ارقام درشت، اعمال نادرست
با وجود چنین آمار و ارقام جالبی درباره فعالیت 136 و 234 انجمن اسلامی، آیا بهتر نیست وزیر علوم به جای پاسخگویی درباره فعالیت تشکلهای دانشجویی به مجلس شورای اسلامی درباره روش های جمع آوری آمار خود به مرکز آمار ایران پاسخ بدهد؟ شاید از این رهگذر مشکل تناقض آمارهای کشور هم حل شد و حتی تورم نقطه به نقطه 49 درصدی هم فروکش نمود!
«مبارزه» (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام)- سرویس دانشگاه: دکتر خواجه سروی معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم در گفتگوی تفصیلی با باشگاه خبرنگاران جوان، چرایی عدم صدور مجوز برای تشکلهای دانشجویی، صدور بخشنامه از سوی وزارت علوم به منظور برگزاری زودهنگام امتحانات و تعطیلی دانشگاهها در ایام نزدیک به انتخابات و همچنین عدم صدور مجوز به نشریات دانشجویی، برخورد سلیقهای با این نشریات و سانسور مطالب آن را پاسخ داده اند که شامل نکات بسیار جالبی است.
ایشان در پاسخ به این سئوال که چرا علیه انجمن های اسلامی دانشجویان کارشکنی می شود، فرموده اند: “در ارتباط با انجمن اسلامی معروف به تحکیم وحدت نیز باید بگویم که اگر کسی قصد تشکیل انجمن اسلامی در واحد دانشگاهی مشخصی را دارد باید این انجمن از سوی اتحادیه مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان مورد تایید باشد و دانشگاهها ملزم به همکاری با دانشجویانی هستند که مورد تأیید اتحادیه باشند، اما مشکل برخی در این مسئله این است که خود اتحادیه هم رسما آنها را تأیید نکرده و اینها بیدلیل اقدام به صدور بیانیههای اعتراضآمیز در رسانهها میکنند. با پیگیریهایی که وزارت علوم انجام داده، متوجه شدیم که برخی با نام انجمن اسلامی میخواهند اهداف و آرمانهای خود را پیش ببرند و از نام انجمن اسلامی در این راستا استفاده کنند، این در حالی است که عضویت در این اتحادیه و دبیر کل آن را قبول ندارند و به رسمیت نمیشناسند.”
آنچنانکه از این جملات بر می آید، آقای معاون وزیر از آیین نامه تشکلهای دانشجویی(مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی) اطلاع درستی ندارند. چرا که در آیین نامه هیچ گاه نیامده که یک تشکل دانشجویی برای تأسیس باید به یک اتحادیه دانشجویی مرتبط باشد. بنابراین «انجمن اسلامی دانشجویان» در هر دانشگاهی که تأسیس شود می تواند پس از تأسیس درباره ارتباط با اتحادیه های دانشجویی – همچون دفتر تحکیم وحدت- تصمیم گیری کند و می تواند عضو هیچ اتحادیه ای هم نباشد.
آقای دکتر خواجه سروی همچنین در پاسخ به این سوال که “شما به عنوان معاون فرهنگی وزیر علوم، اعتراضات دانشجویان را به حق میدانید؟” فرموده اند: “برای دانشجویان احترام زیادی قائلم، اما دانشجویان معترض باید عضویتشان در اتحادیه مورد تأیید رئیس اتحادیه قرار گرفته باشد در غیر این صورت از اختیارات وزارت علوم نیست. به عنوان مثال، اختلافی در جامعه اسلامی دانشجویان پیش آمد، وزارت علوم کمک کرد و مشکل آنها را حل کرد. ما از دانشجویان معترض خواستهایم که بیایند و مشکلات را رو در رو مطرح کنند، اما غیر از چند پیامک چیز دیگری از آنها مشاهده نکردیم.”
