۱۳:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۲ دکتر فروز رجايي فر:

باید از نام ها گذشت

برخی مطرح می کنند که امام را عده ای مجبور به درگیری و جنگ با آمریکا کرده اند. چه کسی می تواند امام را که جوهر وجودش مبارزه با طاغوت است، مجبور به مبارزه با آمریکا بکند؟ به نظر من آن کسی که می رود در خارج از کشور آن جا اعتراف می کند که از تسخیر سفارت آمریکا پشیمان است، به نظر من خطرش کمتر از کسانی است که به اسم انقلاب، 13آبان را زیر سؤال می برند. آن آقای پشیمان توبه کارف مثل دشمن دانای ماست و این یکی مثل دوست نادان که خطرش بیشتر است.

rajaee far مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام) – دکتر فروز رجایی فر (از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام)

موضوع مهمی که به عقیده من می بایست درباره واقعه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ۱۳ آبان ۵۸ – به عنوان مهم ترین نقطه اتکای تاریخ انقلاب – تأکید کرد، هشدار پیرامون طرح برخی حواشی است که این روزها در برخی رسانه ها دیده می شود. در حالی که وظیفه رسانه های عمومی، تأکید برمتن و دست آوردهای ماجرا و پرهیز از حواشی است که ممکن است اصل آن را زیر سؤال ببرند. البته برخی از این حواشی ممکن است مهم و قابل تأمل باشند، اما پرداختن به آن ها در حوزه پژوهشکده ها و مراکز علمی و تحقیقی تاریخ انقلاب است و نه رسانه ها و فعالان سیاسی.
برخی از همین حواشی که از زمان انتخابات ۸۸ تاکنون به مراتب مطرح و باعث شده تا اصل ماجرای روز ملی مبارزه با استکبار جهانی زیر سؤال برود، پیرامون اشخاصی درگیر در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی ست. اعتقاد بنده به عنوان یک کارشناس مسائل سیاسی و نه یک عضو جریان دانشجویان مسلمان پیرو خط امام -این است که می بایست از نام ها عبور کرد . هم از این که چه کسانی در آن ماجرا بودند و چه سهمی داشتند و هم این که امروز کجا هستند و چه می کنند . به خصوص معتقدم که نباید روی بعد دانشجویی تسخیر لانه، متوقف شویم، چرا که دانشجویان اگر چه آغازگر این ماجرا- بنا به منویات ضد استکباری حضرت امام به خصوص چند روز قبل از۱۳آبان-بودند. اما همه کار با آن ها نبود. اساسا دانشجویان توان بقا در لانه جاسوسی و ادامه کار را جز با تأیید حضرت امام و پشتیبانی ملت، نداشتند. یک گروه کوچک دانشجویی چگونه می توانست۴۴۴روز در سفارت باقی بماند و علی رغم همه فشارهای بین المللی و به خصوص تهدیدات آمریکا، گروگان گیری را ادامه دهد؟آن هم بدون تجهیزات تدارکات و لجستیک، بدون امکانات اولیه وبدون پوشش رسانه ای؟ما اصلا نمی دانستیم که وقتی وار د سفارت می شویم چه برسرمان می آید، آیا امام، مسئولان و مردم حمایت مان می کنند؟آیا آمریکایی ها مقاومت می کنند؟آیا تیراندازی می شود؟فقط براساس سابقه مبارزات روشمند انقلاب، به ذهن مان می رسید که اگر کسی زخمی یا شهید شد، او را سند جنایت آمریکا قرار دهیم و بر اساس همین برعلیه استکبار تبلیغ کنیم. اگر حمایت حضرت امام (رحمت الله علیه)بعد از گذشت ۲۰ساعت از شروع ماجرا و همراهی توده های مردم با حرکت دانشجویان خط امام نبود، معلوم نبود که سرنوشت ما چه می شد هر چقدر هم که ما برنامه ریزی کرده بودیم طراحان عملیات هوشیار و تئوریسین می بودند، اگر امام تأیید نمی کردند، کل ماجرا در عرض چند ساعت خاتمه می یافت. بعد دانشجویی ماجرا، همین حد بود که ما وارد سفارت می شدیم، چند ساعت در آن جا می ماندیم و توجه رسانه های جهان را به کار خود جلب می کردیم تا مطالبات مان-طبق توصیه های امام و مخصوصا استرداد شاه خائن توسط دولت آمریکا- منعکس شود. همچنان که امروز هم جنبش دانشجویی مطالبات رهبری پیرامون کرسی های آزاد اندیشی، عدالت خواهی و…را پیگیری می کنند. به همین دلیل تأکید من این است که نباید فقط به دانشجویان خط امام بپردازیم، چرا که اگر ما هم این کار را نمی کردیم، دیگر اقشار انقلابی و پیرو حضرت امام(رحمت الله علیه)بودند که در مقابل زیاده خواهی آمریکا و به خصوص پناه دادنش به شاه، به خشم آمده و این اقدام را انجام دهند. حمایت مردم از کار ما و استمرار این موضع استکباری ، در طول این سه دهه ، آن را به یک حرکت فراملی بدل کرده است . اگر بخواهیم تنها اسم آن پنجاه دانشجو را ببریم، و بعد به این بپردازیم که امروز کجا هستند و چه می کنند ، در دام حواشی می افتیم. این که چه کسی وزیر شد، چه کسی رفت به فرانسه و توبه کرد، کدام شان درس نخواند، کدام شان بداخلاق است، فلانی چند تا زن گرفت و دیگری فساد مالی داشت و ..