ترجمه آیه است: “اذجاوءکم من فوقکم و من اسفل منکم” از بالا و پایین بسوی شما حمله می کردند شما را وحشت گرفته شما همه ترسیدید شما خدا را فراموش کردید “و اذ زاغت الابصار و بلغت القلوب الحناجرو تظنون بالله الظنونا” چشهایتان دور گرفت و جانهایتان به گلوهایتان رسید و بخدا ظن و گمان برید که چرا خدا شما را یاری نمی کند. و هنالک ابتلی المومنون (آیه ۱۱). ای مومنین، ای مردم خوزستان، ای مردم انقلابی ایران خداوند در قرآن چنین می گوید که درگیریها و نبردهایی که از زمین و هوا به شما شد اینها چیزی نیست جز ابتلاء، جز آزمایش الهی برای میزان ایمان مومنین “هنالک ابتلی المومنون و زلزلوا زلزالا شدیدا” (آیه ۱۱ سوره احزاب). اینها همه آزمایش است این صحنه های نبرد همه میدان آزمایش است برای میزان ایمان، میزان تقوا و میزان نزدیکی انسانها به الله. “و اذ یقول المنافقون”

پس منافقین را باید در زمانمان بشناسیم، قرآن آنها را معرفی می کند: “و اذ یقول المنافقون والذین فی قلوبهم مرص ما وعدنا الله و رسوله الا غرورا” (آیه ۱۲ از احزاب) منافقین در این زمانی که مومین درحال نبرد با مشرکین بودند گفتند که این وعده هایی که خدا و رسول به ما داده اند جز فریب چیزی نیست.

خدایا: سالها عمر ما فدای لحظه های عمر امام ما

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

- 2 = 5