۱۵:۰۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۲۴ نرگس خاتمی دبیر انجمن اسلامی دانشجویان عدالت گرا دانشگاه رازی کرمانشاه

دانشگاه جزیره ای دور افتاده از جامعه نیست بلکه بازتاب جامعه است

مادامی که آقای دکتر روحانی رئیس جمهور شد موجی از امید دانشجویان و اعضای آکادمیک سرخورده را فرا گرفت اما اکنون که سه سال از عمر دولت تدبیر و امید می گذرد، هستند دانشجویانی که کماکان منتظر کلیدی برای گشایش درب های زندانشان به امید آزادی هستند، و نیز دانشجویانی که منتظر گرفتن کلید درب های دفاتر انجمن های اسلامی شان، به امید فعالیت دوباره هستند.

مبارزه(رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام)-دانشگاه:

razi

عملکرد دکتر روحانی را در این مدت چگونه ارزیابی می کنید؟

درخصوص عملکرد دولت دکتر روحانی در این سه سال بایست به این مهم توجه داشت که ایشان چه دولتی را تحویل گرفته اند؟ دولتی را تحویل گرفت که اعداد و ارقام آن را زمینه های مختلف (بیکاری، تورم، استقراض، زندانیان و …) تا کنون دولت هلی مختلف تجربه نکرده اند. پس میتوان گفت که عملکرد ایشان در این سه سال با وجود موانع تا حدودی در بعضی از زمینه ها قابل قبول بوده است.
برجام یکی از دستاورد های مهم دولت بود که توسط تیم دیپلمات متخصص و متبحر ایشان توانست بدان دست یابد. دستاوردی که ابرقدرت های جهان را که در مورد جهان تصمیم گیری می کنند، پشت یک میز با موضوعیت ایران گرد آورد و با دستاوردهای قابل قبول با حفظ استقلال و یک برد تاریخی برلی ایران همراه سازد و بار دیگر نام ایران جاودان را بر سر زبان ها بیاندازد.

در حوزه اقتصادی هم با توجه به کار شکنی ها و تخریت های متعدد داخلی و خارجی، استقراض، تورم، بیکاری و… که تحفه ی گران بهای دولت قبل به دولت دکتر روحانی بود و قیمت نازل نفت که حتی به زیر ۳۰ دلار هم رسید و نیز موارد دیگر، دولت ایشان بحمدلله توانسته است عملکرد خوبی را بر جای بگذارند و امید می رود که با توجه به برنامه ریزی ها و سند های چشم انداز و اصول اقتصادی برجام و..معضلات اقتصادی و معیشتی ملت را تا حدودی حل نماید.

عملکرد دولت روحانی در خصوص توجه به محیط زیست و نیز احیای چندین تالاب و فرهنگ سازی مقوله ی محیط زیست در میان مجامع آکادمیک و عمومی و توجه به سندیکاها و ان جی او های محیط زیست جای تقدیر دارد. ولی متاسفانه مردم غرب هنوز هوای خاکی را تنفس می کندد و امیدواریم که در این راستا تدابیری اندیشیده شود.

اما به طور کلی عملکرد دولت تدبیر امید و با توجه به دولتی که در دست گرفت (دولتی که زیان های وارده بر آن در برخی از حوزه ها کمتر از خسارت های وارد شده توسط بعثی ها در هشت سال جنگ تحمیلی نبود) قابل قبول است و امیدواریم که دولت تدبیر و امید، که امید را به کاروان اصلاحات بازگردانید، به مواعید دیگرش نیز جامه ی عمل بپوشاند.

