مرامنامه دانشجویان خط امام

بسمه تعالی

مرامنامه سایت «مبارزه»

رسانه تحلیلی خبری دانشجویان پیرو خط امام(ره)

logo

مقدمه

«ما می‌گوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست. و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم “لا اله الا الله” را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم. جهان‌خواران و سرمایه‌داران و وابستگان آنان توقع دارند ‌که ما شکسته شدن نونهالان و به چاه افتادن مظلومان را نظاره کنیم و هشدار ندهیم. و حال آن که ‌این وظیفه اولیه ما و انقلاب اسلا‌می ماست ‌که در سراسر جهان صدا زنیم ‌که ای خواب رفتگان! ای غفلت‌زدگان! بیدار شوید و به اطراف خود نگاه کنید ‌که در کنار لانه‌های گرگ منزل گرفته‌اید. برخیزید ‌که اینجا جای خواب نیست! و نیز فریاد کشیم سریعاً قیام کنید ‌که جهان ایمن ‌از صیاد نیست!»

 (پیام حضرت امام(ره) به مناسبت پایان جنگ و شروع جنگ فقر و غنا، مورخ ۲۹ تیر ۱۳۶۷)

از زمان تشکیل «دفتر تحکیم وحدت» که حاصل وحدت انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاه های سراسر کشور بود – با پیام مشهور حضرت امام(ره) در ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ که فرمود: «بروید و تحکیم وحدت کنید»- دانشجویان پیرو خط امام(ره) فعالیت تبلیغی و رسانه ای را با انتشار نشریه «وحدت» به شکل فعال به انجام رسانده و الگوی موفقی را در فضای سیاسی و رسانه ای کشور مطرح ساختند. این مهم در طول سالهای دهه شصت با حضور دانشجویان خط امام(ره) در مصادر کلان نشریات مهم کشور همچون روزنامه های اطلاعات و کیهان ادامه یافت و در طول دهه هفتاد نیز در قالب نشریه تشکیلاتی «خط امام» متبلور گردید. اما در سالهای اخیر، غفلت فعالان دانشجویی پیرو خط امام(ره) از امر رسانه و تبلیغ، باعث بروز کاستی هایی در دانشگاه و جامعه شده که تلاشی مضاعف را برای جبران آن قصور، می طلبید.

بر همین اساس، جمعی از فعالان و فعالان سابق انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاه های سراسر کشور اقدام به تآسیس سایت مستقل «مبارزه» به عنوان «رسانه تحلیلی- خبری دانشجویان پیرو خط امام(ره)» نمودند. از آنجا که این گروه همگی از فعالان تشکیلات انجمن های اسلامی بوده و با ارزشهای تشکیلات اسلامی رشد و نو یافته اند، اعتقاد آنان بر این بوده که حضور فعال و مستقل رسانه ای، نیازمند تدوین مرامنامه به عنوان سند بالادستی است تا الگوی نوینی از یک رسانه مستقل و معتقد را به منصه ظهور رساند. رسانه ای که نه از آن شخص خاصی است و نه تشکل خاصی آن را در اختیار دارد. نه وابستگی مالی به نهاد خصوصی دارد و نه چشم داشتی به نهادهای دولتی. نه در پی تأمین منافع مالی است و نه منافع سیاسی و لذا می باید مرامنامه ای داشته باشد تا در طوفان حوادث و کوران مصائب دستخوش تغییر و تحریف نشود. این در حالی است که قاطبه رسانه های دولتی و غیردولتی، هرگونه فاقد سند اعتقادی و اجرایی هستند و عملکرد آنان چنانست که تنها به نام صاحب امتیاز و مدیرمسئول شناخته شده و همانها هم در سود و زیان سیاسی و اقتصادی آن رسانه شریک خواهند بود.

بر همین اساس، «هیئت موسس» سایت «مبارزه» به عنوان «رسانه تحلیلی خبری دانشجویان پیرو خط امام(ره)»، متن مرامنامه را با الهام از مرامنامه دفتر تحکیم وحدت و صحیفه امام(ره) تدوین و تصویب کرد. این سند در گام نخست مبنای نظر و عمل فعالان رسانه دانشجویان خط امام قرار می گیرد و در گام های بعدی؛ امید آنست که مبنای وحدت و تشکل این فعالان در قالب یک تشکل مستقل و منسجم سیاسی باشد.

پس از تدوین مرامنامه و تصویب آن در هیئت موسس، تدوین اساسنامه نیز به عنوان راهکارهای اجرایی مرامنامه، در دستور کار هیئت موسس قرار گرفت و پس از تصویب، مبنای عمل سایت قرار داده شد. بدیهی است که اساسنامه با عنایت به اصول کلی مرامنامه تدوین شده و البته برخلاف مرامنامه که سندی است غیرقابل تغییر و تفسیر، امکان اصلاح و تکمیل در مراحل آتی فعالیت را مطابق آنچه که در متن آن تعبیه شده، خواهد داشت.

اهداف

از آنجا که اصالت و استمرار هر حرکت وابسته به انگیزه ها، اهداف و جهت آن باشد، لذا ضروری است با توجه عمیق به این مبانی و بر اساس آنها حرکت شکل گیرد و در چارچوب اصول ارزشی و اعتقادی پذیرفته شده و استوار که مورد قبول رهروان می باشد فعالیت و تلاش آغاز گردد. تا از یکسو اصالت ها حفظ گردد و حرکت از انحراف مصون ماند و از سوی دیگر تلاشها در جهتی مشخص و هماهنگ بدور از سردرگمی و ابهام بیشترین بازده را نصیب سازد. لذا بر این شدیم تا با یک بازنگری دقیق بر گذشته فعالیت هامان و با توجه به آنچه به آن اعتقاد داریم که در قالب خط اصیل اسلام فقها هست و به امامت ولی فقیه زمان تبلور یافته است اصول و اهداف و خط مشی حرکتی خود را تبیین نمائیم.

بر اساس مقدمه بالا که ملهم از مرامنامه مترقی دفتر تحکیم وحدت است، در آغاز فعالیت های رسانه ای دانشجویان پیرو خط امام که داعیه استقامت بر خط امام خمینی(ره) و اشاعه اسلام ناب محمدی (ص) دارند، تدوین فلسفه سیاسی و رسانه ای بسیار مهم می نماید، بدین معنا که بدانیم:

-          از کجا آمده ایم (دیروز ما در سیاست و اندیشه)

-          کجا ایستاده ایم (وضعیت امروز ما در سیاست و اندیشه)

-          به کجا می رویم یا باید برویم (تکلیف ما در مقام اندیشه ورزی و سیاست ورزی در دهه چهارم انقلاب اسلامی)

البته در واقع اینها مقدمه ای بر بازتعریف عناصر هویت بخش جنبش دانشجویی مسلمان است که می بایست به آن اندیشید. پس از این بازتعریف هویتی، باید به تدوین «استراتژی» و «تاکتیک» پرداخت. تا بدانیم:

-          چگونه باید رفت؟ (استراتژی، تاکتیک در تشکیلات و رسانه دانشجویی)

-          با چه کسانی باید رفت؟ (جریان شناسی و جریان سازی در پیرامون تشکیلات و رسانه دانشجویی)

در این مسیر؛ رسانه دانشجویان خط امام(ره) تحقق اهداف کوتاه مدت و بلندمدت زیر را در نظر دارد:

-          نوسازی معنوی جریان دانشجویی بر مبنای اندیشه اسلام ناب

-          احیای اصول مرامنامه دفتر تحکیم وحدت در جریان انجمن های اسلامی دانشجویان

-          تبیین تاریخ جنبش دانشجویی و تاریخ انقلاب اسلامی

-          نقد از درون جریان خط امام(ره) و زدودن آثار انواع نحله های تجدد وابسته بواسطه بازگشت به محکمات اندیشه حضرت امام(ره)

-          بازسازی فکری و سیاسی جریان خط امام(ره) در فضای سیاسی کشور

-          مبارزه در جبهه اسلام ناب در مقابل انحاء اسلام امریکایی در دانشگاه، جامعه اسلامی و جهان پیرامون

-          تلاش در جهت صدور انقلاب اسلامی و دفاع از ملت های مسلمان و آزادیخواه جهان در مقابل اقطاب استکبار و استعمار

نوسازی معنوی، تشکیلاتی و سیاسی

ملت ایران به خاطر دارند چگونه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره) که نخست با تسخیر لانه جاسوسی محبوب امام امت و قاطبه ملت شده و سپس «انقلاب فرهنگی» را رقم زدند تا تا با این دوگام جدی، انقلاب اسلامی از انواع وابستگان به بلوک غرب و شرق پاکسازی و تثبیت شود. با این حال و در چهارمین دهه از عمر پربار انقلاب اسلامی، شاید نسل دانشجویان امروز، رخداد دوم خرداد ۱۳۷۶ را به چشم ندیده باشند و بالتبع انتخابات مجلس سوم شورای اسلامی را؛ اما عموم ملت قهرمان ایران، فراموش نکرده اند در هر مرحله از تاریخ پربار این نظام اسلامی که دانشجویان پیرو خط امام(ره) گام به عرصه سیاست نهاده و مطالبات مردم را فریاد کردند، پاسخ مردم به ایشان «آری» بود و نتیجه؛ تحولی شگرف در فضای سیاسی جامعه.

