آیت الله دکتر بهشتی: عالم کسی است که اسلام را همان طور که هست بشناسد، روتوش نکند
اگر از نظر دینی در کار خودتان شبهه نمیکنید از نظر یک عالم شبهه کنید عالم کسی است که اسلام را و چهره اسلام را همانطور که هست بشناسد، روتوش نکند، نمیگویم متحجر باشد، با اندازه کافی زمینه رشد و تطور در خود اسلام وجود دارد، دیگر احتیاج به اینکه چیزی چاشنی آن بکنیم نیست، روتوش نکند یعنی نصوص اسلامی را همانطوری که هست تحویل بگیرد و بعد مناسبات محتوای خالص این نصوص را با آراء و عقاید و افکار دیگر پیدا کند.
«مبارزه» (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام):به گزارش مبارزه، روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی با عنوان «مسئولیت ما در برابر نیازهای فکری جوانان» از شهیدآیت الله دکتر بهشتی آورده است:
اگر از نظر دینی در کار خودتان شبهه نمیکنید از نظر یک عالم شبهه کنید عالم کسی است که اسلام را و چهره اسلام را همانطور که هست بشناسد، روتوش نکند، نمیگویم متحجر باشد، با اندازه کافی زمینه رشد و تطور در خود اسلام وجود دارد، دیگر احتیاج به اینکه چیزی چاشنی آن بکنیم نیست، روتوش نکند یعنی نصوص اسلامی را همانطوری که هست تحویل بگیرد و بعد مناسبات محتوای خالص این نصوص را با آراء و عقاید و افکار دیگر پیدا کند.
متاسفانه این مسئله روتوش کردن سابقهای بس دیرینه در تاریخ اسلام دارد و بحث مفصلی است که از عهده این بحث ما خارج است.
یکی از کمبودهای حساس برنامه تعلیمات دینی در دوره دبیرستان این بود که بچههایی که از دبیرستان فارغالتحصیل میشدند و به دانشگاه میرفتند و کشورهای خارج میرفتند و یا به میدان زندگی معمولی میرفتند، دیپلمهای مشغول به کار به میدان زندگی میرفتند اینها خود به خود با مسائلی تازه و افکار و اندیشههای تازه روبرو میشدند، اما با ذهنی ساده و بیسابقه بدون آشنایی قبلی با خود این مکتبهای فکری بدون آشنایی قبلی ولو اجمالی با موضعگیری اسلام در برابر این مکتبهای فکری، یک انسان دست خالی بود، یک انسانی با ظرفی خالی، اصلا با ظرف فکری خالی وارد میشد به یک جو نو که از هر سو و از هر جانب شیری متصل به یک لولهکشی وسیع از آراء و افکار و اندیشههای دیگر باز شده بود و پی ظرف خالی میگشت که پرکند آن را و پر همه میشد نتیجه این آبگیری از چشمههای مختلف این بود که جوانهای ما غالبا پس از دو سه سال که از دوران پایان دادن به تحصیلات دبیرستانیشان میگذشت بصورت یک انسان بحران زده فکری در میآمدند و درمیآیند انسانی در بحران گرفتار شده و پایان این گرفتاری در بحران هم غالبا روشن است که چیست.
پایان برای اکثریت بسیار بسیار بزرگ این جوانها این بود که نسبت به هر نوع اندیشه و فکر اصیل بدبین و با چند و چون از عهده انتخاب بر نمیآمدند بگویند، میدانید، آقا! این برای دوش ما خیلی سنگین است فعلا این بار را میگذاریم میرویم دنبال زندگی، لذا ملاحظه میکنید امروز اگر از بنده بپرسند که در میان ادیان موجود در دنیا کدام دین بیش از همه متدین و مومن دارد؟ عرض میکنم دین زندگی از همه بیشتر دیندار دارد، به زندگی جاری روزمره بپرداز و خود را از هر دغدغه دیگر آزادساز! درست است که از آنها آماری تهیه نمیشود اما انسان به راحتی میتواند با مطالعه جهانی نسبتی دریابد که پیروان این دین از پیروان همه ادیان دیگر شمارهشان بیشتر است و بعد اگر مسئله به اینجا تمام میشد حرفی نبود، میخواهم عرض کنم که عیبی نداشت خطر آنقدر نزدیک نبود، اما و بعد، و بعد اینکه پس از گذرانیدن مدنی کوتاه از سرگرم شدن در بار زندگی روزمره آن وقت احساس پوچیکردن که مختصری دربارهاش صحبت شد (و حتما در بحث مفصل نهیلیسم پیرامونش صحبت شده است) و به دنبال احساس پوچیکردن هزاران درد بیدرمان اجتماعی دیگر، بنابراین ما احساس میکنیم باید جوانانمان را در دوره دبیرستان در سالهای اخیر دبیرستان با همت و همکاری و قبول مسئولیت از طرف شما خانمها و آقایان و همکاران دیگر در سطح کشور چنان مجهز و بسیج کنیم که در برخورد با آراء نو این حالت خودباختگی و تسلیم پیش نیاید. آن حالت بحران و سرگردانی هم پیش نیاید، جوان بداند راهی برای اندیشیدن و سنجیدن و انتخاب کردن وجود دارد. فقط شما دو سه نمونه، نمیخواهم عرض کنم جوان را در دوره دبیرستان در رشته ریاضی یا طبیعی و یا در این رشتههای متنوع (پانزده رشته آینده) بخش دوم از تعلیمات متوسطه با تمام مکتبهای فلسفی مثل یک دانشجوی رشته فلسفه آشنا کنید این توقع بیجایی است؟ هرگز این نیست.
میخواهم عرض کنم به او نشان بدهید یک انسان متعهد جستجوگر چطور میتواند مطالعه کند دنبال گمشده بگردد و با بردباری و پیگیری گمشدهای را پیدا کند دو سه نمونه در برنامه هم بیش از دو سه نمونه گنجانده شده ولی برای اینکه دوستان بتوانند این نمونهها را خوب به ثمر رسانند خود رفقا باید مطالعاتشان را در این زمینه وسیع کنند چون سازنده، دبیر، معلم وقتی میتواند همان جرعههای کوچک کوتاه را گوارا به حلقوم دانشآموزان بریزد که خود در آن زمینه آگاهی غنی و سرشار داشته باشد. باتوجه به روشها که دربارهاش صحبت خواهد شد ما باید جوانهای خودمان را از این سرگردانی در برخورد با ایسمها نجات بدهیم ایسمها یکی و دوتا نیست.
* منبع: جاودانه تاریخ، ج ۴، آشنایی با افکار و اندیشههای شهید بهشتی، ص ۶۷-۱۶۵