۱۴:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۵/۱۲

هسته اولیه و اصلی ستاد عارف: دانشجویان

ستادی زیر سایه تردید و تعلیق

bahadoriمبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام):

بابک بهادری دانش آموخته دانشگاه صنعتی شریف و عضو ستاد دکتر محمد رضا عارف در گفتگو با همشهری ماه به نحوه تشکیل ستاد های دکترعارف پرداخته است. وی در بخش دیگری از سخنانش می گوید:« «تردید» بیش از هر چیزی بر فعالیت های ستاد عارف سایه انداخته بود. تردید درباره حضور، بعد از آن تردید درباره حضور خاتمی و هاشمی، تعلیق بعد از حضور هاشمی و در نهایت، تردید درباره ائتلاف.بعد از آن همایش ما آمدیم دفتر دکتر عارف و همون موقع نامه آقای خاتمی به دست دکتر عارف رسیده بود. ما بعد از اون شور و هیجان سالن حجاب رسیده بودیم دفتر و آقای عارف می گفتند که جلسه شورای راهبردی است و جلسه تشکیل شد و نامه انصراف دکتر عارف نوشته شد. آن شب ما همه تا صبح بیدار بودیم و نامه رو ساعت ۴ صبح گذاشتند روی سایت. آن شب ما همه یک احساس خاصی داشتیم، هم خوشحال بودیم که دکتر عارف به عهدی که قولش را داده بود پایبند ماند و از طرف دیگر بعد از آن همه هیجان و شور، همه بچه ها یک حالت خاصی داشتند و به فکر فرو رفته بودند.»

متن کامل گفتگوی وی با همشهری ماه به شرح زیر است:

