۱۲:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۰ میثم کریمی:

حسن خلق داود کریمی

تعبیر داود از اسلام و ایمان رحمت بود و حسن خلق، گفتار رسول خدا را سرلوحه زندگی اش قرار داد "مؤمنانی از ایمان کامل تر برخوردارند که اخلاق بهتری داشته باشند." و این گونه بود که چه در روزهای بحرانی جنگ و عملیاتهای مختلف و یا حتی دو دهه آخر زندگی اش که بی تکلف در کارگاه قالبسازی "به دست آهن تفته کردن خمیر" را بر پای نهادن به اصول اخلاقی اش ترجیح داده بود. همواره و همواره در حال جذب دیگران بود.

DAVOD KARIMIمبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام): میثم کریمی پسر ارشد سردار سرافزار شهید حاج داود کریمی در یادداشتی سالگرد شهادت پدرش را گرامی داشت.

متن یادداشت او چنین است:پنجشنبه چهاردهم شهریور ماه، در قطعه ۲۹ بهشت زهرا (س) مراسم نهمین سالگرد شهید داود کریمی برگزار شد و مثل هرسال تنوع  سلیقه ها و جریانهای فکری مختلف که بر سر مزارش و برای بزرگداشتش حاضر شدند، چشمگیر و  در خور توجه بود. جالبتر برای من حضور نسل چهارمی ها در مراسم مردی بود که نه دیده بودندش و نه حتی – متاسفانه – با توجه به منابع بسیار اندک مکتوب – به زعم من – نباید درک درستی از اصول فکری و سجایای اخلاقی این بزرگوار داشته باشند! اما همه بودند.

همه نزدیکان و دوستان داود شهادت می دهند که زندگی و مرگ داود بر پایه شعایر و معارف دینی بود و بس، اما چگونه است مردی با این درجه از استغنا از خلق خدا  و اصول گرایی  در زندگی و افکارش، گرایش های فکری نسل های مختلف را بخود جذب نموده و همچنان می نماید؟

تعبیر داود از اسلام و ایمان رحمت بود و حسن خلق، گفتار رسول خدا را سرلوحه زندگی اش قرار داد “مؤمنانی از ایمان کامل تر برخوردارند که اخلاق بهتری داشته باشند.” و این گونه بود که چه در روزهای بحرانی جنگ و عملیاتهای مختلف و یا حتی دو دهه آخر زندگی اش که بی تکلف در کارگاه قالبسازی “به دست آهن تفته کردن خمیر” را بر پای نهادن به اصول اخلاقی اش ترجیح داده بود. همواره و همواره در حال جذب دیگران بود.

داود با نهج البلاغه مولا(ع) زندگی می کرد: “دل های مردم گریزان است، به کسی روی می آورند که خوش رویی کند. حکمت پنجاه” و اخلاصش هرگز مانع از تبیین عقائدش برای دیگران بدون روی خوش و حسن خلق نشد.

و این شاید بزرگ ترین گمشده روزگار ماست در جامعه ای که بد اخلاقی های سیاسی اجتماعی فرهنگی و… هر روز بر طبل بد آهنگ نا امیدی پر خروش تر از از قبل میکوبد، داود ها گوهر نایابی می شوند که افکار و عقاید مختلف را فارغ از سن و سالشان بدور از دین و مسلک شان بدور وی گرد می آورند.

داود برای همه ی سیاست مداران و حاکمان جامعه نشانه کوچکی بود از دریای رحمت دین، که با اندکی تدبیر و حسن خلق در کردار و گفتارها چه نیکو می توان به تعبیر زیبای “امت واحده” رسید و “کثرت” را به “وحدت” تبدیل کرد.

روزی که بازجوی دوران بازداشتش در دهه هفتاد به بیمارستان تهران آمد و قبل از سفر به خانه ی خدا از وی به سبب ظلم هاو نارواها که روا داشته حلالیت طلبید و داود بدون هیچ چشم داشتی با رضایت خاطر وی را روانه این سفر معنوی کرد با چشم دل دیدم که داود سراسر محبت بود و گذشت

از امام محمدباقر (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: “مگر دین خدا جز محبت است؟”داود محبت بود برای همه آنهایی که دوستش داشتند و یا حتی به سبب تضاد منافعشان باوی دشمن بودند.

:::

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

+ 62 = 69