ثروتمندان در ایران ۵برابر فقیران یارانه میگیرند
یک خانوار شهری در سال 92 حدود 20میلیونو600هزارتومان هزینه دارد و 20میلیونو400هزارتومان درآمد. با این تفاسیر با تکیه بر گزارش مرکز آمار بهطور متوسط هزینه یک خانوار شهری تنها 200هزارتومان کمتر از درآمد است. این در حالی است که آمارهای کارشناسان بیانگر شکاف و فاصله بسیار بیشتری میان هزینه و درآمد خانوارهای شهری و روستایی است.
مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشچویان خط امام): صندوق بینالمللی پول با اشاره به توزیع نامتوازن و غیرعادلانه یارانهها در ایران اعلام کرد ۲۰درصد ثروتمند جامعه پنجبرابر ۲۰درصد فقیر جامعه یارانه انرژی و کمی بیشتر از این گروه، یارانه مواد غذایی میگیرد.
صندوق بینالمللی پول: ثروتمندان در ایران ۵برابر فقیران یارانه میگیرند
صندوق بینالمللی پول با اشاره به توزیع نامتوازن و غیرعادلانه یارانهها در ایران اعلام کرد ۲۰درصد ثروتمند جامعه پنجبرابر ۲۰درصد فقیر جامعه یارانه انرژی و کمی بیشتر از این گروه، یارانه مواد غذایی میگیرد. آمارهای ارایهشده از سوی صندوق بینالمللی پول نشان میدهد توزیع یارانه انرژی و مواد غذایی در ایران به شکلی نامتوازن انجام میگیرد. در حالی که اقشار فقیر و کمدرآمد باید بیشترین بهره را از یارانههای اختصاصدادهشده ببرند این اقشار پردرآمد و ثروتمند جامعه هستند که سهم بیشتری را از یارانههای اعطایی دولت به خود اختصاص میدهند.
بر اساس این گزارش ۴۰درصد جمعیت ایران که در انتهای هرم درآمدی قرار دارند تنها ۱۹درصد یارانه پرداختی به بنزین و گازوییل را دریافت میکنند. صندوق بینالمللی پول همچنین با مقایسه ۲۰درصد جمعیت ایران که در بالای هرم درآمدی قرار دارند با ۲۰درصد پایین این هرم اعلام کرده است گروه اول ۴۱درصد کل یارانه پرداختی به بخش انرژی را جذب میکند در حالی که تنها هشتدرصد یارانه پرداختی به بخش انرژی توسط گروه دوم جذب میشود. این گزارش سهم ۲۰درصد ثروتمند جامعه ایران از یارانه نفت سفید را ۲۸درصد و این رقم برای ۲۰درصد فقیر جامعه را ۱۱درصد اعلام کرده است. به همین ترتیب در حالی که گروه اول ۳۱درصد یارانه پرداختی به بخش برق را به خود اختصاص داده است گروه دوم تنها سهم ۱۱درصدی در این زمینه داشته است.
آنچه آثار مثبت هدفمندی در ایران را از بین برد
صندوق بینالمللی پول با ارزیابی اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها در ایران نوشت: موفقیت اولیه طرح در کاهش مصرف کالاهای یارانهای و بهبود توزیع ثروت بهدلیل افزایش شدید تورم و نبود سیاستهای کلان حمایتی از بین رفت. پس از اجرای فاز اول، رشد اقتصادی کاهش و نرخ تورم افزایش یافت. طرح هدفمندی یارانهها که پیشبینی شده بود بار مالیای برای دولت نداشته باشد، با عدم توازن جریان وجوه نقد مواجه شد، زیرا سهم بزرگی از درآمدهایی که انتظار میرفت از محل افزایش قیمت حاملهای انرژی به دست آید، محقق نشد و درآمدهای اینچنینی کفاف پرداخت یارانه نقدی خانوارها را نکرد.
