۱۰:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۲

تأملی در باب ورود سپاه و مراجع به بازی سیاسی درون نظام

وقتی نهادهایی چون نهاد مرجعیت یا سپاه یا صدا و سیما که باید عامل وفاق اجتماعی باشند و نیروهای درون جامعه را در مقابل خصم بیرونی تجمیع کنند، به اشتباه وارد بازی و رقابت مشروع درون نظام می شوند، لاجرم خود را در کنار عده ای و مقابل عده ای دیگر گذاشته اند. این یعنی اولا کاهش حوزه قدرت و اعتبار خود این نهادها و ثانیا کاهش همبستگی جامعه!

IMG20530924«مبارزه» (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام) – سرویس جامعه مجازی:

احمد کرمی نژاد، یکی از کاربران شبکه اجتماعی پلاس، در مطلب قابل تأملی درباره انتخابات نوشته است:

تأملی در باب ورود سپاه و مراجع به بازی سیاسی درون نظام

پیشتر در باب جدی ترین آفت ورود نهادهای وفاق بخش جامعه، چون مرجعیت و سپاه به بازی سیاسی تعریف شده درون نظام نوشته بودم:

“بعضی نهادهای جامعه، نهادهای تمایز بخش اند مثل احزاب و سندیکاها و بعضی دیگر، نهادهای وفاق بخش مثل نهاد دین و ارتش. کارکرد نهادهای تمایز بخش، تامین نیاز جوامع به تمایز و پوشش سلایق متفاوت است و کارکرد نهادهای وفاق بخش، حفظ همبستگی کلیت جامعه.

حال، وقتی نهادهایی چون نهاد مرجعیت یا سپاه یا صدا و سیما که باید عامل وفاق اجتماعی باشند و نیروهای درون جامعه را در مقابل خصم بیرونی تجمیع کنند، به اشتباه وارد بازی و رقابت مشروع درون نظام می شوند (رقابتی که هر، دو یا چند سویش درون نظام و مشروع اند) لاجرم خود را در کنار عده ای و مقابل عده ای دیگر گذاشته اند. این یعنی اولاً کاهش حوزه قدرت و اعتبار خود این نهادها و ثانیاً کاهش همبستگی جامعه!

اشتباه آسیب زایی که این روزها پربسامد شده، اشتباهی که چوب اولش را مرتکبانش می خورند.”

اما فارغ از درستی یا نادرستی این ورود، درصورتی که این نهادها به تشخیص خود وارد چنین عرصه ای شدند (که شده اند) چه باید کرد؟

آیا باز هم مخالفت با سپاه دشمنی با نظام، و مخالفت با مراجع – یا دیگر علمای با بصیرت به معنی واقعی کلمه – ستیز با دین خواهد بود؟ قطعا خیر.

فرض کنید ورزشگاهی را که در زمین چمنش مسابقه ی فوتبالی در جریان است. هر دو تیم هم به قوانین بازی و ورزشگاه پایبندند. حال اگر حراست ورزشگاه که وظیفه تامین امنیت بازی و حفاظت از ورزشگاه را به عهده دارد و پیشنماز ورزشگاه – فارغ از درستی و نادرستی – کیفشان گرفت و اصطلاحاً لخت شدند و برای بازی وارد زمین شدند تکلیف چیست؟ آیا بازیکنان تیم مقابل اجازه ندارند آنان را دریبل بزنند؟ قطعا اجازه دارند. آنها اجازه خواهند داشت ایشان را دریبل بزنند، بین پایشان لایی بیندازند. زیر پایشان تکل بزنند و تیمشان را ۶ تایی کنند. تماشاگران تیم حرف هم حق خواهند داشت آنها را هو کنند. داور نیز حق خواهد داشت خطای ایشان را بگیرد.

 روحانی و حراستی (و هوادارانشان) هم حق نخواهند داشت به واسطه این کارها به حریفان انگ بی دین یا مخل امنیت بزنند. آنها دیگر روحانی و حراستی نیستند؛ آنها فقط یک بازیکن اند – لااقل در آن شأنشان – بی هیچ امتیازی نسبت به دیگران. دیگر بین سپاه و موتلفه و سایر بازیکنان درون زمین نظام فرقی وجود ندارد. دیگر هو کردن نظرات و کنشهای سیاسی مراجع و آیت الله سعیدی و آیت الله مصباح همانقدر مشروع است که هو کردن عسگراولادی. دیگر آیت الله سعیدی نباید از رانت قدرتِ امنیتی بیرون از بازی سود ببرد و کسی اجازه نداشته باشد تکل از پشتش را فول بگیرد. طعنه زدن به ژاک شیراک  هم وهن مرجعیت نیست.

البته همان طور که شئون پیشین افراد نباید مخل بازی باشد؛ قطعا شأن بازیگری افراد و گروه ها را هم نباید به دیگر شئون ایشان تعمیم داد. ما همان طور که به روحانی لایی می اندازیم و به تیم حراستی ها گل می زنیم؛ وقت نماز هم پشت سر روحانی نماز می خوانیم و در تأمین امنیت ورزشگاه در مقابل تهدیدهای درونی و بیرونی به ماموران امنیتی کمک می کنیم.

…………………………………………..

پی نوشت: دوران راهنمایی در مدرسه نمونه دولتی مدیر خیلی زحمتکشی به نام آقای پورحمزه داشتیم که از قضا علاقه خیلی زیادی هم به فوتبال داشت. در انواع و اقسام مناسبات، مسابقه فوتبالی بین تیم منتخب معلمان و منتخب دانش آموزان برگزار می کرد. خودش هم کاپیتان تیم معلمان بود. جالب تر اینکه داور بازی هم خودش بود. یادم دارم هر وقت یکی از بچه ها دریبلش می داد، به یک لنگ پا بنده خدا را وارو می کرد؛ بی هیچ خطایی! یک بار که یکی از رفقا جرأت کرد و یک لایی بهش انداخت و ردش کرد؛ مدیر، نه گذاشت نه ورداشت یک چک آبدار گذاشت زیر گوش این رفیق ما که: خجالت نمی کشی؟ بی تربیتِ بی شخصیت! پشت بندش هم بنده خدا را از بازی اخراج کرد.

این روزها زیاد به یاد آقای پور حمزه می افتم. نمی دانم چرا.

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

38 + = 42