۱۳:۱۷ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۹

برادر حسین! هنوز برای این کارها زود است! / گر تو قرآن به این نمط خوانی، ببری رونق مسلمانی!

شریعتمداری و دوستانش، روزی یکی را مرتد و دیگری را جاسوس و خائن، سومی را دزد و چهارمی را فتنه گر ، جاسوس آمریکایی و وطن فروش خواندند و هیچ کس هیچ نگفت. اینک نیز این شتر لجام گسیخته و عنان در کف مردان پنهان نهاده، بر درب کابینه ی احتمالی دولت آینده زانو زده، و آتش پر حجمی از اتهامات علیه آن و متولیانش شعله ور شده است و معلوم نیست کی و کجا فروبنشیند.

mobareze.ir - shariatmadari«مبارزه» (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام):

مصطفی فقیهی در انتخاب نوشت:

حماسه سیاسی اخیر، با تدبیر رهبر معظم انقلاب ، همراهی و تاثیر شگرف آیت الله هاشمی رفسنجانی و حجت الاسلام سید محمد خاتمی، حاج حسن خمینی و برخی دیگر، حقیقتاً موضوعی غیرقابل انکار بود و تحملی فولادین، عزمی راسخ، خلقی بصیر و هوشی سرشار می طلبید که با نگاه تیترینانه ی بزرگان و همچنین خرد ، عقلانیت و البته سابقه ی مطول دکتر حسن روحانی، به نقطه ی عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی تبدیل شد.

نام گفتمان اعتدال، به عنوان پیروز بلامنازع این انتخابات  رقم خورد. “این گفتمان،باریکه ای راهیست میانه اصلاح طلبی و اصولگرایی و نهریست روان و اعتدال رو که از هر دو جبهه ی مهم انقلاب اسلامی بهره می برد” (یادداشت ۲۴ خرداد، نه جانانه به احمدی نژاد)  اما به دلیل آنکه در میانه ی خطی آتشین ایستاده ، از دو یا چند سو، زیر بارش آبشارهای دشمنانه ، جاهلانه و البته گاهی هم خیرخواهانه قرار خواهد گرفت.

یکی از این جریان های تندرو – که ۸ سال رییس باب طبعش بر مسند قدرت نشسته و در اقدامی رندانه اما باور ناپذیر، کاستی هایش را به گردن جریان انحرافی می اندازد – اینک ، یک گام به پیش نهاده و حملات پیدا و پنهان خود علیه جریان اعتدال را با ادعای “دلسوزی” و “دردمندی” آغاز کرده است!

در این مورد ذکتر نکاتی چند ضروری به نظر می رسد:

یکم. هنوز دولت کاری را شروع نکرده، پارهای افراد و چهره های خاص از  انفعال و سکوت جریان اعتدال به سود مصالح خاص و جزیی جناح خود بهره گرفته و تلاش میکنند از حماسه ۲۵ خرداد و انتخاب حسن روحانی، ایدئولوژی جزم اندیشانهای در جهت تثبیت و تقویت موقعیت خویش و حذف و طرد رقیب استفاده کنند. آنها از مواعید و دواعی و دعاوی  ناگفته ی و صرفاً شنیده شده به نقل از رئیس جمهور منتخب و نزدیکانش ، عناصری خاص را منتشر و بیرون میکشند که به کار بافتن تار و پود ایدئولوژی سیاسیشان بیاید.

اینان به ناروا از مقدسات مذهبی، به سود مطالبات سیاسی یا فهم خویش از مقولههای یاد شده استفاده نادرست میکنند. رئیس جمهوری منتخب را که سرمایه ارجمند نظام جمهوری اسلامی و مایه اعتبار ملی و بین المللی ماست، سخاوتمندانه مصادره میکنند و به دلخواه جناح خاص خود از آن بهره میبرند.

