شهادت دکتر رفیعی و چند پرسش از صدرالدین شریعتی
چگونه است که استادان جانباز دانشگاه علامه بر خلاف مصوبه قانونی مجلس (اصل 44 قانون پنجم توسعه) و دستور صریح و کتبی وزارتخانه به علت مخالفت شخصی آقای شریعتی استخدام رسمی نشدهاند و سالها در وضعیت غیر رسمی ماندهاند؟ اگر ایشان بتوانند ظلم در حق اساتید محترم و مکرم علامه را با اتهام فساد اخلاقی توجیه کنند قطعاً باید برای جانبازانی چون دکتر رفیعی عذر و بهانه دیگری بتراشند؛ هر چند هیچ عذر و بهانهای از ایشان در مورد کوتاهیشان در باره عزیزانی چون شهید رفیعی پذیرفته نیست.
مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام): دکتر غلامرضا ذکیانی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه و از جانبازان دفاع مقدس یادداشتی در باره شهید دکتر محمود رفیعی، جانباز و مدرس ادبیات در دانشگاه علامه نوشته است.

ـ چگونه است که در مدت ریاست ایشان برای افرادی با مدرک کارشناسی ارشد و حتی معادل آن، حکم هیأت علمی صادر شد اما برای دکتر رفیعی با وجود سالها تدریس با مدرک کارشناسی ارشد، حکم هیئت علمی صادر نشد؟
ـ چرا افرادی با دارا بودن مدرک کارشناسی یا معادل آن فقط برای تدریس موظف در دانشکده حاضر میشدند، ولی استاد رفیعی با وجود حضور مداوم، تبدیل وضعیت به هیئت علمی پیدا نکرد؟
ـ استاد رفیعی از سال ۸۶، با وجود تدریسهای بسیار خوب و موفق، در مقطع دکترای رشته ادبیات مشغول به تحصیل شد، چرا از این تاریخ حکم هیئت علمی وی صادر نگردید؟
شهید رفیعی در تاریخ بهمن ۹۱، با وجود دردهای شدید ناشی از مجروحیت از یکسو و فشار سخنرانیهای متعدد برای تامین معاش از سوی دیگر، موفق شد از پایاننامه دکترای خود دفاع نماید. ولی چرا حکم هیئت علمی وی باز هم صادر نشد؟
گفتنی است حکم دکتر رفیعی، شش ماه پس از دفاع (۲۴ مرداد ۹۲) و بدون اینکه تاریخ اجرای حکم از زمان دفاع لحاظ شود صادر شد! این تاریخ یک ماه پس از انتخابات پرشور خرداد ۹۲ است، انتخاباتی که نویدی بود برای پایان ریاست افرادی چون دکتر شریعتی؛ اینک این پرسش تقویت میشود که آیا صدور حکم شهید رفیعی در این زمان شائبه سیاسی بودن و تبرئه آقای شریعتی از انبوه تخلفات گذشته را در پی ندارد؟
ـ چگونه است که استادان جانباز دانشگاه علامه بر خلاف مصوبه قانونی مجلس (اصل ۴۴ قانون پنجم توسعه) و دستور صریح و کتبی وزارتخانه به علت مخالفت شخصی آقای شریعتی استخدام رسمی نشدهاند و سالها در وضعیت غیر رسمی ماندهاند؟ اگر ایشان بتوانند ظلم در حق اساتید محترم و مکرم علامه را با اتهام فساد اخلاقی توجیه کنند قطعاً باید برای جانبازانی چون دکتر رفیعی عذر و بهانه دیگری بتراشند؛ هر چند هیچ عذر و بهانهای از ایشان در مورد کوتاهیشان در باره عزیزانی چون شهید رفیعی پذیرفته نیست.
ـ همینجا مناسب است از مسئولین بزرگوار بسیج که آقای شریعتی را به عنوان مدیر نمونه بسیجی در میان روسای دانشگاهها برگزیدند، بپرسیم که آیا از این قبیل اقدامات دکتر شریعتی آگاه بودهاند؟! آیا از ظلمهایی که ایشان در حق ما اساتید بسیجی و جانباز روا میداشت، مطلع بودید و با این وجود او را به عنوان مدیر بسیجی نمونه کشوری برگزیدید؟شهید دکتر رفیعی مشتی بود از خروار؛ والا با اندکی تفحص در میان استادان ایثارگر، میتوان به ستمهایی که از سوی دکتر شریعتی نسبت به ایشان روا داشته شده پرده برداشت.
در پایان بر خود وظیفه میدانم از کسانی که پس از برکناری آقای شریعتی، نگرانی شدید خود را از عزل ایشان اعلام کردهاند، بپرسم آیا پس از شهادت مظلومانه دکتر رفیعی (که به اعتراف خود آن شهید، دلش از اقدامات آقای شریعتی خون بود) هنوز هم نگرانند؟
این سئوالها مدتهاست که ذهن امثال مرا به خود مشغول داشته است و شهادت مظلومانه دکتر رفیعی سبب شد که سکوت را جایز ندانم و آنچه را در دل دارم بگویم و برای ارائه اسناد آن به هر انسان بیداردل و حقطلبی آمادهام و البته از سرانجام کار خویش نیز بیمناک نیستم که اگر چنین بود بارها دکتر شریعتی را در هنگام ریاستش در مورد اشتباهات مدیریتیاش و همینطور جفایش در حق دکتر رفیعی هشدار نمیدادم.
والسلام علی من اتبع الهدی
سهشنبه ۳۰ مهر ۹۲ مصادف با مراسم شب هفتم شهادت جانباز سرافراز اسلام دکتر محمود رفیعی