بابک بهادری، عضو ستاد انتخاباتی دکتر عارف از روزهای پر خاطره خرداد ۹۲ میگوید»
روایت بابک بهادری از شکل گیری ستادهای عارف نشان می دهد که هسته اصلی این ستادها را بر خلاف ستادهای سایر نامزدها، عموما دانشجویانی تشکیل می دادند سابقه فعالیت علمی بیشتری دارند تا فعالیت سیاسی و البته با انتخاباتی تر شدن بیشتر فضای کشور ، فعالان ستادی جوان احزاب و گروه های اصلاح طلب نیز به این حلقه ها و هسته ها افزوده شده اند. عضو ستاد جوانان دکتر عارف در انتخابات ۹۲ درباره شکل گیری ستادهای عارف می گوید: «در تابستان ۹۱ که حضور دکتر عارف در انتخابات جدی شد یکسری جلسات برگزار شد که جوانان بنیاد امید نیز در این جلسات حضور داشتند و ما بعدها از دانشجویان دانشگاه های دیگر نیز برای شرکت در این جلسات دعوت کردیم. دکتر عارف در این جلسات نظر جوانان را درباره حضور در انتخابات جویا می شد»
بهادری درباره نظر ابتدایی و اولیه خود در این مقطع می گوید: «فضای آن موقع را اگر به یاد داشته باشد، فضای خوبی نبود … ما هم به همین دلیل در ابتدا موافق به شرکت نبودیم و بنا به دلایلی که داشتیم می گفتیم حداقل در این انتخابات نباید حضور پیدا کنیم» بهادری تعداد این جلسات را ۱۰ تا ۱۵ جلسه ارزیابی کرده و عنوان می‌کند که خروجی این جلسات «امیدواری نسبت به آینده» بود. «دکتر عارف می گفتند که ما از همان ابتدای انقلاب بودیم و اگر انفعال پیش بگیریم، نمی توانیم به جایی برسیم. یکی از دلایل اصلی که دکتر عارف در آن جلسات مطرح کرد نگرانی از شکاف بین نسلی بود»
عضو ستاد جوانان و دانشجویان دکتر عارف (پویش امید) روایت می کند که ارتباط گرفتن با استان ها از زمستان ۹۱ آغاز شده و بیشتر معطوف به انجمن های اسلامی و دانشجویان و دانشگاه های هر استان بوده است. او سختی این ماجرا را در برخی نشانه های «ناامیدی» و «بی انگیزگی» موجود در سایر دانشگاه ها می داند و آن را با همان ناامیدی اولیه خود و دوستانش در ابتدای کار مقایسه می کند. «با همه سختی ها ما در هر استانی یک هسته تشکیل دادیم» نکته جالب اینکه بنا بر روایت بهادری، در میان استان ها، استقبال یزدی ها در ابتدای کار چندان خوب نبود و استان های خراسان و فارس بیشترین استقبال را در آغاز کار داشتند.
بخش جالب دیگری از سخنان این عضو ستاد عارف آنجاست که از بازخورد مناظرات در بین جوانان عضو ستادها سخن می گوید بهادری عنوان می کند «بازخوردها با توجه به ارتباطی که ما با اعضای پویش امید استان ها داشتیم، خیلی مثبت بود اما در کنارش انتقاداتی هم بود که اکثرا مکتوب می کردند و برای ما می فرستادند … خوب بالاخره دکتر عارف یکسری نقاط ضعف هم داشتند در مناظرات «مثل اینکه یک جاهایی با قاطعیت صحبت نمی کردند»
بحث که به مناظرات می رسد خاطره بهادری درباره «معدن مس» معروف شنیدنی است: «بعد از مناظره بچه ها خیلی پیامک برای من می فرستادند. یک عده پیام های طعنه آمیز می فرستادند که معدن را تشخیص ندادند و اینها … یک عده هم خوب پیام می فرستادند که ما رفتیم در اینترنت گشتیم و دیدیم که این معدن کارکرد توریستی و گردشگری هم دارد و دکتر عارف درست گفته … بعد که با خود دکتر عارف صحبت کردیم من ازشون پرسیدم که آقای دکتر این قضیه معدن مس چی بود؟ گفت وقتی که من اون عکس رو دیدم، شک کردم که معدن باشه، به همین خاطر چون مطمئن نبودم، گفتم که بالاخره یک دره است و در کشور ما هم زیاده و میتونه به عنوان یک مکان توریستی مورد استفاده قرار بگیره»
بهادری درباره ارتباط با سایر جوانان عضو در ستادهای دیگر نامزدها می گوید که با حضور هاشمی و تصمیم عارف به انصراف، اعضای ستاد بیشتر در ارتباط با جوانان ستاد هاشمی قرار گرفتند او که به شدت عدم احراز هاشمی را غیرقابل باور می داند، عنوان می کند که بعد از آن ماجرا تقریبا «شبکه ملی جوانان اصلاح طلب در استان ها» در همکاری با ستاد عارف بودند. بهادری دلیل عدم انصراف عارف در هنگامه حضور هاشمی را نه احتمال رد صلاحیت هاشمی، که احتمال کناره گیری او از انتخابات می داند و می گوید: «می گفتیم اگر عارف قبل از تایید صلاحیت ها کنار برود، با احتمال کناره گیری هاشمی، اصلاح طلبان نامزد دیگری نخواهند داشت!» بهادری اگرچه دکتر روحانی را اصلاح طلب نمی داند و او را نزدیک به اصولگرایان می داند، اما تصریح دارد که همه دوستان و اعضای ستادش بعد از انصراف دکتر عارف برای حمایت از روحانی بسیج شدند و هیچ کس از کمک به روحانی و تلاش برای پیروزی وی دریغی نداشت.
بهادری عنوان می کند که «تردید» بیش از هر چیزی بر فعالیت های ستاد عارف سایه انداخته بود. تردید درباره حضور، بعد از آن تردید درباره حضور خاتمی و هاشمی، تعلیق بعد از حضور هاشمی و در نهایت، تردید درباره ائتلاف. خاطره خاص بهادری به شب انصراف باز می گردد: «بعد از آن همایش ما آمدیم دفتر دکتر عارف و همون موقع نامه آقای خاتمی به دست دکتر عارف رسیده بود. ما بعد از اون شور و هیجان سالن حجاب رسیده بودیم دفتر و آقای عارف می گفتند که جلسه شورای راهبردی است و جلسه تشکیل شد و نامه انصراف دکتر عارف نوشته شد. آن شب ما همه تا صبح بیدار بودیم و نامه رو ساعت ۴ صبح گذاشتند روی سایت. آن شب ما همه یک احساس خاصی داشتیم، هم خوشحال بودیم که دکتر عارف به عهدی که قولش را داده بود پایبند ماند و از طرف دیگر بعد از آن همه هیجان و شور، همه بچه ها یک حالت خاصی داشتند و به فکر فرو رفته بودند.»
حرف آخر بهادری در مورد تجربه اش در انتخابات آن است که: «هیچ گاه انفعال و ناامیدی و کنارکشیدن و عافیت طلبی، راه حل مسائل نیست و حتی در سخت ترین شرایط هم ما باید سرسختی نشان دهیم.

منبع: صفحه فیس بوک بابک بهادری

:::

۱ دیدگاه

  1. رحمان رحمت زهی :

    خودم رحمان رحمت زهی مشاور عالی ستاد استان س و ب ..بارها و حتی هر روز با بابک بهادری در تماس بودم و از زحمات شبانه روزیشان واقعا به من امید دادند..به نظرم بابک بهادری باید مشاور جوانان دکتر روحانی شوند..با تشکر رحمان رحمت زهی

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

- 2 = 1