گویی از منظر برخی از این افراد – من جمله آقای حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان – کابینه نیز باید براساس نظر آنان چیده شود. ظاهراً ایشان فراموش کرده یا تمایلی ندارند به یادآورند که تا همین چندی پیش، تندترین انتقادات را در قامت حامی یک کاندیدای خاص! علیه روحانی به زبان می آوردند و به خاطر حمایت شخصیت هایی چون هاشمی و خاتمی، حملات سنگینی را ترتیب  می دادند. اینک اما، او در چرخشی آشکار، رئیس جمهور منتخب را یک چهره ی نزدیک به جریان متبوع خود پنداشته و ضمن ابراز نگرانی مکرر برای روحانی، در مورد کابینه ی دولت آینده نسخه پیچی هم می فرمایند!

شاید هر کس دیگر جای آقای شریعتمداری بود، در این شرایط ترجیح می داد به خاطر گاف های تکراری و مجموعه ی سنگین پیش بینی های محقق نشده و راست های دروغ از آب درآمده!، چند صباحی به احترام ملت سکوت  کرده و حکم صادر نکنند! نه آنکه از موضع طلبکاری، گستاخانه نگران مسائلی شوند که اساساً ارتباطی به ایشان ندارد. البته آقای شریعتمداری در یادداشت امروز خود، لطف کرده و این مجوز را به رئیس جمهور منتخب داده اند که “انتخاب اعضای کابینه حق قانونی ایشان است” .

دوم. اما یادداشت اخیر آقای شریعتمداری – مانند  گذشته – مملو از اتهامات ناروا، سنگین و کینه توزانه است که حکایت از تداوم این برنامه ی  تکراری ، عیراخلاقی و ضد انسانی دارد. وصل کردن چندین جریان نامرتبط سیاسی به یکدیگر و دست و پا کردن نتیجه ای بی ربط تر، از جمله ی این برنامه گندیده شده، است.

شریعتمداری و امثالش – که در منتهی الیه هر دو جناح عمده ی سیاسی کشور دیده می شوند و تعدادشان نیز بسیار قلیل است – دیری است که مصالح و منافع ملی را از یاد بردهاند. مشکلات فزاینده و فرساینده مردم مظلوم این دیار – که مکرر از سوی رهبر معظم انقلاب تکرار و تکرار می شود – را نادیده گرفتهاند و تمام هم و غمشان، ترسیم نقشه برای نابودی، حذف و بی حیثیت کردن رقیب به هر قیمت و با هر وسیله شده است. هر لحظه به دنبال دستمایهای برای هتک و بی آبرو کردن حریف سیاسی خویشاند، بدون آن که توجه کنند از ناحیه این درگیریها چه لطمههایی به منافع و مصالح ملی وارد میآید و چگونه ریشههای اعتماد را در قلب و ذهن و زبان ملت میخشکانند و بنیادهای اخلاق را در جامعه و کشور ما ویران میکنند.

او که سالهاست با فحاشی رکیک به نیروهای انقلاب و طرح ادعاهای وحشتناک و غیرمستند ، نامی برای خود دست و پا کرده است، از یاد برده که پیامبر، مظهر اخلاق و ادب بود و دیانت اسلام و شریعت آن، چه اندازه برای آبرو و حیثیت انسانها ارزش قائل است تا جایی که غیبت و تهمت و دروغ و امثال آن را در شمار بزرگترین گناهان قرار داده و حرمت و آبروی انسان را از حرمت کعبه بالاتر دانسته است. اما متأسفانه امروز بسیاری از خلافهایی چنین بزرگ توسط انسانهای کوچک و پر مدعا انجام میشود و متأسفانه رفتار و عمل  برخی مسئولان ما طوری است که این دست افراد تأثیر گذارتر و مقربتر و عزیزترند، چندان که مشاهده شد او در ایام قدرت دولت آقای احمدی نژاد – البته منهای یکی دو سال اخیر – چنان محبوبیت یافت و مورد توجه قرار گرفت که حتی جایزه منتقد نمونه نیز به او اهداء شد، حالی که تا آن ایام، جز حمایت های آنچنانی، چیز دیگری از او شنیده نشده بود!