جالب است که ایشان از سوی تشکیلات دفتر تحکیم وحدت هم موضع گیری می کند: “اگر تشکلی مجوز داشته باشد دفتر مرکزی تحکیم آنها را تایید میکند که وضع بدین گونه نیست و دانشجویان معترض باید عضو انجمن اسلامی تحکیم وحدت و دارای مجوزهای قانونی باشند در غیر این صورت، این اعتراضات بیاساس است. این دانشجویان برای عضویت قانونی هنوز مجوز نگرفتهاند و در رسانهها بیانیههایی را با مهر اتحادیه صادر میکنند و وقتی از دبیر اتحادیه سوال میکنیم، اظهار بیاطلاعی میکند و میگوید مهر اصلی در اختیار من است… برخی از دانشجویان میخواهند از بروز چنین رفتارهای اعتراضآمیز به عنوان اهرم فشار در فضای دانشگاهها استفاده کنند.”
این موضع گیری ها در شرایطی است که چند روز قبل بیانیه ای با امضای ۳۱ انجمن و هیئت موسس انجمن همسو با دفتر تحکیم وحدت منتشر شد که نشان از وحدت عقیده و عمل این تشکلها با هم و با تشکیلات تحکیم وحدت داشت.
از سوی دیگر خبرنگار مهر از دانشگاهی می پرسد که مصداق نقض سخنان معاون وزیر است: “برخی دانشگاهها مانند دانشگاه فسا مدعی هستند که با وجود داشتن مجوز فعالیت رئیس جدید دانشگاه فعالیت آنها را به رسمیت نمیشناسد و از فعالیت آنها جلوگیری میکند این امر را چگونه توجیه میکنید؟” پاسخ دکتر خواجه سروی جالب است: “مسلما با تغییر ریاست هر واحد دانشگاهی تغییراتی در فضای دانشگاه به وجود میآید و این را هم میپذیرم که واحد فسا که تقریبا تازه تاسیس است مشکلاتی در این زمینه دارد، متاسفانه هیئت نظارت در برخی از دانشگاهها کامل نیست و حتی مسئولان مربوطه از وجود آن آگاهی لازم را ندارند…”
این سخنان شاذ معاون وزیر در حالی بیان می شود که قرارست وزیر علوم به زودی در مجلس حاضر شود و به سوال نمایندگان درباره عدم مجوز فعالیت به انجمن های اسلامی – که البته مشکل پیش روی جنبش عدالتخواه دانشجویی هم هست – پاسخ دهد. احمد توکلی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ۲۷ فروردین ماه گذشته در گفتگو با خبرگزاری مهر، با اشاره به احضار وزیر علوم به مجلس در خصوص ممانعت از تاسیس انجمنهای اسلامی در برخی دانشگاههای کشور، در این باره می گوید: “اگر قانون گفت یک عده ای می توانند در قالب ضوابطی، انجمن تاسیس کنند و این حق هم قانونی شده ایفای آن وظیفه قانونی است پس دیگر نباید مانع تراشی صورت گیرد.”
این نماینده مجلس شورای اسلامی از بلاتکلیفی اکثر دانشگاههای کشور در تاسیس انجمنهای اسلامی خبر داده و درباره سوال از کامران دانشجو در این باره، می گوید: “به این دلیل که هنوز از وزیر علوم دعوت نشده و پاسخی دریافت نکردیم، نمی توان قاطعانه گفت که در این زمینه خطایی صورت گرفته، اما فرض را بر این می گذاریم که ممکن است جوابی داشته باشد؛ اگر قانع شدیم که هیچ، در غیر اینصورت باید به صحن علنی مجلس بیاید و پاسخ دهد.”
توکلی پیش از این اعلام کرده بود که دانشگاههای علم و صنعت تهران، دانشگاه صنعتی اصفهان، دانشگاه اراک، دانشگاه های جندی شاپور و چمران اهواز و دانشگاه های بجنورد و فسا از جمله مراکز آموزشی هستند که طی دوسال گذشته درخواست صدور مجوز تاسیس انجمن های اسلامی از سوی آنها مطرح شده است.