حال آنکه عده ای از همان ابتدا مخالف حضور دانشجویان در عرصه سیاست بوده و می خواستند کهنسالان سازشکار و محافظه کاران میانه رو را در تمامی عرصه ها بنشانند به نحوی که اثری از روحیه انقلابی و آرمانگرایی نخستین در جامعه نماند. از این رو دانشجویان پیرو خط امام(ره) در اولین گام خود در پیوند با مردم و حضور در آزمون بزرگ انتخابات؛ دست به دامان امام خویش شدند و ایشان با ایراد رهنمودی آشکار خطاب به برخی چهره های محافظه کار که می گفتند دانشجویان نباید با ارائه لیست انتخاباتی در مقابل روحانیون و مجتهدین قرار گیرند؛ آنان را به حضور پرشور در انتخابات دعوت نمودند: «…از قرارى که من شنیده ام در دانشگاه بعضى از اشخاص رفته اند گفته اند که دخالت در انتخابات، دخالت در سیاست حق مجتهدین است. تا حالا مى گفتند که مجتهدین در سیاست نباید دخالت بکنند… حالا عکسش را دارند مى گویند…. انتخابات سرنوشت یک ملت را دارد تعیین مى کند، یعنى آحاد ملت سرنوشت زندگى شان در دنیا و آخرت منوط به این انتخابات است. این اینطور نیست که انتخابات را باید چند تا مجتهد عمل کنند. این معنى دارد که مثلا یک دویست تا مجتهد در قم داشتیم و یک صد تا مجتهد در جاهاى دیگر داشتیم، اینها همه بیایند انتخاب کنند، دیگر مردم بروند کنار، این یک توطئه اى است که مى خواهند همان طورى که در صدها سال توطئه شان این بود که باید روحانیون و مذهب از سیاست جدا باشد…. این شکست خورد، یک نقشه دیگر کشیدند و آن این است که انتخابات حق مجتهدین است، انتخابات یا دخالت در سیاست حق مجتهدین است دانشگاهیها بدانند این را که همان طورى که یک مجتهد در سرنوشت خودش باید دخالت بکند، یک دانشجوى جوان هم باید در سرنوشت خودش دخالت کند…. این یک توطئه اى است براى این که شما جوانها را مایوس کنند بیدار باشید، توجه کنید، اینها با توطئه هایشان مى خواهند کار را انجام بدهند….حالا مى گویند که سیاست حق مجتهدین است یعنى در امور سیاسى در ایران پانصد نفر دخالت کنند، باقى شان بروند سراغ کارشان. یعنى مردم بروند سراغ کارشان، هیچ کار به مسائل اجتماعى نداشته باشند و چند نفر پیرمرد ملا بیایند دخالت بکنند، این از آن توطئه سابق بدتر است براى ایران، براى این که آن یک عده از علما را کنار مى گذاشت، منتها به واسطه آنها هم یک قشر زیادى کنار گذاشته مى شوند، این تمام ملت را مى خواهد کنار بگذارد…» (سخنرانی حضرت امام(ره) مورخ ۱۲ اسفند ۱۳۶۲)

پیروزی بزرگ تر دانشجویان خط امام(ره) در انتخابات مجلس سوم شورای اسلامی بود که با تشکیل ائتلافی با عنوان «ائتلاف بزرگ محرومین و مستضعفین» و شعار محوری «جنگ فقر و غنا» و «اسلام ناب محمدی و اسلام امریکایی» وارد انتخابات شده و با عنایت حضرت امام(ره) و حمایت گسترده مردم موفق به کسب اکثریت مجلس شورای اسلامی شدند.

مردم ایران همچنین به خاطر دارند، حذف گسترده دانشجویان و نیروهای خط امامی در دو انتخابات بعدی مجلس شورای اسلامی، موجب دلسردی و بی تفاوتی گسترده در جامعه گردید و نتیجه آن این شد که دانشجویان مکتبی و گروه های همسو با ایشان، بار دیگر کمر همت بسته در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۷۶، یک بار دیگر به صحنه آمدند، که نتیجه آن پیروزی نیروهای خط امامی در انتخابات دوم خرداد بود.

این رخداد البته با آسیب های جدی همراه بود و از همه مهمتر؛ رسوخ اندیشه های غرب گرایانه و شبه مدرنیستی در میان جریان خط امام که یکایک احراب و گروه های آن را از اندیشه خط امام(ره) و همچنین مطالبات اصیل مردم دور ساخت. خط امامی ها که حالا خود را «اصلاحطلب» و «دوم خردادی» می نامیدند، پشت به مردم و انقلاب کرده و حتی نیم نگاهی هم به آن سوی مرزها داشتند. حال آنکه تلاش نیروهای اصیل خط امامی برای جلوگیری از انحراف به جایی نرسید و از جمله در میان دانشجویان خط امام(ره) هم اختلاف و چند دستگی رخ نمود. برخی از اصلاحات نیز عبور کرده، سر از کنگره امریکا و رسانه های وابسته به نهادهای امنیتی اروپایی و امریکایی در آوردند و برخی نیز بایکوت و منزوی شدئند. تنها گروهی که به مرامنامه و اساسنامه دفتر تحکیم وحدت وفادار ماند، پرچم این نهاد اصیل را بر دوش کشبد و سبب شد تا این جریان اصیل و تأثیر گذار بماند. وگرنه مابقی جریانات خط امامی یا از درون خود منحرف شدند، یا از سوی تشکلهای ظاهرا همسو، منزوی گردیدند و یا با اصرار بر افراط و قانون شکنی، به دست نهادهای ناظر منحل اعلام شدند.

آنچه مشخص است اینکه تنها تشکل منسجم و معتقد به خط امام(ره)؛ «دفتر تحکیم وحدت» است که می کوشد هم خود را بازسازی معنوی نماید و هم بازسازی تشکیلاتی. اما این تلاش های تشکیلاتی زمانی موثر خواهد بود که دانشجویان و دانش آموختگان پیرو خط امام(ره) در خارج از دانشگاه هم به کمک شتافته و رسالت رسانه ای و سیاسی خود را به انجام رسانند. تأسیس سایت «مبارزه» به عنوان رسانه تحلیلی، خبری دانشجویان پیرو خط امام هم در همین چارچوب صورت پذیرفته است؛ چارچوبی که جز با بازگشت به اندیشه اسلام ناب متصور نیست و این مهم نیز در عصر ما در قالب خط امام(ره) تحقق یافته است.

ما جریانی هستیم که حضور جدی خود را در فضای سیاسی و فرهنگی کشور در «۱۳ آبان ۱۳۵۸» آغاز کردیم و نه در «دوم خرداد ۱۳۶۷»، اندیشه مان؛ «اسلام ناب» و «خط امام» بود، نه «اصلاحات». خود را با محک آراء مردم می سنجیدیم و نه رسانه های خارجی و… حال شاید عده ای متجددمآب غفلت زده و آرمانگرایان گذشته که امروز پشیمان از گذشته خویشند، خود را صاحب این عناوین و سوابق دانسته و به صرف این ادعا، دیگران را از ادامه آن مسیر باز دارند، اما ما این مسیر را با شناخت حقیقت یافته ایم و نه در پیروی از افراد، همچنان که حضرت امیر(ع) در پاسخ به مردی سرگشته که در شناخت حق میان شپاه علی(ع) و اصحاب جمل، مردد بود، فرمود: «همانا حقیقت بر تو اشتباه شده است. به درستی که حق و باطل را با میزان قدر و شخصیت افراد نمی توان شناخت. اول حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی و باطل را نیز بشناس،‌ اهل آن برایت آشکار می گردد.»

این اقدام، در شرایط کنونی کشور که دو قطب سیاسی موجود به ورشکستگی کامل رسیده و هیچ یک حمایت مردمی لازم را ندارند، مهم تر می نماید. اکنون بر دانشجویان خط امام(ره) است که یک بار دیگر همچون دهه نخست انقلاب وارد عرصه شده و نقش تاریخی خویش را ایفا کنند که اگر در اعتقاد خویش، صادق و راسخ بوده و با مردم انقلابی همراهی نمایند، مردم خود به آنان روی آورده و حمایتشان خواهند کرد. وگرنه مشخص است که جریانات انحرافی چپ و راستی که از آرمانهای انقلاب و اندیشه امام(ره) دم می زنند، هیچ یک در عمل بدان تمکین نداشته و تنها به جهت مقبولیت آن شعارها در جامعه انقلابی ایران است که بر زبانشان می آورند. بگذریم از برخی جریانات اصلاحطلب بریده از جامعه که حتی به اندازه جریان کهنه کار رقیب هم درک اجتماعی نداشته و نمی فهمند که آن آرمانها همچنان مقبولیت و مشروعیت دارد و نه افکار ظاهرا مدرن و متجدد!