افزایش تحریمها و کاهش ارزش پول منجر به از دسترفتن دستاوردهای اجرای طرح و تاخیر در اجرای اصلاحات شد. موفقیت اولیه طرح در کاهش مصرف کالاهای یارانهای و بهبود توزیع ثروت بهدلیل افزایش شدید تورم و نبود سیاستهای کلان حمایتی، از بین رفت. پرداخت یارانه نقدی به خانوارها موجب بهبود توزیع درآمد شد. نرخ فقر بهمیزان نیم درصد در سهماهه نخست اجرای طرح کاهش یافت. پرداخت یارانههای نقدی، درآمد بسیاری از خانوادههای فقیر و پرجمعیت را دو برابر کرد و درآمد سرانه را به بالای آستانه فقر دودلار در روز رساند. در نتیجه، ضریب جینی بهدلیل کاهش قابلتوجه نابرابری در مناطق روستایی، بر اساس برآوردها از ۴۱/۰ در سال ۲۰۱۰ به ۳۷/۰ در سال ۲۰۱۱ رسید. هرچند هیچ آمار رسمیای وجود ندارد، اما کوچکشدن اقتصاد، رشد سریع نرخ تورم و کاهش ارزش واقعی دستمزدها و یارانههای پرداختی در سال ۲۰۱۲ ظاهرا بخشی از دستاوردهای اجرای این طرح در بخش توزیع درآمد را خنثی کرده است.
——————————–
افزایش ۲۵درصدی هزینه خانوار در سال ۹۲
جدیدترین گزارش مرکز آمار حکایت از آن دارد که هزینه یک خانوار شهری در سال ۹۲ نسبت به سال ۹۱ حدود ۲۵درصد و هزینههای خانوار روستایی ۸/۱۹درصد افزایش یافته است. در کنار افزایش هزینهها، در بین خانوارهای شهری درآمد حدود ۲۲درصد و در خانوارهای روستایی ۴/۱۹درصد افزایش داشته است؛ آماری بسیار کلی که کارشناسان معتقدند چندان قابلاتکا نیست و احتمالا تنها نشان میدهد هزینهها تفاوت چندانی با درآمدها ندارد. اما بخش دیگر گزارش این موضوع را رد میکند. آنهم توجه به هزینه خوراک افراد و سهم بالای آن در سبد هزینههای خانوار است. در شهر ۲۱درصد هزینه خانوار خوراک است و در روستا ۴۵درصد که این آمار بیانگر افزایش سهم خوراک در سبد هزینه خانوار است و نشان از فقیرترشدن خانوارها دارد. اما نکته قابلتوجه این است که بر اساس این گزارش هم در شهر و هم در روستا، مسکن پرهزینهترین قلم هزینههای غیرخوراکی است. اما در شهر گوشت بیشترین سهم را در سبد هزینههای خانوار دارد و در روستا آرد و غلات.
مرکز آمار ایران در جدیدترین گزارش خود متوسط هزینه و درآمد سالانه یک خانوار شهری و روستایی در سال ۹۲ را اعلام کرد که بر اساس آن، متوسط هزینه ماهانه خانوار شهری حدود یکمیلیونو۷۱۷هزارتومان و درآمد خانوار شهری حدود یکمیلیونو۷۰۳هزارتومان شده است. به عبارت دیگر یک خانوار شهری در سال ۹۲ حدود ۲۰میلیونو۶۰۰هزارتومان هزینه دارد و ۲۰میلیونو۴۰۰هزارتومان درآمد. با این تفاسیر با تکیه بر گزارش مرکز آمار بهطور متوسط هزینه یک خانوار شهری تنها ۲۰۰هزارتومان کمتر از درآمد است. این در حالی است که آمارهای کارشناسان بیانگر شکاف و فاصله بسیار بیشتری میان هزینه و درآمد خانوارهای شهری و روستایی است.
خوراک و مسکن، اقلام پرهزینه شهری
موضوع دیگری که در این گزارش به آن اشاره شده این است که از کل هزینه سالانه خانوار شهری ۷/۲۶درصد یعنی حدود ۵۴میلیونو۹۳۴هزارریال مربوط به هزینههای خوراکی و دخانی است و ۳/۷۳درصد هزینهها معادل ۱۵۱میلیونو۱۰۰هزارریال مربوط به هزینههای غیرخوراکی بوده است. جالب این است که در بین هزینههای خوراکی و دخانی، گوشت ۹/۲۱درصد رقم هزینهها را به خود اختصاص داده و در بین هزینههای غیرخوراکی بیشترین سهم با ۲/۴۵درصد مربوط به مسکن بوده است. همچنین گزارش مرکز آمار ایران حاکی از آن است که متوسط درآمد اظهارشده سالانه یک خانوار شهری ۲۰۴میلیونو۴۱۰هزارریال بوده که نسبت به سال قبل، ۲/۲۲درصد افزایش داشته است. منابع تامین درآمد خانوارهای شهری نشان میدهد که ۹/۲۹درصد درآمد از مشاغل مزد و حقوقبگیری، ۶/۱۶درصد از مشاغل آزاد کشاورزی و غیرکشاورزی و ۵/۵۳درصد از محل درآمدهای متفرقه خانوار تامین شده است.