و اما جالب توجه ترین موضع گیری در این زمینه که نشانگر وضعیت اسفناک فرهنگی و سیاسی دانشگاه هاست؛ اختصاص دارد به شخص آقای وزیر. کامران دانشجو در پاسخ به خبرنگار مهر در خصوص ممانعت از تاسیس انجمنهای اسلامی در دانشگاهها، می گوید: “زمانی که وزیر شدم ۱۳۶ انجمن اسلامی در دانشگاهها فعالیت می کرد اما این تعداد هم اکنون به ۲۳۴ انجمن افزایش یافته است.”
آنچه که جای تعجب دارد اینست که این ارقام از کجا آمده اند؟ در تمام تاریخ ۳۳ ساله دفتر تحکیم وحدت هرگز تعداد انجمن های اسلامی زیرمجموعه آن بیش از ۵۰ انجمن نبوده است، چراکه تا زمان انشقاق دفتر تحکیم وحدت اساسا ۵۰ دانشگاه دولتی – اعم از دانشگاه های زیرمجموعه وزارت علوم و وزارت بهداشت – وجود نداشت و در سالهای اخیر هم که رشد قارچی دانشگاه ها رخ نموده؛ متقابلا اجازه فعالیت انجمن های اسلامی سلب شده است. به نحوی که اگر کل انجمن های زیر مجموعه اتحادیه انجمنهای اسلامی مستقل، حدود ۴۵ انجمن باشد(که شامل انجمنهای وزارت بهداشت و دانشگاه آزاد هم می شود) و کل انجمن ها و هیئت موسس های همسو با دفتر تحکیم وحدت(که شامل انجمن های در آستانه تأسیس و مورد نقد معاون وزیر هم می شود) ۳۵ انجمن باشد، به رقم ۸۰ انجمن می رسیم، نه ۱۳۶ انجمن اسلامی! چه برسد به ۲۳۴!
حال معلوم نیست آقای وزیر این ارقام درشت را از کجا آورده اند؟ آیا منظورشان دفتر جامعه اسلامی و بسیج دانشجویی هم بوده یا انجمن های اسلامی مدرسین دانشگاه ها، پزشکان، معلمان، مخابرات و ادارات دیگر را هم در آمار خود آورده اند؟!
البته اگر دقت بیشتری در مصاحبه ها و نشست های خبری مسئولان وزارت علوم داشته باشبم؛ خواهیم فهمید که ارقامی مثل ۱۳۶ و ۲۳۴، ذر مقایسه با سایر آمار و ارقام اعلام شده از سوی مسئولان امر، اعداد بسیار کوچکی هستند! کافی است نام دکتر کامران دانشجو(وزیر علوم) یا دکتر خواجه سروی(معاون فرهنگی و اجتماعی) یا دکتر جلیل دارا(مدیرکل فرهنگی) را در گوگل جستجو کنید، با سیل عظیمی از ارقام چهار و پنج رقمی روبرو خواهید شد!
به عوان مثال دکتر خواجه سروی در نشست خبری ستاد دهه فجر در دی ماه ۱۳۹۰، با تاکید بر حضور آگاهانه دانشجویان و دانشگاهیان در راهپیمایی ۲۲ بهمن از برگزاری ۱۲ هزار عنوان فعالیت دانشجویی در این ایام خبر داده اند. حال با در نظر داشتن اینکه دانشگاه های زیرمجموعه وزارت علوم شامل حدود ۸۰ دانشگاه دولتی(با ظرفیت روزانه و شبانه) هستند و اینکه دانشگاه های غیرانتفاعی و پیام نور هیچ بودجه فرهنگی و سیاسی نداشته و تشکل خاص فرهنگی و سیاسی هم ندارند(کما اینکه الان در دانشکاه های دولتی هم فعالیت تشکلها به زیرصفر رسیده) اگر قرار باشد ۱۰ هزار فعالیت فرهنگی و سیاسی در عرض ده روز (دهه فجر) انجام شود به طور متوسط باید بیش از ۱۰۰ برنامه در هر دانشگاه برگزار شود! که طبیعی است ممکن نیست!
