شوخیها را جدی بگیریم؟
جای از شوخیها، میدانیم که همواره توهین و نقلقولهای موهن درباره امام وجود داشته که به صورت تحریف سخنان امام در صحیفه یا نسبت دادن سخنان دروغین به ایشان تکثیر و برای بسیاری باورپذیر شده است. عمده اشکالات این گروه متوجه ادبیات مردمی امام است که برخلاف رویه برخی روحانیون و روشنفکران، در مواجهه با تودههای مردم، بیتکلف سخن گفتهاند.
مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام) - مرتضی مهدویراد: حالا همه نگران شدهاند که چرا و چه کسانی در شبکههای اجتماعی در مورد امام خمینی(س) جوک میسازند. حال آنکه پیش از این شوخیهای اینچنینی با شخص مرحوم دکتر علی شریعتی در اینترنت و پیامکها میشد و فرزندان ایشان واکنشهای متفاوتی به ماجرا داشتند. همچنین میدانیم که از یک سال قبل وقتی خاطرات آقای هاشمی از امام درباره رابطه با آمریکا به شکل بیسابقهای منتشر شد، برخی از دوستان مدعی انقلابیگری با ناشیگری در انتقاد از آقای هاشمی، خاطراتی به زبان طنز از قول ایشان راجع به امام نقل میکردند و خود قبح این عمل را شکستند. همچنانکه برخی خاطرات نقل شده توسط برخی افراد منتسب به خانواده امام خمینی هم به این ماجرا دامن زد.
اما به نظر من که خود را پیرو خط امام(س) میدانم، شوخی با امام چندان مسئله عجیبی نیست. هرچه باشد نه ما امام خمینی را معصوم و مقدس میدانیم، نه ایشان چنین ادعایی درباره خود داشت. نیز میدانیم که حتی در زمان حیات ایشان، مرحوم کیومرث صابری فومنی (گل آقا) در ستون «دو کلمه حرف حساب» روزنامه اطلاعات گاه در مورد امام شوخی میکرد، اما ایشان نه تنها ممانعتی نکرده بودند، که خود جزو خوانندگان پروپاقرص ستون طنز گل آقا بودند. چنانچه نقل است عروس امام یکی از همین مطالب را به مدت ایشان میبرد: “امام خواند و گفت: احتمالاً با من است و خندیدند. [امام] گفت به صابری بگو خیلی…”
همچنین در خاطرات مرحوم گل آقا آمده است که “یادم است یک زمانی امام شطرنج را آزاد کرده بودند روزنامهها نوشتند که حضرت امام فتواشان راجع به شطرنج و موسیقی… آمد. من «دو کلمه حرف حساب» را با فاکس میفرستادم اطلاعات. آن زمان یک چیزی نوشتم که فقط هم به بیت رفت و فقط هم پیش سید احمد رفت، زیر دست امام آمد و آن این بود که حضرت امام که قبلا ماهی اوزونبرون را آزاد کرده بودند و بعدا شطرنج را آزاد کرده بودند و راجع به موسیقی هم این را گفتند. و خدا ایشان را زنده نگه داشته باشد، همان اصطلاحی که خود مردم گفتند که خدا ایشان را طول عمر همراه با عزت عنایت بفرماید که به تدریج کمکم بقیه چیزها را هم آزاد بکنند تا ما در آخر عمری یک کیفی کرده باشیم، «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار». آقاسیداحمد به آقای دعایی گفته بودند که آقا این فاکس ما خراب شده، ایشان فرستاده بودند که آن دستگاه فاکس را درست کنند. گفته بود فاکس درست شد، حالا شما یک متنی فاکس کنید که دعایی این دو کلمه حرف حساب را فاکس کرده بود. سید احمد هم بلافاصله خدمت حضرت امام برده بود که امام خندیده بودند.”
البته جدای از شوخیها، میدانیم که همواره توهین و نقلقولهای موهن درباره امام وجود داشته که به صورت تحریف سخنان امام در صحیفه یا نسبت دادن سخنان دروغین به ایشان تکثیر و برای بسیاری باورپذیر شده است. همواره کسانی بودهاند و هستند که جملاتی میسازند و به امام نسبت میدهند، از قبیل اینکه “دانشگاهی که دانشگاه نباشد دانشگاه نیست”! اما کیست که بتواند این جمله را در «صحیفه نور» یا «صحیفه امام» پیدا کند؟ دروغی است که از بس تکرار شده، بسیاری باور کردهاند. یا جمله “اقتصاد مال خر است” که تحریف جملهای از اتمام در نقد اصالت اقتصاد مارکسیستها و طرح اصالت بعد معنوی انسان در برابر بعد مادی است. یا سخنرانی “آب و برق مجانی” که در اصل شرح مصوبه دولت موقت مرحوم مهندس بازرگان درباره خدمات اجتماعی رایگان است که امام ضمن تحدید آن به محرومین، تأکید میکنند که وظیفه نظام اسلامی رشد معنوی جامعه است نه صرفا مسائل مادی و اقتصادی.