ما دانشجویان پیرو خط امام(ره) که در قالب یک رسانه متشکل شده و البته این مسیر را پیوسته و گسترده تر ادامه خواهیم داد، گوش به آن پیشبینی تحقق یافته امام مان داریم که پیش از عزیمتش به ملکوت اعلی، خطرات آینده را گوشزد ساخته بود: «آنها که تصور مى‏‌کنند مبارزه در راه استقلال و آزادى مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه دارى و رفاه طلبى منافات ندارد با الفباى مبارزه بیگانه‏‌اند. و آن‌هایى هم که تصور مى‏‌کنند سرمایه داران و مرفهان بى‏‌درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه مى‏‌شوند و به مبارزان راه آزادى پیوسته و یا به آنان کمک مى‏‌کنند آب در هاون مى‌‏کوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحت طلبى، بحث دنیاخواهى و آخرت جویى دو مقوله‏‌اى است که هرگز با هم جمع نمى‌‏شوند. و تنها آنهایى تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بى‏‌بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعى انقلاب‌ها هستند. ما باید تمام‏ تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتى که ممکن است خط اصولى دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم.» (منشور استقامت: پیام به مناسبت کشتار مکه و قبول قطعنامه ۵۹۸، ۲۹ تیر ۱۳۶۷)

در این چارچوب و در نخستین گام های ما که در مسیر تبلیغ و تبیین رسانه ای خواهد بود، رسانه تحلیلی، خبری دانشجویان پیرو خط امام(ره) می باید به اهم مسائل انقلاب اسلامی بپردازد که از منظر ما، این حوزه ها عبارتند از:

دانشگاه و جنبش دانشجویی

خواستگاه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره)، دانشگاه است و تأکید ویژه آنان بر این نهاد مقدس، همچنان که امام مان فرمود: «اگر دانشگاهها اصلاح بشود استقلال ما، آزادی ما، همه چیز ما، حفظ می شود. و حتما بدانید که در دراز مدت هم بکلی ما مستغنی از غیر خواهیم شد، در همه چیز مستغنی از غیر خواهیم شد. و کوشش کنید که کمک کنید به این انقلاب فرهنگی و کمک به انقلاب فرهنگی کمک به استقلالتان است، کمک به آزادیتان است، کمک به کشورتان است که از زیر بار وابستگی بیرون برود.» (سخنرانی در جمع هیات امنای دانشگاه ملی و روسای دانشکده های مختلف و بیمارستانهای وابسته به این دانشگاه، مورخ ۲۲ آذر ۱۳۶۰)

و نیز فرمود: «دانشگاه ها باید تغییر بنیانی کند و باید از نو ساخته بشود که جوانان ما را تربیت کنند به تربیتهای اسلامی. اگر تحصیل علم می کنند، در کنار آن تربیت اسلامی باشد، نه آنکه اینها را تربیت کنند به تربیتهای غربی. نه آنکه یک دسته به طرف غرب بکشانند جوانهای ما را و یک دسته به طرف شرق و یک دسته با اشخاصی که با ما جنگ دارند، بالفعل اشخاصی که ما را می خواهند در انحصار اقتصادی قرار بدهند، یا برای ما ادعا می کنند که ما شما را، حصار اقتصادی می کشیم دور شما، و دست و پا می کنند در این موارد، یک دسته از دانشگاهیهای ما، از جوانهای ما کمک به آنها نکنند. ما می خواهیم که چنانچه ملت ایران در مقابل غرب ایستاد، جوانهای دانشگاهی ما هم همه در مقابلش بایستند. مامی خواهیم که اگر ملت ما در مقابل کمونیست ایستاد، تمام دانشگاهیهای ما هم در مقابل کمونیست بایستند.» (سخنرانی به مناسبت انقلاب فرهنگی در جمع اقشار مختلف مردم، دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشگاهها و سازمانهای دانشجویی مسلمان سراسر کشور، مورخ ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹)

همچنانکه در مرامنامه دفتر تحکیم وحدت آمده است، پرچمداران اصلاح فرهنگی در دانشگاه ها، دانشجویان مسلمانی بودند که در «انجمن های اسلامی دانشجویان» فعالیت می کردند. تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد حرکتهای مبارزاتی و اعتراضی بر علیه رژیم طاغوت در دانشگاهها بودیم که تحت پوشش های مختلف و با انگیزه های سیاسی و غالباً از سوی دانشجویانی که بالنسبه از فرهنگ و نظام حاکم بر کنار بودند انجام می گرفت. پایگاه مساجد دانشگاهها علاوه بر سایر امکانات محل مناسبی برای آگاهی، ارتباط و انسجام دانشجویان مسلمان و رشد حرکت های آنان بو د. ضعف اساسی و مهم این حرکت ها جدا بودن از مردم و بر کنار ماندن از عوامل و آرمانهای انگیزانندة مردم و نیز ضعف در برخورداری از یک تفکر عقیدتی منسجم و صحیح اسلامی بود. به این دلیل و نیز به سبب حاکمیت خفقان و دیکتاتوری است که با وجود اینکه اعتراض ها، اعتصاب ها و دیگر حرکت های مبارزا تی با شدتهای متفاوت همواره در دانشگاهها وجود داشت، اما بندرت دامنة آنها از محیط دانشگاهی فراتر می رفت.

بتدریج با طرح رهبریت امام خمینی مدظله العالی و آرمان حرکت اسلامی در میان دانشجویان مسلمان حرکت های اسلامی دانشجویی جهت صحیح خود را یافته و در یکی دو سالة قبل از انقلاب فعال ترین و مؤثرترین دورة تحرک آنان فرا می رسد. با حرکت امام امت و روحانیت متعهد زمینه های آگاهی و عصیان مردم مسلمان فراهم گشت و آرمانهای اصیل اسلامی در گسترده ترین سطح اجتماعی مورد استقبال و اعتقاد قلبی قرار گرفت. و انقلاب اسلامی با لطف ا لهی و نیروی شگرف توده های ایثارگر مسلمان و به رهبری ولی فقیه زمان به پیروزی دست یافت. در این مقطع امواج پر خروش انقلاب و شور و تحرک بی نظیر امت نقشی خاص برای قشر روشنفکر از جمله دانشجویان باقی نگذاشت و دانشجویان مسلمان در نهایت توانستند با ملت همگام مانده از آنان عقب نمانند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، جریان اسلامی دانشجویی عمدتاً در قالب انجمن های اسلامی و سازمانهای دانشجویان مسلمان در مراکز آموزش عالی سراسر کشور شکل گرفت و با ایجاد هماهنگی های اولیه میان خود به حضور امام امت رسیدند. و ایشان رهنمودهایی از جمله ضرورت اتحاد و انسجام میان دانشجویان مسلمان در دانشگاهها بیان فرمودند. پس از آن تماس و ارتباط با روحانیون متعهد و معتقد به ولایت فقیه ادامه یافت و بر خلوص و یکدستی جریان اسلامی دانشجویی افزوده گشت.

در طی حاکمیت دولت موقت با مشی سازشکارانه ای که داشت، دانشجویان مسلمان به دفاع از انقلاب اسلامی در جو مسموم و مغشوشی که گروهکهای رنگارنگ ضد انقلاب در مراکز آموزش عالی آفریده بودند مشغول شده و بعضاً در پی ریزی و شکل گیری نهادهای انقلابی مشارکت جستند. دانشجویان مسلمان با بکار انداختن شور و تحرک و قوه ابداع خویش در جهت تحقق رهنمودهای امام امت در حرکت انقلابی فتح لانه جاسوسی شیطان بزرگ و گسترش مبارزه با آمریکای جنایتکار، و نیز تلاش های انجام یافته در وحدت روحانی و دانشجو و سرانجام در حرکت عظیم انقلاب فرهنگی – اسلامی در نظام آموزش عالی نقش راهگشایی خویش را ایفا کردند.

و به همین دلیل بود که معمار جاوید انقلاب خطاب به انجمن های اسلامی دانشجویان فرمود: «انجمن های اسلامی باید توجه کنند که در بین این انجمن ها از این منحرفین نفوذ نکنند. شما مطمئن باشید که این منحرفین و منافقین وآنهایی که دستشان از این کشور کوتاه شده است، با هر حیله ای که شده می خواهند در همه جای کشور خصوصاً در دانشگاه که مرکز علم و مرکز همه ی جهات کمال انسانی است، می خواهند نفوذ کنند… باید سعی خودتان را، کوشش خودتان را در انتخاب افراد برای این انجمن ها بکنید و دقت کنید که که افراد، افرادی باشند که سابقه آنها و قبل از انقلاب آنها و در انقلاب (آنها) درست باشد و با شناخت کامل در این انجمن ها راه داده بشوند. این انجمن ها فعالیت شان بسیار ارزش دارد، لکن یک همچو مسئولیت هایی دارند که مسئولیت شان هم بزرگ است.» (بیانات حضرت امام (ره) در جمع فعالان انجمن های اسلامی دانشجویان/دفتر تحکیم وحدت، مورخ ۶ آذر ۱۳۶۱)

بدین ترتیب معلوم می گردد که اصلاح دانشگاه بر عهده خود دانشجویان است: «وصیت اینجانب به جوانان عزیز دانشسراها و دبیرستانها و دانشگاهها آن است که خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادی خود و کشور و ملت خودشان مصون باشد.» و نیز: «اینجانب به همه نوجوانان و جوانان در مرحله اول، و پدران و مادران و دوستان آنها در مرحله دوم، و به دولتمردان و روشنفکران دلسوز برای کشور در مرحله بعد وصیت می کنم که در این امر مهم که کشورتان را از آسیب نگه می دارد، با جان و دل کوشش کنید و دانشگاهها را به نسل بعد بسپرید. و به همه نسلهای مسلسل توصیه می کنم که برای نجات خود و کشور عزیز و اسلام آدم ساز، دانشگاهها را از انحراف و غرب و شرقزدگی حفظ و پاسداری کنید و بااین عمل انسانی – اسلامی خود دست قدرتهای بزرگ را از کشور قطع و آنان را ناامید نمایید.» (وصیت نامه سیاسی الهی حضرت امام(ره))

و طبیعتا این مهم مهمترین رسالت رسانه دانشجویان خط امام(ره) خواهد بود.