البته این تمام آمارهای ایشان نیست. ایشان به عنوان رئیس کمیته دانشجویی ستاد دهه فجر در همان نشست نشست خبری در محل شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی با اشاره به سالروز آغاز امامت حضرت مهدی (عج) در ایام دهه فجر می افزایند: “۵ هزار دانشجو از دانشگاههای سراسر کشور تحت عنوان مهدییاران مراسمی را از حرم مطهر امام(ره) به شهر مقدس قم رهسپار خواهند شد تا ویژگیهای حکومت امام زمان(عج) را بیشتر به مردم معرفی کنند.” (احتمالا ۵ هزار فعالیت از ۱۰ هزار فعالیت دهه فجر همین ۵ هزار دانشجویان بوده اند!)
ایشان همچنین با اشاره به انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی و برگزاری کرسیهای آزاد اندیشی در دانشگاه تاکید کرده و می فرمایند که بیش از ۸۰۰ عضو هیئت علمی دانشگاههای سراسر کشور به عنوان نامزد انتخابات آتی ثبت نام کرده اند.
در یک مورد دیگر؛ آقای خواجه سروی در یک نشست مطبوعاتی با اشاره به ستاد عمره دانشگاهیان گفته اند: “سال گذشته نزدیک به ۱۰ هزار نفر از دانشگاهیان به سفر حج عمره اعزام شدند؛ اما امسال خوشبختانه این تعداد به ۲۵ هزار نفر افزایش یافت و اگر سهمیه دانشگاهیان افزایش یابد دانشگاهها آمادگی اعزام را خواهند داشت.”
آقای معاون وزیر در ادامه فرموده اند: “از مجموع ۲۵ هزار نفر اعزامی به سفر حج عمره ۱۲ هزار نفر از دانشگاههای تحت پوشش وزارت علوم و مابقی از سایر دانشگاهها هستند که امیدواریم این تعداد افزایش یابد.”
طبیعی است که چنین آمار های درشتی به دانشگاه های زیرمجموعه هم تسری یابد و البته توسط فعالان دانشجویی تکذیب شود. چنانچه چندی پیش وقتی مسئولان دانشگاه حکیم سبزواری مدعی برگزاری ۷ کرسی آزاداندیشی شدند، فعالین دانشجویی دانشگاه این ادعا را رد کرده و برخی از کرسی های مطرح شده از طرف این دانشگاه به وزارت علوم را ساختگی دانستند.
طبق گزارشی که در سایت «جنبش عدالتخواه دانشجویی» منتشر شد، فعالان تشکل های انجمن اسلامی دانشجویان و جامعه اسلامی دانشجویان عنوان کردند: تاکیدات صدها باره رهبری در مورد کرسی های آزاداندیشی هنوز برای مسئولین دانشگاه حکیم سبزواری، دانشگاه کافی نبوده است و از دوسال پیش تاکنون جز ۴ کرسی، (با موضوعات افول جنبش دانشجویی، روابط دختر و پسر، تفکیک جنسیتی، و سوریه انقلاب یا اغتشاش) کرسی دیگری برگزار نشده است. ولی گزارشاتی که از طرف مسئولین دانشگاه حکیم سبزواری در سایت مربوط به کرسی های برگزارشده در دانشگاههای کشور، ارسال شده است نشان می دهد که در این دانشگاه ۷ کرسی برگزار شده است!!
حال با وجود چنین آمار و ارقام جالبی، آیا بهتر نیست وزیر علوم به جای پاسخگویی درباره فعالیت تشکلهای دانشجویی به مجلس شورای اسلامی درباره روش های جمع آوری آمار خود به مرکز آمار ایران پاسخ بدهد؟ شاید از این رهگذر مشکل تناقض آمارهای کشور هم حل شد و حتی تورم نقطه به نقطه ۴۹ درصدی هم فروکش نمود!
از ماست که بر ماست.
وقتی دکتر خواجه سروی هر چه دلش بخواهد می گوید(بدون مستندات) و جایی هم پاسخگو نیست و کسی هم پیگیر نمی شود، شاید من هم اگر جای ایشان بودم آمار غلط می دادم. تشکل ها باید مطالباتشان را جدی تر دنبال کنند.
وقتی آدم های کوچک را در کارهای بزرگ قرار می دهند بهتر از این نمی شود.