عمده اشکالات این گروه متوجه ادبیات مردمی امام است که برخلاف رویه برخی روحانیون و روشنفکران، در مواجهه با تودههای مردم، بیتکلف سخن گفتهاند. حال آنکه این مسئله نشان از مردمی بودن امام در مقام مرجعیت دینی و رهبری سیاسی است، نه اینکه بیان او سطحی باشد. کیست که ابعاد وجودی امام(س) را نشناسد و نداند که ایشان به عنوان:
- فقیهی که مبدع فقه پویا بوده و سالها در حوزه علمیه نجف به زبان عربی درس داده و به عربی تألیف کرده،
- مفسر قرآن کریم که به جهت سویهی عرفانی برخی از متحجرین مانع ادامه جلسات تفسیر سوره حمدش شدند،
- عارف مسلط به مبانی عرفان نظری (از جمله تحشیه و تدریس آراء محیالدین ابن عربی که البته در برخی نکات بر او نقد کرده) و عرفان عملی (مکتب ملاحسینقلی همدانی و آیت الله قاضی)
- فیلسوفی که چون فلسفه صدرا تدریس میکرد، متحجران کوزهای را که فرزندش از آن آب خورده بود، آب میکشیدند،
- سیاستمداری که علاوه بر کتاب “حکومت اسلامی” (۱۳ جلسه سخنرانی درس ولایت فقیه در نجف اشرف) و مجموعه صحیفه، وصیتنامه متقن و جامعی برای نسلهای پس از خود بر جای گذاشته،
- ادیبی که برخی اشعار عرفانی او بر زبان مردم جاری است و در نثر هم یکی از لطیفترین نامههای عاشقانهای که سراغ داریم، به همسرش نوشته است و…
با این توصیفات، اینکه امام علیرغم اینکه هر بار که دست به قلم برده جملاتی بدیع نوشته، اما در سخنرانیهایش با زبان مردم سخن میگوید، نشانه آنست که او خلاف آمد عادت رهبران و روشنفکران این مرز و بوم، ادعایی فراتر از مردم عادی – همان مردمی که آنان را ولینعمتان خود و مسئولان نظام میدانست – نداشت. کسی که تعابیر بدیعی در وصف اوضاع و اقشار این جامعه بر زبان رانده که جزوی از فرهنگ سیاسی ما شده است: “مرگ آباد تحجر”، “روحانی نماها در کَنَفِ حمایت زرپرستان دنیاطلب، مروّج باطل یا ثناگوی ظلمه”، “جرثومههای فساد و معادن ظلم و فحشا”، “اسلام مقدس نماهای متحجر”، “اسلام مرفهان بیدرد”، “اسلام پابرهنگان و محرومان” و…
این همان مطلبی است که مرحوم صابری در یکی از خاطرات خود اشاره میکند: «میدانید امام نگارش شان با شفاهیشان فرق میکرد. وقتی من در سال ۱۳۶۳ شروع کردم به طنزنویسی دوسه تا از برادران روحانی بعد از مدتی آمدند، گفتند که: گاهی یک جملاتی را تو مینویسی که یادآور حرف امام است کلماتی هم که به کار میبری مثل «لهذا، هکذا، فلذا، فلذاست» که این را یک مقدار احتیاط کن. من از طریق آقای دعایی به احمدآقا پیغام دادم. احمد آقا گفت: ابداً چنین چیزی نیست. اگر بوده باشد هم، امام خوششان میآید.»
حال نمیدانیم این جماعت هزلگو با توهین و تمسخر امام خمینی چه هدفی را دنبال میکنند، اما وصف حال مایی که روح خدا را دوست میداریم، این ابیات خاضعانه خود اوست: من در این بادیه، صاحب نظری میجویم/ راه گم کردهام و راهبری میجویم/ از ورقپاره عرفان، خبری حاصل نیست/ از نهانخانه رندان، خبری میجویم /
برای کسانی که قصد راه یافتن به حقیقت داشته باشند، این ابیات عرفانی سید روح ا… الموسوی الخمینی کفایت میکند. اما برای کسانی که اصرار بر گمراهی دارند و بر طبل تکذیب و تمسخر میکوبند، صدور معجزه و نزول کتاب آسمانی از جانب مردان خدا هم نمیتواند قانعکننده باشد. و مگر کسانی که پیامبر خدا را تکذیب کردند در مواجهه با سخنان الهی که بر زبان او جاری میشد، مدعی نشدند که شعر میگوید و سحر میکند؟
::::