حضرت امام خود الگوی ایده آل نظام و کشور را برخواسته از دانشگاه اسلامی متصور بودند، آنچنانکه صراحتا به نقش تاریخ ساز دانشگاه اسلامی و در عین حال خطر خانمان برانداز دانشگاه منحرف اشاره نمودند: «اگر مجلس و دولت و قوه قضاییه و سایر ارگانها از دانشگاههای اسلامی و ملی سرچشمه می گرفت ملت ما امروز گرفتار مشکلات خانه برانداز نبود. و اگر شخصیتهای پاکدامن با گرایش اسلامی و ملی به معنای صحیحش، نه آنچه امروز در مقابل اسلام عرض اندام می کند، از دانشگاهها به مراکز قوای سه گانه راه می یافت، امروز ما غیر امروز، و میهن ما غیر این میهن، ومحرومان ما از قید محرومیت رها، و بساط ظلم و ستمشاهی و مراکز فحشا واعتیاد و عشرتکده ها که هر یک برای تباه نمودن نسل جوان فعال ارزنده کافی بود، در هم پیچیده و این ارث کشور بر باد ده و انسان برانداز به ملت نرسیده بود.» (وصیت نامه سیاسی الهی حضرت امام(ره))

پس با این اشاره، چگونه می توان از نقش تاریخ ساز دانشجویان و دانشگاه سخن گفت و در عین حال کنج عزلت اختیار کرد و صرفا به کار عملی- تحقیقی و یا فرهنگی- دینی اکتفا نمود؟ از همین اشارات صریح امام(ره) مستفاد می شود که دانشجویان باید خود به نقش خوبش در جامعه ایمان داشته و برای تحقق آن بکوشند و هدف این رسانه هم تبلیغ و تبیین در همین راستا خواهد بود.

حوزه و روحانیت

رسانه دانشجویان خط امام(ره) نمی تواند نسبت به روحانیت و حوزه های علمیه بی تفاوت بماند، چراکه توصیه امام(ره) به دانشجویان و دیگر اقشار نیز، استفاده از حوزه های علمیه بود: «در مسیر ارزشها و معنویات از وجود روحانیت و علماى متعهد اسلام استفاده کنید؛ و هیچ گاه و تحت هیچ شرایطى خود را بى‏نیاز از هدایت و همکارى آنان ندانید.» (منشور استقامت: پیام به مناسبت کشتار مکه و قبول قطعنامه ۵۹۸، ۲۹ تیر ۱۳۶۷)

نهضت اسلامی امام خمینی (ره) از حوزه های علمیه شکل گرفت و نخستین شهدای آن؛ طلاب فیضیه بودند. این پرچم سپس به دست دانشجویان رسید و آنان نقش خویش را در سالهای نخست انقلاب اسلامی به خوبی ایفا کردند. به همین دلیل بود که امام، دانشگاه و فیضیه را همراه با هم می خواست و تاکید ایشان هماره بر وحدت حوزه و دانشگاه بود و چشم امیدش به آنان: «روحانیت متعهد، به خون سرمایه داران زالو صفت تشنه است و هرگز با آنان سرآشتى نداشته و نخواهد داشت. آنها با زهد و تقوا و ریاضت درس خوانده‏اند و پس از کسب مقامات علمى و معنوى نیز به همان شیوه زاهدانه و با فقر و تهیدستى و عدم تعلق به تجملات دنیا زندگى کرده‌‏اند و هرگز زیر بار منت و ذلت نرفته‏‌اند.» (منشور روحانیت، مورخ ۳ اسفند ۱۳۶۷)

اما همچنانکه که از وابستگی دانشگاه به شرق و غرب نهی می فرمود، مقدس نمایان متحجر را هم مورد انتقاد قرار می داد: «آنقدر که اسلام از این مقدسین روحانى نما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگر نخورده است و نمونه بارز آن مظلومیت و غربت امیرالمؤمنین- علیه السلام- که در تاریخ روشن است… دیروز مقدس نماهاى بیشعور مى‏گفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز مى‏گویند مسئولین نظام کمونیست شده‏‌اند!… دیروز «حجتیه‏‌اى» ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانى نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی تر از انقلابیون شده‌‏اند!» (منشور روحانیت، مورخ ۳ اسفند ۱۳۶۷)

پیر جماران همچنین روحانیون را دعوت به بازگشت به تعهدات اجتماعی و انقلابی ایشان می نمود: «روحانیون متعهد اسلام باید از خطر عظیمى که از ناحیه علماى مزور و سوء و آخوندهاى دربارى متوجه جوامع اسلامى شده است سخن بگویند، چرا که این بی‌خبران هستند که حکومت جابران و ظلم سران وابسته را توجیه و مظلومین را از استیفاى حقوق حقه خود منع و در مواقع لزوم به تفسیق و کفر مبارزان و آزادیخواهان در راه خدا حکم مى‏‌دهند.» (برائت از مشرکان و تبیین وظایف مسلمین و مشکلات جهان اسلام، مورخ ۶ مرداد ۱۳۶۶)

بر این اساس، رسانه دانشجویان پیرو خط امام(ره)، با پیروی از روحانیت انقلابی، ضمن تبیین اسلام فقاهتی بر مبنای فقه پویا و وحدت حوزه و دانشگاه، خواهد کوشید. این مهم محقق نخواهد شد مگر در سایه اطاعت از ولایت فقیه در جامعه و اشاعه فقه پویا در حوزه های علمیه، که بزرگ اندیشمند حکومت اسلامی در این باره فرمود: «در حکومت اسلامی همیشه باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضا می کند که نظرات اجتهادی – فقهی در زمینه های مختلف ولو مخالف بایکدیگر آزادانه عرضه شود و کسی توان و حق جلوگیری از آن را ندارد ولی مهم شناخت درست حکومت و جامعه است که براساس آن نظام اسلامی بتواند به نفع مسلمانان برنامه ریزی کند که وحدت رویه و عمل ضروری است و همین جا است که اجتهاد مصطلح در حوزه ها کافی نمی باشد بلکه یک فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزه ها هم باشد ولی نتواند مصلحت جامعه را تشخیص دهد و یا نتواند افراد صالح و مفید را از افراد ناصالح تشخیص دهد و به طور کلی در زمینه اجتماعی و سیاسی فاقدبینش صحیح و قدرت تصمیم گیری باشد، این فرد در مسائل اجتماعی و حکومتی مجتهد نیست و نمی تواند زمام جامعه را به دست گیرد.» (منشور برادری/ پاسخ حضرت امام به نامه محمدعلی انصاری، مورخ ۱۰ آبان ۱۳۶۷)

و ولایت فقیه آنچنان که امام(ع) تأکید می نمود، مترقی ترین اصل سیاسی در عصر ماست: «ولایت فقیه، ولایت بر امور است که نگذارد این امور از مجرای خودش بیرون برود. نظارت کند بر مجلس، بر رئیس جمهور که نباید یک پای خطایی بر دارد. نظارت کند بر نخست وزیر که نباید یک خطایی بکند. نظارت کند بر همه دستگاه ها، بر ارتش، که نباید یک کار خلافی بکند. جلو دیکتاتوری را می خواهیم بگیریم، نمی خواهیم دیکتاتوری باشد، می خواهیم ضد دیکتاتوری باشد. ولایت فقیه، ضد دیکتاتوری است؛ نه دیکتاتوری.» (سخنرانی در جمع مردم و عشایر، مورخ ۳۰ مهر ۱۳۵۸)

جامعه

انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) پیروز نمی شد مگر با اتکا به توده های مردم مسلمان. از همین رو، امام هماره مردم و به ویژه توده های مستضعف و محروم را ولی نعمتان انقلاب می دانست: «مصلحت زجرکشیده‌‏ها و جبهه رفته‏‌ها و شهید و اسیر و مفقود و مجروح داده ها و در یک کلام، مصلحت پابرهنه‏‌ها و گودنشینها و مستضعفین، بر مصلحت قاعدین درمنازل و مناسک و متمکنین و مرفهین گریزان از جبهه و جهاد و تقوا و نظام اسلامى مقدم باشد… آن‌هایى که در خانه‏‌هاى مجلل، راحت و بى‏‌درد آرمیده‏‌اند و فارغ از همه رنج‌ها و مصیبت‌هاى جان‌فرساى ستون محکم انقلاب و پابرهنه‏‌هاى محروم، تنها ناظر حوادث بوده‏‌اند و حتى از دور هم دستى بر آتش نگرفته‏‌اند، نباید به مسئولیت‌هاى کلیدى تکیه کنند.»

و ما را توصیه می کرد تا زبان گویای مردم مسلمان ایران باشیم همصدا با دیگر ملت های مبارز جهان: «فریاد برائت ما، فریاد فقر و تهیدستى گرسنگان و محرومان و پابرهنه‏‌هایى است که حاصل عرق جبین و زحمات شبانه روزى آنان را، زراندوزان و دزدان بین المللى به یغما برده‏‌اند و حریصانه از خون دل ملتهاى فقیر و کشاورزان و کارگران و زحمتکشان، به اسم سرمایه‌دارى و سوسیالیزم و کمونیزم مکیده و شریان حیات اقتصاد جهان را به خود پیوند داده‌‏اند و مردم جهان را از رسیدن به کمترین حقوق حقه خود محروم نموده‏‌اند.» (برائت از مشرکان و تبیین وظایف مسلمین و مشکلات جهان اسلام، مورخ ۶ مرداد ۱۳۶۶)

هر رسانه در مسیر تثبیت خود با دو خطر عمده در ارتباط با جامعه مواجه است، نخست؛ خطر «افراط در نخبه گرایی» به قیمت دوری از مردم و دوم؛ خطر «افراط در عوام گرایی» و پیروی کورکورانه از توده ها. افراط نخست، جدا شدن از مردم و تجددگرایی کورکورانه را در پی دارد که آسیب جدی مطبوعات و روشنفکران ایران پیش از انقلاب بوده است. آفتی که متاسفانه در دوران پس از پایان جنگ تحمیلی و رحلت حضرت امام(ره) نیز مجددا رخ نمود، تا جایی که رسانه ها – و بویژه بخشی از رسانه های جریان خط امام(ره) که به اصلاحطلب موسوم شدند- دامان ملت را رها کرده به آغوش اندک نخبگان و چهره های مطرح – که عمدتا متجددمآب و غرب زده بودند- افتادند.