مسکن و آرد اقلام پرهزینه روستایی
در همین حال، متوسط کل هزینه خالص سالانه یک خانوار روستایی ۱۲۹میلیونو۶۱۰هزارریال بوده است که نسبت به سال قبل ۸/۱۹درصد افزایش نشان میدهد. از کل هزینه سالانه خانوار روستایی ۵۶میلیونو۱۰۳هزارریال با سهم ۳/۴۳درصد مربوط به هزینههای خوراکی و دخانی و ۷۳میلیونو۵۰۷هزارریال با سهم ۷/۵۶درصد مربوط به هزینههای غیرخوراکی بوده است. در بین هزینههای خوراکی و دخانی، بیشترین سهم با ۸/۲۴درصد مربوط به هزینه آرد، رشته، غلات، نان و فرآوردههای آن و در بین هزینههای غیرخوراکی، بیشترین سهم با ۷/۲۷درصد مربوط به مسکن بوده است. متوسط درآمد اظهار شده سالانه یک خانوار روستایی ۱۲۰میلیونو۹۵۵هزارریال بوده که نسبت به سال قبل، ۴/۱۹درصد افزایش داشته است.
منابع تامین درآمد خانوارهای روستایی نشان میدهد که ۴/۲۷درصد از مشاغل مزد و حقوقبگیری، ۳/۲۹درصد از مشاغل آزاد کشاورزی و غیرکشاورزی و ۳/۴۳درصد از محل درآمدهای متفرقه خانوار تامین شده است. بر اساس نتایج طرح آمارگیری هزینه و درآمد خانوار سال ۱۳۹۲، ضریب جینی در مناطق شهری ۳۵۱۳/۰، در مناطق روستایی ۳۲۴۳/۰و در کل کشور ۳۶۵۰/۰است.
——————————–
طبقه متوسط فقیر شده، روستاییها فقیرتر
حسین راغفر (اقتصاددان)
متوسط هزینه و درآمد خانوارهای شهری و روستایی مدتهاست که توسط مرکز آمار اعلام میشود اما چند نکته اصلی در مورد این آمار قابلذکر است. اولین و مهمترین نکته این است که این آمار مرکز و محل استناد نیست. در این آمار به میانگین هزینه و درآمد کل جامعه استناد شده است. در یک جامعه ناهمگون مانند ایران که هر بخشی از آن از نظر توسعهیافتگی با بخش دیگر متفاوت است نمیتوان میانگین محاسبات را مبنا قرار داد چون در این حالت بخش بسیار زیادی از اطلاعات از بین میرود و نادیده گرفته میشود. ما تعداد بسیاری شهر کوچک داریم با جمعیت چندهزارنفری و در مقابل کلانشهرهایی با جمعیت چندمیلیونی داریم که هزینههای زندگی در آن بهشدت متغیر است. دستمزدها در نواحی مختلف متفاوت است. بر این اساس اعلام میانگینی از هزینهها و درآمدها هیچ تصویری از جامعه ایران به دست نمیدهد. از طرفی اصلا مشخص نیست که این هزینه و درآمد برای یک خانوار چندنفره است. این آمار حتی در تعیین خط فقر هم موثر نیست. چون ما دارای یک خط ملی فقر نیستیم و این خط در مناطق مختلف بسیار متفاوت است. از طرفی مبنای محاسبه درآمد طرح خوداظهاری است که در روش خوداظهاری انصراف یارانه، حدود ۹۰درصد جامعه اعلام کردند درآمد ماهانهشان زیر یکمیلیون تومان است. پس چگونه اکنون متوسط درآمد حدود یکمیلیونو۷۰۰هزارتومان عنوان شده است. یا این آمار اشتباه است یا آن آمار.
منبع: شرق
:::::