چرا عده ای امروز به مخالفت با روحانی برخواسته اند؟

اصولا دولت موسسه ای است برای جلوگیری از اعمال خشونت ها و انتقام گیری های شخصی . هدف اصلی دولت ها جلوگیری از تجاوز و تعدی افراد به یکدیگر و حراست از جان و مال و آزادی شهروندان است. به تبع هر چه دولت بتواند به این موارد جامه عمل بپوشاند مسلما از حمایت بیشتری برخوردار هست.
اما موضوعی که اخیرا علیه دولت و شخص دکتر روحانی به کار رفته است طرح عبور از روحانی است.
این موضوع آبشخور دو جریان است.
جریان اول که همان جریان افراطی هوچی گر است که از طریق مختلف، به صورت خودآگاه و نا خودآگاه این ذهنیت را در میان توده های ایرانی به وجود اورده است که برای رسیدن به جامعه ای بهتر به دنبال گزینه های جایگزین بود.
جریان مقابل که در حماسه هفتم اسفند شکستی سختی را مرتکب شده اند و شاهد حذف برخی از چهره های اصلی و تئورسین های خود بودند، می دانند که در انتخابات نود و شش هم شانسی برای پیروزی ندارند و من باب همین قضیه دست به تخریب علیه دولت می زنند و اصول اخلاقی و انسانی را به زیر پا میگذارند.
البته بنا به تعبیری همیشه کار، کار انگلیسی ها نیست و گاهی اوقات نباید به دنبال دایی جان ناپلئون گشت، چون بخشی هم به عملکرد های خود دولت بر می گردد.
جریان دوم که حاصل عملکرد دولت و شخص دکتر روحانی ست باعث شد چنین فکری بخواهد از ذهن اصلاح طلب ها عبور کنند.
عملکرد دولت دکتر روحانی در خصوص مسایل اقتصادی و اشتغال و بیکاری و نیز حمایت نه چندانی به طور رسمی از کابینه اش و جامه عمل نپوشانیدن به بازداشت های خانگی یاران سابق امام (ره) و عدم احقاق کامل حقوق اقلیت ها و نیز موارد دیگر، باعث شده است که عده ای در انتخابات ۹۲ که فکر تحریم انتخابات را در سر می پروراندند، نسبت به این عملکردها منتقد باشد و برای رسیدن به این خواسته ها دنبال فرد جایگزینی بگردند. اصلاح طلب ها، همان هایی که تاثیر زیادی در پیروزی ایشان در انتخابات چه بوسیله ی حمایت هایشان و چه بوسیله رای هایشان، داشتند معتقد هستند که به خواسته هایشان بی توجهی هایی صورت گرفته است.
البته بایستی اذعان داشت که حتی اصلاح طلبانی که به دنبال فرد آلترناتیو هم می گردند اگر مطمئن باشند که در انتخابات آینده دکتر روحانی به مواعید و قول هایش جامه عمل بپوشاند، کماکان دکتر روحانی کاندید محبوبشان خواهد بود.
جریان سوم که معاندین نظام و طرفداران سلطنت و .. را تشکیل می دهند، تئوریسن این طرح هستند که اگر دولت به مدت چهار سال دیگر به دست پدیده ای نادر در تاریخ ایران هم چون رئیس جمهور سابق اقای احمدی نژاد سپرده شود، منجر به نارضایتی عمومی، بی اعتمادی و … میگردد، و این همان چیزی است که معاندین این حکومت می خواهند.
به نظر نگارنده این دسته از افراد نه در جرگه اقایان اصولگرا به حساب می ایند و نه در جرگه ی اقایان اصلاح طلب، اینان نه انقلابی هستند و نه فرزندان انقلاب و نه از یاران و نزدیکان امام و نه از منتقدین حکومت هستند.

فضای سیاسی در دانشگاه ها چگونه است؟

مبداء تغییرات و محل تفکرات دانشگاه است.
ساختار نظام سیاسی ما متاسفانه دارای شکاف هایی است و این شکاف ها خلل و فرصت هایی را فراهم می سازد تا عناصر و عوامل خشونت را به وجود بیاورد و اقداماتی نیز انجام بدهد.
دانشگاه جزیره ای دور افتاده از جامعه نیست بلکه بازتاب جامعه است و همان فضای سیاسی که بر جامعه حاکم هست در دانشگاه هم حکمفرما است.
مادامی که آقای دکتر روحانی رئیس جمهور شد موجی از امید دانشجویان و اعضای آکادمیک سرخورده را فرا گرفت اما اکنون که سه سال از عمر دولت تدبیر و امید می گذرد، هستند دانشجویانی که کماکان منتظر کلیدی برای گشایش درب های زندانشان به امید آزادی هستند، و نیز دانشجویانی که منتظر گرفتن کلید درب های دفاتر انجمن های اسلامی شان، به امید فعالیت دوباره هستند.
پس از انکه سه سال از دولت دکتر روحانی می گذرد و سخنان اخیر رهبر در جمع دانشجویان، متاسفانه ما هنوز شاهد برهم خوردن جلسات و نشست هایی هستیم که متاسفانه دارد به صورت یک بند در آیین نامه نظارت بر تشکل های اسلامی دانشگاه ها تبدیل می شود و هنوز در برخی از دانشگاه ها روحیه تک صدایی و توتالیتاریست بر فضای موجود سایه انداخته است و این در صورتی است که ایجاد روحیه تساهل و مدارا و میدان دادن به تکثر سیاسی، منجر به رشد دموکراسی و کاهش دادن زمینه های خشونت و افزایش نشاط دانشگاه و روحیه انتقاد پذیری و پیشرفت می گردد.
درواقع ما شاهد اقداماتی توسط برخی از جریان ها در دانشگاه ها هستیم و آن تفسیر بنیاد گرایی و اصول گرایی است که بر فضای تفکریشان غالب شده است که بیشتر به توتالیتاریسم فکری شباهت دارد که باعث شده است که تفسیرهای کسانی که مغایر با تفسیرهای سنتی آنان است پذیرفته نشوند و این باعث عدم پویایی و نشاط سیاسی در دانشگاه ها بشود.
امید می رود که این فضای بسته و محنت بار از دانشگاه رخت بر بندد و آن روحیه ی نشاط آور را که در دولت های هفتم و هشتم لبه نحوی حس می شد، بار دیگر حس شود.

منبع:مکران

::::

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

+ 60 = 64