از سوی دیگر نباید به نام مردم گرایی به دام عوام گرایی افتاد. نباید به نام جلب مردم، اسیر مطالبات ظاهری و امواج زودگذر سیاسی و اجتماعی شد و از مطالبات اصیل و اصلی مردم منحرف شد. در عین حال نباید به نام مردمگرایی، مردم را فریفت و آنان را به دام خواسته های شخصی، گروهی و حزبی کشاند. می باید هم مطالبات واقعی و انقلابی مردم را بازشناخت و پی گرفت و هم نخبگان دلسوز و روشنفکران انقلابی را به مردم معرفی کرد تا از رهگذر پیوند آنان، جامعه به سوی پیگیری اهداف بلندمدت انقلاب اسلامی رهنمون شود. دانشجویان خط امام(ره) بر آنند که می توان هم با مردم بود و خواسته های آنان را دنبال کرد، و هم به تآکید بر وظیفه روشنگری و روشنفکری انقلابی، اصالت ها و روش های اصیل مطالبه را به آنان عرضه کرد تا در مسیر پیگیری آن مطالبات، کند، کورکورانه و کورمال کورمال قدم برنداریم.

آفت دیگری که به نام مردم گرایی و مردمپسندی متوجه رسانه های کشور است، استفاده از سبک ها و روش های عامه پسند و ژورنالیسم زرد است که هم در قالب فرم و هم محتوای رسانه بروز می نماید. همچنین تمکین از روش های به اصطلاح حرفه ای که جز با دریدن پرده های عفت عمومی و سوء استفاده های سیاسی ممکن نمی شود.  دانشجویان خط امام(ره) بر آنند که برای جلب مخاطب نیاز به استفاده از روش های غیراخلاقی نیست و حرفه ای گری هم به معنای غیراخلاقی بودن نمی تواند باشد. رسانه خط امامی می باید با تأکید بر اصالت ها و مطالبات اصیل مردم، مردم را جلب کند و نه آنکه با روش های غیراخلاقی بخواهد آنان را به رسانه جلب و سپس خواسته های فردی و حزبی خود را به آنان حقنه نماید.

در این مسیر باید به امام(ره) اقتدا کرد که در عین فضل و دانش گسترده دینی و سیاسی – که نتیجه آن نگارش دشوارترین و عمیق ترین کتب فقهی، عرفانی و تفسیری به زبان قرآن کریم است- در مواجهه با توده های مردم، با زبانی ساده سخن می راندند، چندان که مهمترین بیانات و اشارات ایشان در مواجهه با مشکلات عمده جامعه و مقابله با خطرهای بزرگ انقلاب در جمع ساده ترین اقشار مردم و به سهل ترین شیوه سخن، بیان شده است. مصداق این سخن، جمله مشهوری است که در جمع نانوایان تهران ایراد شد: «آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند» و همین جمله ساده چنان دستگاه دیپلماسی امریکا را به تکاپو هراس انداخت تا موضعی رسمی در مقابل آن اتخاذ کند که هیچ موضع گیری رسمی سیاسی دیگری در مقابل سران کاخ سفید نکرده بود. و در صحت آن سخن ساده همان بس که سران کاخ سفید نه آن زمان توانستند پاسخی در مقام سخن بدهند و نه تا امروز پاسخی در عمل داده اند!

سیاست

رسانه خط امامی(ره) اگرچه مواضع آشکاری در قبال گروه های التقاطی، منافق، فرصت طلب و بیگانه پرست دارد، اما نباید آلوده به بازی های سیاسی و کینه جویی های دشمن شاد کن شود. ملاک و معیار دانشجویان خط امام(ره) در این مسئله، رویکرد مثبت حضرت امام(ره) به هر دو قطب سیاسی عصر ایشان است که آنان را دعوت به همدلی با هم در مقابل توطئه دشمن می نمود: «شما باید توجه داشته باشید تا زمانی که اختلاف و موضعگیری ها در حریم مسائل مذکور است، تهدیدی متوجه انقلاب نیست. اختلاف اگر زیربنایی و اصولی شد، موجب سستی نظام می شود و این مسئله روشن است که بین افراد و جناحهای موجود وابسته به انقلاب اگر اختلاف هم باشد، صرفا سیاسی است ولو اینکه شکل عقیدتی به آن داده شود، چرا که همه در اصول با هم مشترکند و به همین خاطر است که من آنان را تایید می نمایم. آنها نسبت به اسلام و قرآن و انقلاب وفادارند و دلشان برای کشور و مردم می سوزد و هر کدام برای رشد اسلام و خدمت به مسلمین طرح و نظری دارند که به عقیده خود موجب رستگاری است.» (منشور برادری/ پاسخ حضرت امام به نامه محمدعلی انصاری، مورخ ۱۰ آبان ۱۳۶۷)

اما مهمترین تهدید پیش روی دانشجویان خط امام(ره) امروز آنست که گروهی که قاطبه امور و مصادر را در اختیار دارد، با تنگ نظری و فرصت طلبی راه را بر حضور دانشجویان و منتقدان می بندد و آنان را با انواع و انحاء برچسب ها متهم می سازد. پاسخ حضرت امام(ره) به ایشان چنین است: «اگر آقایان از این دیدگاه که همه می خواهند نظام و اسلام را پشتیبانی کنند به مسائل بنگرند، بسیاری از معظلات و حیرتها برطرف می گردد ولی این بدان معنا نیست که همه افراد تابع محض یک جریان باشند. با این دید گفته ام که انتقاد سازنده معنایش مخالفت نبوده و تشکل جدید مفهومش اختلاف نیست. انتقاد بجا و سازنده باعث رشد جامعه می شود. انتقاد اگر بحق باشد، موجب هدایت دو جریان می شود. هیچ کس نباید خود را مطلق و مبرای از انتقاد ببیند. البته انتقاد غیر از برخورد خطی و جریانی است. اگر در این نظام کسی یا گروهی خدای ناکرده بی جهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتما پیش از آنکه به رقیب یا رقبای خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است. در هر حال یکی از کارهایی که یقینا رضایت خداوند متعال در آن است، تالیف قلوب و تلاش جهت زدودن کدورتها و نزدیک ساختن مواضع خدمت به یکدیگر است. باید از واسطه هایی که فقط کارشان القای بدبینی نسبت به جناح مقابل است، پرهیز نمود. شما آنقدر دشمنان مشترک دارید که باید با همه توان در برابر آنان بایستید، لکن اگر دیدید کسی از اصول تخطی می کند، در برابرش قاطعانه بایستید.» (منشور برادری/ پاسخ حضرت امام به نامه محمدعلی انصاری، مورخ ۱۰ آبان ۱۳۶۷)

بر همین اساس، ایشان اگرچه در رهنمودهای آشکارشان، خط اسلام ناب را بر خطوط انحرافی مرجح دانسته و دست نوازش بر سر عدالتخواهان و حامیان «مستضعفین و محرومین» کشیده بودند، اما درباره جبهه بندی های غلط و افراط در رویارویی های سیاسی هم هشدار می دادند: «جبهه بندى نهایتاً معارضه پیش مى‏‌آورد. هر جناح براى حذف و طرد طرف مقابل خود واژه و شعارى انتخاب مى‏‌کند، یکى متهم به طرفدارى از سرمایه دارى و دیگرى متهم به التقاطى مى‏‌شود که من براى حفظ اعتدال‏ جناحها همیشه تذکرات تلخ و شیرینى داده‏‌ام.» (منشور روحانیت، مورخ ۳ اسفند ۱۳۶۷)

پس؛ ما دانشجویان نیز همچنان که ایشان هماره مردم و نخبگان را به نقد عملکرد مسئولین و سیاستمداران دعوت می نمودند، در نقد سازنده بر مبنای آرمانهای انقلاب اسلامی خواهیم کوشید: «آقایان توجه کنند همه و همه ملت موظفند که نظارت کنند بر این امور. نظارت کنند اگر من یک پایم را کنار گذاشتم، کج گذاشتم، ملت موظف است که بگویند پایت را کج گذاشتی، خودت را حفظ کن. مسأله، مسأله مهم است. همه ملت موظفند به اینکه نظارت داشته باشند در همه کارهایی که الآن مربوط به اسلام است. اگر دیدند که یک کمیته خدای نخواسته برخلاف مقررات اسلام دارد عمل می کند، بازاری باید اعتراض کند؛ عرض بکنم که کشاورز باید اعتراض کند؛ معممین و علما باید اعتراض کنند. اعتراض کنند تا این کج را راست کنند. اگر دیدند یک معمم بر خلاف موازین اسلام، خدای نخواسته، می خواهد عمل بکند، همه موظفند که جلویش را بگیرند.» (سخنرانی در جمع روحانیون، پاسداران و اهالی کرج، مورخ ۸ خرداد ۱۳۵۸)