گویی برای این جماعت افراط و تفریط، صرفنظر از منافع ملی؛ مصالح ملی، وحدت ملی، آبروی انسانها در شمار بی ارزشترین متاع در این بازار سیاه بی حیثیتی است و ظاهراً برای این عده حیثیت افراد حرمتی ندارد، راستی و درستی انگیزه و اتهام محلی ندارد، دین و خدا و اخلاق و انسانیت جایگاهی ندارد.  با هزار تأسف، این حرکات بیشتر از سوی کسانی صادر میشود که مدعی اسلام و دیانت و شریعتاند. ( به قول جناب سعدی علیه الرحمه “گر تو قرآن به این نمط خوانی، ببری رونق مسلمانی”)

زیاد دور نرویم. در همین دیار روزی که نه، دهها روز آیت الله هاشمی رفسنجانی ، حجج الاسلام سید محمد خاتمی، ناطق نوری، حاج حسن خمینی و بسیاری دیگر را به چوب طعنه و تهمت بستند و تازیانه ی ناسزا و افترا را به دست فحاشانی مست باده قدرت دادند و چنان کردند که دیدیم، در آن زمان هیچ کس دم بر نیاورد. در نتیجه این اقدامات، نخست بزرگترین سرمایه کشور و نظام یعنی اعتماد عمومی دستخوش تهدید شد و در ثانی کشور و مردم ما از جمعی از بزرگترین سرمایههای انسانی خود برای مدتها محروم ساخت، اما آن روز هیچ کس دم برنیاورد.

این افراد و رسانه ها – با وجود هشدارهای مکرر رهبر معظم انقلاب -  به انگیزههای پلشت نفسانی و غیرانسانی و با سوء استفاده از اعتماد عمومی هر از چند گاهی به اصطلاح افشاگری کردند تا جایی که انبان اعتماد ملی را چنان پاره پاره کردند که معلوم نیست کی و با چه سرمایهای به جای نخست خود بازخواهد گشت.

بعد از آن عدهای در پوشش مبارزه با چه و چه حیثیت شمار زیادی از انسانها را در معرض تاراج قرار دادند بدون آن که توجه کنند شاید در میان آن افراد کسانی باشند که بیهیچ گناهی بردار رفتهاند؛ به طوری که شاید دهها بار در یک روز نام آنها در رسانه های افشاگر نقل شد بدون آن که تحقیق شود این اتهام بر مدار حق است یا باطل؛ هیچ کس دم برنیاورد و هر یکی بر باد رفتن حیثیت دیگری را جشن گرفت.

همین افراد روزی سر از منزل و خلوت این و آن درآوردند و هر چه خواستند بر خلاف دستور خدا و رسول و شرع و قانون و حتی انسانیت گفتند و نوشتند و هیچ کس هیچ نگفت. برای آنان کافی است با آنها نباشی پس چون با آنها نیستی بر آنهایی و چون بر آنهایی؛ حیثیت و خانواده و … مباح خواهد بود.

شریعتمداری و دوستانش – که طی سالهای اخیر یک تنه جریان اصولگرایی را به بحرانی ژرف و صعب العبور کشاندند – روزی یکی را مرتد و دیگری را جاسوس و خائن، سومی را دزد و چهارمی را فتنه گر ، جاسوس آمریکایی و وطن فروش خواندند و هیچ کس هیچ نگفت. اینک نیز این شتر لجام گسیخته و عنان در کف مردان پنهان نهاده، بر درب کابینه ی احتمالی دولت آینده زانو زده، و آتش پر حجمی از اتهامات علیه آن و متولیانش شعله ور شده است و معلوم نیست کی و کجا فروبنشیند.

و صد تاسف آنکه این رویه سالهاست در جریده پرافتخار کیهان، به سان راهبردی غیرقابل عدول تکرار و تکرار می شود…

نگارنده تردید ندارد که مردم به سابقه این امور و اتهامات آگاهند و دریافتهاند که این قبیل اتهامات از ناحیه این جناح و آن جناح و از سوی این دستگاه و آن  دستگاه چقدر در پی سالم سازی محیط کشور است و چه اندازه در پی حذف رقیب و کسب قدرت.

به هر تقدیر، برترین توصیه به جریانهای سیاسی و عناصر فعال آن در این شرایط، سخنی زیبا از حضرت سید الشهدا (ع) است که فرمود «ان لم تکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعاد فکونوا احراراً فی دنیاکم» اگر دین ندارید و به روز جزا و رستاخیز هم ایمان ندارید، دست کم مرد باشید.

چه سخت خواهد بود روز واپسین.

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

30 - = 28