اظهارات علی مطهری در باره تداوم حصرها
به قول آقای افروغ چرا فقط قبل از انتخابات فضا باز میشود و بعد از انتخاب رئیس جمهور، بسته میشود؟ مگر از این فضای باز آسیب دیدیم؟ آیا جز این است که با طرح انتقادات در داخل کشور، دشمن خلع سلاح میشود؟
«مبارزه» (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام): علی مطهری میگوید: به نظر من بعد از این انتخابات و با توجه به آشتی ملی که در جامعه پیدا شد، ضرورتی برای ادامه برخی تصمیمات و مثلا از جمله حصر برخی افراد وجود ندارد.
وی ادامه داد: در عین حال این کار باید با تدبیر انجام شود و از روی احساسات و هیجان نباید باشد. با تدبیر و گفت و گوی آقای روحانی با مقامات امنیتی و قضایی باید به مرور این کار انجام شود. خیلی هم نباید عجله کرد بلکه باید سعی کنیم که این کار با کمترین هزینه انجام شود. حتی سایر کسانی که از سال ۸۸ زندانی شدند دیگر ضرورتی ندارد که مورد این سخت گیریها واقع شوند. در این دوره انتخابات، انتقادات زیادی به دولت و نظام شد اما هیچ اتفاقی هم نیفتاد جز اینکه آگاهی مردم و رشد سیاسی و اجتماعی مردم افزایش پیدا کرد. فرض کنیم آقایان تاجزاده و بهزاد نبوی هم آزاد باشند و مقاله بنویسند، اتفاقی در کشور میافتد؟ فکر نمیکنم. آقای نوریزاد آزاد است و مقاله و نامه مینویسد و گاهی هم تند مینویسد، اما آیا نظام آسیب دیده است؟ به قول آقای افروغ چرا فقط قبل از انتخابات فضا باز میشود و بعد از انتخاب رئیس جمهور، بسته میشود؟ مگر از این فضای باز آسیب دیدیم؟ آیا جز این است که با طرح انتقادات در داخل کشور، دشمن خلع سلاح میشود؟
مطهری اظهار داشت: در شادی مردم پس از اعلام نتیجه انتخابات، هیچ شعاری علیه نظام وجود نداشت؛ چون مسئولان نظام تجربه سال ۸۸ را در اختیار داشتند. در سال ۸۸ فضا دو قطبی شد و هیجانی شد. به نظر من سوء استفاده از سخنان رهبری و القای این که نظر ایشان به احمدینژاد است، نقطه آغاز فتنه ۸۸ بود. اما در سال ۹۲ رهبر انقلاب با درایت بارها گفتند کسی نظر من را نمی داند، حتی خانوادهام هم نمیدانند نظر من کدام نامزد است و راه سوء استفاده را بستند. این راه که بسته شد، راه سوء استفادههای بعدی هم بسته شد. همچنین رهبر انقلاب به نهادهای نظامی گوشزد کردند که در انتخابات دخالت نکنند. اینها در سلامت انتخابات بسیار مؤثر بود. البته بقیه نهادها هم خوب عمل کردند. مثلا خبرگزاری فارس ساعت ۹ شب اعلام نکرد که کی پیروز شد. همین که این بار آرام آرام نتیجه انتخابات را اعلام کردند و دیگر نتیجه نهایی زودهنگام و یک باره اعلام نشد، باعث شد که به هیجانها دامن زده نشود.
وی همچنین در پاسخ به این سئوال که اینکه حمایت دقیقه نود آقایان هاشمی و خاتمی از آقای روحانی، باعث پیروزی وی شد را قبول دارید؟ اظهار داشت: اصلاحطلبان در این انتخابات از یک رهبری خوبی برخوردار بودند، برخلاف اصولگرایان که دچار تفرقه شدند و از رهبری واحد برخوردار نبودند. آنها با تدبیر و فکر جلو آمدند و فداکاری هم کردند. آقای عارف با فداکاری کنار رفت. حمایت آقایان خاتمی و هاشمی از آقای روحانی و ترغیب مردم به شرکت در انتخابات بسیار موثر بود، گرچه آقای هاشمی اصلاحطلب اصطلاحی نیست و فراجناحی است.
مطهری اضافه کرد: این رویکرد اصلاح طلبان که از مطالبات آرمانی و ایدهآل خودشان و از این که بگویند «حتما باید کاندیدای حداکثری ما باشد تا در انتخابات شرکت کنیم» دست برداشتند و به حداکثر ممکن اکتفا و احساس کردند که بسیاری از خواستهها ومنویات آنها به وسیله آقای روحانی قابل تحقق است و به سمت روحانی روی آوردند،یک تدبیر بود. به عبارت دیگر اصلاحطلبان این قاعده عقلی را به کار بستند که «ما لایدرک کله لایترک کله» یعنی آنچه که همه آن را نمیتوان به دست آورد کل آن را نباید رها کرد بلکه آن مقدار را که ممکن است باید به دست آورد.
وی افزود: اصلاح طلبان تعصب به خرج ندادند که روحانی یک «اصلاح طلب اصطلاحی» نیست که رسما در گروه آنها باشد، بلکه وقتی اهداف اصلاح طلبانه را در آرمانهای روحانی دیدند به سمت او حرکت کردند و یک مقدار عمل گرایانه به موضوع انتخابات نگاه کردند. شاید بتوان گفت که اصلاح طلبان تا حدودی به سمت اصولگرایی میل کردند ولی یک تصمیم عاقلانه و با تدبیر گرفتند. آقای خاتمی در اینجا نقش اساسی داشت، چون از سوی افراطیون اصلاح طلب تحت فشار بود که حتما از یک اصلاح طلب ایده آل حمایت کند نه از یک چهره میانهرو مثل آقای روحانی.اما آقای خاتمی کار هوشمندانهای کرد. ایشان احساس کرد که این آخرین فرصت است و اگر آن را از دست بدهد، در آینده اصلاحطلبان عاقبت بدی خواهند داشت و لذا از آقای روحانی حمایت کردند .
نماینده تهران در مجلس ادامه داد: آقای هاشمی اگرچه یک «اصلاح طلب اصطلاحی» نیست اما شرایط را خوب درک کرد و از ظلمی که در رد صلاحیتش به او شده بود، گذشت و به عبارتی از حقش گذشت و تصمیمی گرفت که احساسی نبود. ایشان مردم را به حضور در انتخابات ترغیب کردند و گفتند من به آقای روحانی رأی میدهم. به این ترتیب کسانی که تصمیم به شرکت در انتخابات نداشتند، در دو سه روز آخر آمدند و شرکت کردند. آنها پیام را دریافت و احساس کردند شرایط به گونهای است که باید کمک کرد تا به اهداف درست انقلاب نزدیک شویم.
وی گفت: اگر این آقایان یک تصمیم احساسی میگرفتند و قهر میکردند، بخش وسیعی از مردم در انتخابات شرکت نمیکردند. به این ترتیب مدیریت این ۸ سال ادامه و افراط ها استمرار مییافت. شرایط خیلی بدی پیش میآمد و شاید آقای هاشمی به سرنوشت آیت الله منتظری دچار میشد و آقای خاتمی شرایط بدی پیدا میکرد. ولی الحمدلله مردم آمدند و شرایط را طوری تغییر دادند که پیروزی بزرگی برای انقلاب بود و در واقع انقلاب اسلامی به مسیر اصلیاش بازگشت.