جهان اسلام و بین الملل

دانشجویان خط امام(ره) اگرچه اصلاح امور جامعه اسلامی را – آنچنان که شایسته امت امام خمینی(ره) در دهه چهارم انقلاب اسلامی است- بر سایر امور ارجح می دانند، اما فرزندان مکتب پیشوایی هستند که رهبر تمام مسلمین و آزادیخواهان جهان بود. پیشوایی که بلافاصله پس از صلح ننگین اعراب با اسرائیل، پرچم مبارزه علنی با اقطاب استکبار جهانی و صهیونیسم را برافراشت و نه تنها خود کعبه دل ها شد که ملت ایران را به عنوان ملت پیشگام مبارزه معرفی کرد. بر این اساس، دانشجویان پیرو خط امام(ره) بر این جملات پیشوایشان اقتدا خواهند کرد که فرمود: «شعار نه شرقى و نه غربى ما، شعار اصولى انقلاب اسلامى در جهان گرسنگان و مستضعفین بوده و ترسیم کننده سیاست واقعىِ عدم تعهد کشورهاى اسلامى و کشورهایى است که در آینده نزدیک و به یارى خدا اسلام را به عنوان تنها مکتب نجاتبخش بشریت مى‏‌پذیرند و ذره‌‏اى هم از این سیاست عدول نخواهد شد… این سیاست، ملاک عمل ابدى مردم ما و جمهورى اسلامى ما و همه مسلمانان سرتاسر عالم است. چرا که شرط ورود به صراط نعمت، حق برائت و دورى از صراط گمراهان است که در همه سطوح و جوامع اسلامى باید پیاده شود.» (برائت از مشرکان و تبیین وظایف مسلمین و مشکلات جهان اسلام، مورخ ۶ مرداد ۱۳۶۶)

و نیز فرمود: «راه مبارزه با اسلام امریکایی از پیچیدگی خاصی برخوردار است که تمامی زوایای آن باید برای مسلمانان پابرهنه روشن گردد؛ که متأسفانه هنوز برای بسیاری از ملتهای اسلامی مرز بین «اسلام امریکایی» و «اسلام ناب محمدی» و اسلام پابرهنگان و محرومان، و اسلام مقدس نماهای متحجر و سرمایه داران‌ خدانشناس و مرفهین بی‌درد، کاملاً مشخص نشده است. و روشن ساختن این حقیقت که ممکن نیست در یک مکتب و در یک آیین دو فکر متضاد و رودررو وجود داشته باشد از واجبات سیاسی بسیار مهمی است….» (پیام به مناسبت شهادت عارف الحسینی، مورخ ۱۴ شهریور ۱۳۶۷)

همان معلم دانایی که انحرافات آتی جامعه را پیش بینی کرد: «ترس من این است که تحلیلگران امروز، ده سال دیگر بر کرسى قضاوت بنشینند و بگویند که باید دید فتواى اسلامى و حکم اعدام سلمان رشدى مطابق اصول و قوانین دیپلماسى بوده است یا خیر؟ و نتیجه گیرى کنند که چون بیان حکم خدا آثار و تبعاتى داشته است و بازار مشترک وکشورهاى غربى علیه ما موضع گرفته‏اند، پس باید خامى نکنیم و از کنار اهانت کنندگان به مقام مقدس پیامبر و اسلام و مکتب بگذریم!» و فرمود: «ضرورتى نیست که در چنین شرایطى ما به دنبال ایجاد روابط و مناسبات گسترده باشیم، چرا که دشمنان ممکن است تصور کنند که ما به وجود آنان چنان وابسته و علاقه مند شدیم که از کنار اهانت به معتقدات و مقدسات دینى خود ساکت و آرام مى‏گذریم. آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل مى‏کنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسى خود تجدید نظر نماییم و ما خامى کرده‏ایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهاى تند یا جنگ سبب بدبینى غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزواى کشور شده است و اگر ما واقع‌گرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانى مى‏‌کنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین مى‏‌گذارند.» (منشور روحانیت، مورخ ۳ اسفند ۱۳۶۷)

اما صدور انقلابی که نه از طریق اشغال خاک، بلکه از طریق فتح قلوب صورت خواهد پذیرفت: «این ابرقدرتها هستند که هیچ مرز و حد و قانونى نمى‏‌شناسند و تجاوز به منافع دیگران و استعمار و استثمار و بردگى ملتها را امرى ضرورى و کاملًا توجیه شده و منطقى و منطبق با همه اصول و موازین خود ساخته و بین‌المللى مى‏‌دانند…. ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجى و بین‌الملل اسلامى‏‌مان بارها اعلام نموده‌‏ایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم… ما درصدد خشکانیدن ریشه‏‌هاى فاسد صهیونیزم، سرمایه دارى و کمونیزم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفته‏‌ایم، به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظام‌هایى را که بر این سه پایه استوار گردیده‏‌اند نابود کنیم؛ و نظام اسلام رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- را در جهان استکبار ترویج نماییم.» (منشور استقامت: پیام به مناسبت کشتار مکه و قبول قطعنامه ۵۹۸، ۲۹ تیر ۱۳۶۷)

و این آخرین وصیت امام(ره) خطاب به ملت های مسلمان و آزادی خواه جهان، ملاک و معیار نظر و عمل ما خواهد بود: «و شما ای مستضعفان جهان و ای کشورهای اسلامی و مسلمانان جهان بپا خیزید و حق را با چنگ و دندان بگیرید و از هیاهوی تبلیغاتی ابرقدرتها و عمال سرسپرده آنان نترسید؛ و حکام جنایتکار که دسترنج شما را به دشمنان شما و اسلام عزیز تسلیم می کنند از کشور خود برانید؛ و خود و طبقات خدمتگزار متعهد، زمام امور را به دست گیرید و همه در زیر پرچم پرافتخار اسلام مجتمع، و با دشمنان اسلام و محرومان جهان به دفاع برخیزید؛ و به سوی یک دولت اسلامی با جمهوری ای آزاد و مستقل به پیش روید که با تحقق آن، همه مستکبران جهان را به جای خود خواهید نشاند و همه مستضعفان را به امامت و وراثت ارض خواهید رساند.» (وصیت نامه سیاسی الهی امام(ره))

اقتصاد

انقلاب اسلامی، یک جنگ طبقاتی صرف یا مبارزه اقشار اجتماعی نبود که بخواهد پس از پیروزی، اقتصاد را اولویت و زیربنای نظام نوین قرار دهد. انقلاب ما یک انقلاب جامع با ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی بود که بر مبنای اسلام ناب صورت گرفت و نظام بر آمده از آن هم رسالت های گوناگون داشت. اما رسالت بازپس گیری حقوق مستضعفان و تأمین استقلال اقتصادی و رفاه شایسته مردم ایران از اهم آن مسائل بود، همچنانکه امام در جملات متعدد خود فرمود: «البته پیاده کردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصاً برنامه های اقتصادی آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایه داری غرب و اشتراکی شرق، بدون حاکمیت همه جانبه اسلام میسر نیست و ریشه کن شدن آثار سوء و مخرب آن چه بسا بعد از استقرار نظام عدل و حکومت اسلامی همچون جمهوری اسلامی ایران نیازمند به زمان باشد، ولی ارائه طرح ها و اصولاً تبیین جهت گیری اقتصاد اسلام در راستای حفظ منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومی آنان و مبارزه اسلام با زر اندوزان، بزرگترین هدیه و بشارت آزادی انسان از اسارت فقر و تهیدستی به شمار می رود و بیان این حقیقت که صاحبان مال و منال در حکومت اسلام هیچ امتیاز و برتری ای از این جهت بر فقرا ندارند و ابداً اولویتی به آنان تعلق نخواهد گرفت، مسلّم راه شکوفایی و پرورش استعدادهای خفته و سرکوب شده پابرهنگان را فراهم می کند.» (برائت از مشرکان/ پیام به مسلمانان ایران و جهان و زائران بیت الله الحرام، مورخ ۶ مرداد ۱۳۶۶)

امام(ره) همچنین در تبیین اندیشه اقتصادی انقلاب اسلامی فرمود: «اسلام نه با سرمایه داری ظالمانه و بیحساب و محروم کننده توده های تحت ستم و مظلوم موافق است، بلکه آن را به طور جدی در کتاب و سنت محکوم می کند و مخالف عدالت اجتماعی می داند – گرچه بعض کج فهمان بی اطلاع از رژیم حکومت اسلامی و ازمسائل سیاسی حاکم در اسلام در گفتار و نوشتار خود طوری وانمود کرده اند “و باز هم دست برنداشته اند” که اسلام طرفدار بی مرز و حد سرمایه داری و مالکیت است و با این شیوه که با فهم کج خویش از اسلام برداشت نموده اند چهره نورانی اسلام را پوشانیده و راه را برای مغرضان ودشمنان اسلام باز نموده که به اسلام بتازند، و آن را رژیمی چون رژیم سرمایه داری غرب مثل رژیم امریکا و انگلستان و دیگر چپاولگران غرب به حساب آورند، و با اتکال به قول و فعل این نادانان یا غرضمندانه و یا ابلهانه بدون مراجعه به اسلام شناسان واقعی با اسلام به معارضه برخاسته اند – و نه رژیمی مانند رژیم کمونیسم و مارکسیسم لنینیسم است که با مالکیت فردی مخالف و قائل به اشتراک می باشند با اختلاف زیادی که دوره های قدیم تاکنون حتی اشتراک در زن و همجنس بازی بوده و یک دیکتاتوری و استبداد کوبنده در بر داشته. بلکه اسلام یک رژیم معتدل با شناخت مالکیت و احترام به آن به نحو محدود در پیدا شدن مالکیت و مصرف، که اگر بحق به آن عمل شود چرخهای اقتصاد سالم به راه می افتد و عدالت اجتماعی، که لازمه یک رژیم سالم است تحقق می یابد.» (وصیت نامه سیاسی الهی حضرت امام(ره))

البته پرچمداری عدالت و دفاع از حقوق مستضعفین و محرومین، بی هزینه نخواهد بود، همچنانکه پیر جماران پیشبینی فرمود: «مسؤولین نظام ایران انقلا‌بی باید بدانند ‌که عده‌ای ‌از خدا بی‌خبر برای ‌از بین بردن انقلاب هر کس را ‌که بخواهد برای فقرا و مستمندان کار کند و راه اسلام و انقلاب را بپیماید فوراً او را “کمونیست” و “التقاطی” می‌خوانند. از ‌این اتهامات نباید ترسید. باید خدا را در نظر داشت، و تمام ‌هم و تلاش خود را در جهت رضایت خدا و کمک به فقرا به کار گرفت و ‌از هیچ تهمتی نترسید.» (منشور استقامت: پیام به مناسبت کشتار مکه و قبول قطعنامه ۵۹۸، مورخ ۲۹ تیر ۱۳۶۷)

امام همچنین با تاکید بر خودکفایی و استقلال اقتصادی کشور فرمود: «به مسئولین و دست اندرکاران در هر رده نیز مى‏گویم که شرعاً بر همه شما واجب است که همت کنید تا آخرین رگ و ریشه‏‌هاى وابستگى این کشور به بیگانگان را در هر زمینه‏اى قطع نمایید- که ان شاء اللَّه خواهید کرد- و اگر مصلحت نظام و اسلام سکوت است، دردمندانه سکوت کنید که اجر سکوت براى پیشبرد اهداف نظام و اسلام به مراتب بیشتر از دفاع از اتهام وابستگى است.» و نیز: «توجه به بازسازى مراکز صنعتى نباید کوچکترین خللى بر ضرورت رسیدن به امر خودکفایى کشاورزى وارد آورد، بلکه اولویت و تقدم این امر باید محفوظ بماند… مطمئناً خودکفایى در کشاورزى مقدمه‌‏اى است براى استقلال و خودکفایى در زمینه‏‌هاى دیگر.» و نیز: «مهمترین عامل در کسب خودکفایى و بازسازى توسعه مراکز علمى و تحقیقات و تمرکز و هدایت امکانات و تشویق کامل و همه جانبه مخترعین و مکتشفین و نیروهاى متعهد و متخصصى است که شهامت مبارزه با جهل را دارند.» و نیز: «استفاده از نیروهاى عظیم مردمى در بازسازى و سازندگى… و شکستن طلسم انحصار در تجارت داخل و خارج به افراد خاص متمکن و مرفه و بسط آن به توده‏‌هاى مردم و جامعه.» (منشور سازندگی، ۱۱ مهر ۱۳۶۷)

امام(ره) همچنین مقابله با خطرات پیش روی پیشرفت کشور را با نگاه ژرف خویش مطالبه می نمود: «مبارزه با فرهنگ مصرفى که بزرگترین آفت یک جامعه انقلابى است.» (منشور سازندگی، ۱۱ مهر ۱۳۶۷)، همان خطراتی که اندکی پس از رحلت آن بزرگوار و در سایت غفلت ها و غرض ها رخ نمود.

و البته، در این مسیر نباید نومید بود و از آینده تابناک انقلاب اسلامی دلسرد شد. همچنانکه امام(ره) هماره به تحقق عدالت و پیشرفت در کشور امیدوار بود: «در مسئله بازسازى و سازندگى من اطمینان دارم که شخصیت‌هاى رده بالاى نظام و مسئولین محترم و نیز مردم وفادار و انقلابى کشورمان چون گذشته هرگز قبول نمى‏‌کنند که نیل به این هدف به قیمت وابستگى ایران اسلامى به شرق و یا غرب تمام شود.» (منشور سازندگی، ۱۱ مهر ۱۳۶۷)

تاریخ انقلاب

بازشناخت تاریخچه جنبش دانشجویی ایران پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از مهمترین وظایف و اهداف رسانه دانشجویان پیرو خط امام(ره) است. این مهم البته می باید در کنار هدف بلندتری که بازشناخت تاریخ انقلاب اسلامی است، دنبال شود، چراکه تاریخچه جنبش دانشجویی، بخشی از تاریخ مبارزات مردم ایران در جهت تحقق مطالبات اصیل خود بوده و پس از پیروزی آن نهضت در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، در قالب جنبش دانشجویی مسلمان ادامه یافته است.

در این مسیر می باید به رهنمودهای امام مان توجه نماییم که در آخرین سال حیات پربار خویش، ضرورت نگارش دقیق تاریخ انقلاب را به جد تأکید نمود. تا جاییکه نوشت: «اکثر مورخین، تاریخ را آن گونه که مایلند و یا بدان گونه که دستور گرفته‌اند می‌نویسند، نه آن گونه که اتفاق افتاده است. از اول می‌دانند که کتابشان بنا است به چه نتیجه‌ای برسد و در آخر به همان نتیجه هم می‌رسند»

 و نیز خطوط اصلی این تاریخ نویسی را مشخص و مبین نمود: «از شما می‌خواهم هر چه می‌توانید سعی و تلاش نمایید تا هدف قیام مردم را مشخص نمایید، چرا که همیشه مورخین اهداف انقلاب‌ها را در مسلخ اغراض خود و یا اربابانشان ذبح می‌کنند. امروز همچون همیشه تاریخ انقلاب‌ها، عده‌ای به نوشتن تاریخ پر افتخار انقلاب اسلامی ایران مشغولند که سر در آخور غرب و شرق دارند. تاریخ جهان پر است از تحسین و دشنام عده‌ای خاص، له و یا علیه عده‌ای دیگر و یا واقعه‌ای در خور بحث. اگر شما می‌توانستید تاریخ را مستند به صدا و فیلم حاوی مطالب گوناگون انقلاب از زبان توده‌های مردم رنجدیده کنید، کاری خوب و شایسته در تاریخ ایران نموده‌اید. باید پایه‌های تاریخ انقلاب اسلامی ما چون خود انقلاب بر دوش پابرهنگان مغضوب قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها باشد. شما باید نشان دهید که چگونه مردم، علیه ظلم و بیداد، تحجر و واپس‌گرایی قیام کردند و فکر اسلام ناب محمدی را جایگزین تفکر اسلام سلطنتی، اسلام سرمایه‌داری، اسلام التقاط و در یک کلمه اسلام آمریکایی کردند.»

و نیز فرمود: «شما باید نشان دهید که در جمود حوزه‌های علمیه آن زمان که هر حرکتی را متهم به حرکت مارکسیستی و یا حرکت انگلیسی می‌کردند، تنی چند از عالمان دین باور دست در دست مردم کوچه و بازار، مردم فقیر و زجر کشیده گذاشتند و خود را به آتش و خون زدند و از آن پیروز بیرون آمدند. شما باید به روشنی ترسیم کنید که در سال ۴۱، سال شروع انقلاب اسلامی و مبارزه روحانیت اصیل در مرگ‌آباد تحجر و تقدس‌مآبی چه ظلم‌ها بر عده‌ای روحانی پاکباخته رفت، چه ناله‌های دردمندانه کردند، چه خون دل‌ها خوردند، متهم به جاسوسی و بی‌دینی شدند ولی با توکل بر خدای بزرگ کمر همت را بستند و از تهمت و ناسزا نهراسیدند و خود را به طوفان بلا زدند و در جنگ نابرابر ایمان و کفر، علم و خرافه، روشنفکری و تحجرگرایی، سرافراز – ولی غرقه به خون یاران و رفیقان خویش – پیروز شدند.» (پیام پیرامون تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی/ نامه به حجت الاسلام سید حمید روحانی، مورخ ۲۵ دی ۱۳۶۷)

فرهنگ و هنر

برخلاف تصویر ناقصی که عده ای مورخ و سیاست نویس کوته فکر و مغرض از انقلاب اسلامی جلوه می دهند، انقلاب اسلامی مردم ایران نه یک کودتای سیاسی و نه یک شورش اجتماعی بر اساس نیازهای اقتصادی نبوده و نیست. مهمترین شاخصه انقلاب ما، اسلامی بودن آن است و مهمترین ابزار تحقق آن هم ابزار های فرهنگی و هنری. همچنانکه امام(ره) درباره اصالت و اولویت عنصر فرهنگ و انحطاط فرهنگی ایران پیش از انقلاب فرموده اند: «بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد فرهنگ آن جامعه است. اساسا فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می دهد و با انحراف فرهنگ، هر چند جامعه در بعدهای اقتصادی، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ و پوک و میان تهی است. اگر فرهنگ جامعه ای وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا می کند و بالاخره در آن مستهلک می شود و موجودیت خود را درتمام ابعاد از دست می دهد. استقلال و موجودیت هر جامعه از استقلال فرهنگ آن نشات می گیرد، و ساده اندیشی است که گمان شود با وابستگی فرهنگی، استقلال در ابعاد دیگر یا یکی از آنها امکانپذیر است. بی جهت و من باب اتفاق نیست که هدف اصلی استعمارگران که در راس تمام اهداف آنان است، هجوم به فرهنگ جوامع زیرسلطه است.» (پیام به دانشجویان و دانش آموزان درباره آثار فرهنگ مستقل و فرهنگ وابسته، مورخ ۳۱ شهریور ۱۳۶۰)

تا زمان پیروزی انقلاب، فرهنگ و هنر، ابزار دست استبداد و استعمار بود: «رادیو و تلویزیون و مطبوعات و سینماها و تئاترها از ابزارهای موثر تباهی و تخدیر ملتها، خصوصا نسل جوان بوده است. در این صد سال اخیر بویژه نیمه دوم آن، چه نقشه های بزرگی از این ابزار، چه در تبلیغ ضد اسلام و ضدروحانیت خدمتگزار، و چه در تبلیغ استعمارگران غرب و شرق، کشیده شد و ازآنها برای درست کردن بازار کالاها خصوصا تجملی و تزئینی از هر قماش، ازتقلید در ساختمانها و تزئینات و تجملات آنها و تقلید در اجناس نوشیدنی وپوشیدنی و در فرم آنها استفاده کردند، به طوری که افتخار بزرگ فرنگی ماب بودن در تمام شئون زندگی از رفتار و گفتار و پوشش و فرم آن بویژه درخانمهای مرفه یا نیمه مرفه بود، و در آداب معاشرت و کیفیت حرف زدن و به کار بردن لغات غربی در گفتار و نوشتار به صورتی بود که فهم آن برای بیشتر مردم غیرممکن، و برای همردیفان نیز مشکل می نمود! فیلمهای تلویزیون از فرآورده های غرب یا شرق بود که طبقه جوان زن و مرد را از مسیر عادی زندگی و کار و صنعت و تولید و دانش منحرف و به سوی بیخبری از خویش وشخصیت خود و یا بدبینی و بدگمانی به همه چیز خود و کشور خود، حتی فرهنگ و ادب و ماثر پر ارزشی که بسیاری از آن با دست خیانتکار سودجویان، به کتابخانه ها و موزه های غرب و شرق منتقل گردیده است. مجله ها با مقاله ها وعکسهای افتضاح بار و اسف انگیز، و روزنامه ها با مسابقات در مقالات ضدفرهنگی خویش و ضداسلامی با افتخار، مردم بویژه طبقه جوان موثر را به سوی غرب یا شرق هدایت می کردند.» (وصیت نامه سیاسی الهی حضرت امام(ره))

اما همینکه حکومت اسلامی تنها در ظرف ملت ایران تحقق یافت و سپس شعله های آن به سراسر عالم زبانه کشید خود گواه دیگری است بر هویت فرهنگی ما که ریشه های اسلامی- ایرانی دارد. پس می باید در بازتعریف این هویت کوشید و این بازتعریف و تبیین ممکن نخواهد بود مگر از طرق خود فرهگ و هنر. اما در این باره باید تأکید کرد هر هنری نمی توان معیار باشد و اسلامی بودن و ایرانی بودن به معنا افتادن به دامان روشنفکران به اصطلاح سنت گرا نیست که ظاهر اسلامی و ایرانی دارند، اما باطن شان غرب زده و عمل شان جدا از اسلام اصیل و مطالبات اصیل مردم ایران است: «تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم) اسلام ائمه هدی (علیهم السلام) اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگانِ تاریخِ تلخ و شرم‌آور محرومیتها باشد. هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه داری مدرن و کمونیسم خون آشام و نابود کننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی‌درد، و در یک کلمه «اسلام امریکایی» باشد… هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی است. هنر در عرفان اسلامی ترسیمِ روشن عدالت و شرافت و انصاف، و تجسیم تلخکامی گرسنگانِ مغضوبِ قدرت و پول است. هنر در جایگاه واقعی خود تصویر زالوصفتانی است که از مکیدن خون فرهنگ اصیل اسلامی، فرهنگ عدالت و صفا، لذت می‌برند. تنها به هنری باید پرداخت که راه ستیز با جهانخواران شرق و غرب، و در رأس آنان امریکا و شوروی، را بیاموزد. هنرمندان ما تنها زمانی می‌توانند بی‌دغدغه کوله بار مسئولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بدون اتکا به غیر، تنها و تنها در چهارچوب مکتبشان، به حیات جاویدان رسیده‌اند.» (پیام به هنرمندان، مورخ ۳۰ شهریور ۱۳۶۷)

به همین دلیل است که پیر جماران در وصیت خویش، مسئولیت را به دقت و نظارت در امر فرهنگ دعوت می نماید: «وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده و رئیس جمهور و روسای جمهور مابعد و به شورای نگهبان و شورای قضایی و دولت در هرزمان  آن است که نگذارند این دستگاههای خبری و مطبوعات و مجله ها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند. و باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن، که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می شود، از نظر اسلام و عقل محکوم است. و تبلیغات و مقالات و سخنرانی ها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است. و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است. و از آزادیهای مخرب باید جلوگیری شود.» (وصیت نامه سیاسی الهی حضرت امام(ره))

اینها همه تلاشی است برای اشاعه فرهنگ و هنر متعهد به معنی مردمی و ارزشی که نه در دام عوام گرایی می افتد و نه در دام سطحی نگری. نه مردم فریب و هرزه انگار است و نه مغلل و روشنفکرپسند. نه سرمایه سالاری را ترویج می کند و نه رهبانیت پوچ را. اما نه آن تعریف از هنر و فرهنگ و رسانه متعهد، محدود کننده است و نه این وصیت بر نظارت، که امام اندکی پیش از بازگشت به خاک وطن و پیروزی انقلاب اسلامی، صراحتا فرموده بود: «در اسلام، دموکراسی مندرج است و مردم آزادند در اسلام، هم در بیان عقاید و هم در اعمال، مادامی که توطئه در کار نباشد و مسائلی را عنوان نکنند که نسل ایران را منحرف کنند.» (مصاحبه با خبرنگار فرانسوی مجله محلی «لُ اکُو»، مورخ ۲۵ دی ۱۳۵۷)

اما در واقع این وظیفه خود اصحاب قلم و هنر انقلاب است که الگوی صحیحی از هنر، فرهنگ و رسانه ارائه دهند تا مردم به دام الگوهای غلط نیفتند. در این مسیر نه نیاز به نظارت دولتی هست و نه مردم نیازمند ممیزی افراطی دولتی، خارج از نظارت عقل و اندیشه دینی شان.

نتیجه گیری

رسانه دانشجویان خط امام(ره) طلیعه انسجام فکری و تشکیلاتی دانشجوئیان مسلمانی است که دل در گرو اندیشه امام(ره) دارند و خود را موظف به پیگیری خط راستین ایشان می دانند. این مهم، البته وظیفه ای است که رهبر کبیرشان، خود بر دوش آنها نهاده است: «جوانان متعهد در طول تاریخ و خصوص دانشجویان مسلمان در نسل حاضر و نسلهای آینده سرمایه های امیدبخش اسلام و کشورهای اسلامی هستند. اینانند که با تعهد و سلاح و استقامت و پایداری می توانند کشتی نجات امت اسلامی و کشورهای خود باشند، و این عزیزانند که هدف اصلی استعمار و استثمارگران جهانند و هر قطبی درصدد صید آنان است و با صید آنان است که ملتها و کشورها به تباهی و استضعاف کشیده می شوند. و اکنون ای جوانان عزیز، و ای دانشجویان و دانشمندان امروز و فرداهای امت و اسلام، امانت بزرگ استقلال و آزادی که از دام دو قطب شرق و غرب با مجاهدت و فداکاری ملت عظیم الشأن ایران بدست آمده است، به شما عزیزان سپرده شده و مسئولیت بزرگی بعهده همه گذاشته است. همه ملت و خصوص دانشجویان مسلمان که رهبران آینده هستند مسئول نگهبانی از این امانت بزرگ الهی می باشند.» (وصیت نامه سیاسی الهی حضرت امام(ره))

بر اساس آنچه گفته شد، رسانه دانشجویان خط امام(ره) با شکل دهی ساختار خود بر مبنای مرامنامه و ترسیم روش های آن در قالب اساسنامه، در راستای اهداف بالا و در حوزه های مشخص به تبیین و اشاعه اسلام ناب محمدی (ص) که در عصر ما در قالب خط امام(ره) بازتعریف شده است، خواهد پرداخت. هدفی که از زمان آغاز نهضت امام خمینی (ره) توسط ایشان و یاران برگزیده ایشان آغاز شده و در سایه تبعیت از ولایت فقیه، می رود تا سراسر عالم را دگرگون سازد: «امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار، و جنگ پابرهنه‏‌ها و مرفهین بى‏درد شروع شده است. و من دست و بازوى همه عزیزانى که در سراسر جهان کوله بار مبارزه را بر دوش گرفته‏‌اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلاى عزت مسلمین را نموده‏‌اند مى‏‌بوسم.» (منشور استقامت: پیام به مناسبت کشتار مکه و قبول قطعنامه ۵۹۸، ۲۹ تیر ۱۳۶۷)

و السلام علی من التبع الهدی

هیئت موسس سایت «مبارزه»

( رسانه تحلیلی خبری دانشجویان پیرو خط امام(ره) )