این ها در مقابل ابعاد مردمی و انقلابی ماجرا و دست آوردهای آن که به شکست هیمنه آمریکا انجامید، هیچ اهمیتی ندارد. و گرنه چرا حضرت امام(رحمت الله علیه)آن را انقلاب دوم و بزرگ تر از انقلاب اول نامیدند؟اگر همه آن دانشجویان هم از تسخیر سفارت توبه کنند و حتی اگر مسئولین ما هم خدای ناکرده روی از موضع ضدآمریکایی عقب نشینی کنند، ملت های بیدار جهان نمی پذیرند. آن ها عقب نشینی نخواهند کرد. این کاری است که ما شروع کرده ایم و تا نابودی مستکبران ادامه خواهدداشت
اگر بخواهیم روی افراد، تأکید کنیم. آن گاه با طرح شبهه ای مثل اینکه فلان دانشجوی طراح ماجرا از کجا خط گرفته و یا آن که فلان روحانی با فلان سفارت ارتباط داشته، همه ماجرا به راحتی زیر سؤال می برد. نتیجه اش هم مثل این می شود که وقتی برخی رسانه ها مطرح کرده اند که آقای خوئینی ها با سفارت شوروی مرتبط بوده، بسیاری و به خصوص خیلی از دانشجویان و تشکل های دانشجویی، در دام این شبهه افتاده و از کل ماجرای ۱۳آبان عقب نشینی کردند. من بدون این که بخواهم در تأیید یا تکذیب این گزاره حرف بزنم، چون معتقدم که مراکز تحقیقاتی باید آن را بررسی کنند، اما حرفم این است که چرا یک عده دانشجوی ساده لوح و غافل ، حاصل ۳۰سال مبارزه ملت با آمریکا را یک شبه برباد می دهند؟آیا نمی فهمند که این بازی های سیاسی، به آمریکا و اسراییل کمک می کند؟ آیا متوجه نیستند که در بازی استکبار افتاده و در زمین آن ها بازی می کنند؟ امروز چیزهای خنده داری را راجع به تسخیر لانه جاسوسی مطرح می کنند مثلا این که دانشجویان دختر و پسر داخل لانه جاسوسی با هم چگونه ارتباطاتی داشته اند! چه برسد به این که بخواهیم ثابت کنیم که یک فردی که در سال ۸۸ اشتباهاتی را مرتکب شده، از روز اول جاسوس و فریب خورده بوده است، البته من معتقدم که چنین گزاره هایی به هیچ وجه قابل اثبات نیست.
چرا ما اشتباهات امروز افراد را به گذشته تعمیم می دهیم؟ چرا نپذیریم که برخی در طول سالیان اصلاح می شوند و برخی هم استحاله. برخی مطرح می کنند که امام (رحمت الله علیه) را عده ای مجبور به درگیری و جنگ با آمریکا کرده اند. چه کسی می تواند امام را که جوهر وجودش مبارزه با طاغوت است، مجبور به مبارزه با آمریکا بکند؟ به نظر من آن کسی که می رود در خارج از کشور آن جا اعتراف می کند که از تسخیر سفارت آمریکا پشیمان است، به نظر من خطرش کمتر از کسانی است که به اسم انقلاب، ۱۳آبان را زیر سؤال می برند. آن آقای پشیمان توبه کارف مثل دشمن دانای ماست و این یکی مثل دوست نادان که خطرش بیشتر است.
این ها چیزهایی است که من بارها و بارها در جلسات سخنرانی ها و پرسش و پاسخ های دانشجویی در دانشگاه ها و شهرهای مختلف از دانشجویان شنیده و آزرده خاطر و متأسف شده ام. عده ای دانشجوی ساده لوح به ظاهر اصول گرا قربانی این توطئه ها هستند. ظاهرا عده ای به ابعاد گسترده جنگ ما با استکبار واقف نیستند. نمی دانند که جنگ ما یک جنگ رسانه ای و سیاسی است، چرا که مطمئنا آن ها جسارت مواجهه نظامی با ما را ندارند. امروز آمریکا و اسراییل مطمئنا خوشحال اند از این که نماد مبارزه با استکبار مرود خدشه واقع شده و عده ای فریب خورده و عده ای ابزار دست آمریکا در ایران در حال ضربه زدن به دست آوردهای انقلابند. من معتقدم که این شبهه ها و این طرح حواشی به جای متن ها، نقشه های از پیش طراحی شده آمریکا است . و گرنه کسانی که امروزه خیلی هاشان در صدر امور کشوری هستند، توان فکری و عملی چنین نقشه هایی را ندارند. در حدی نیستند که بخواهند آگاهانه تسخیر لانه جاسوسی را به عنوان مهم ترین کار جنبش دانشجویی زیر سؤال ببرند. من تماماین ها را از خارج از کشور می بینم و از کسانی در داخل که به آن طرف علاقه مند هستند. چرا که افرادی بوده و هستند که به برقراری رابطه با آمریکا علاقه دارند. چه آن هایی که در دوران اصلاحات دم از برقررای رابطه می زدند و چه الان که افرادی به آمریکا چراغ سبز می دهند. کسانی که مذاکره به راه انداختند و بعد در مقابل تمام شروط آمریکا، تنها در خواست شان؛ برقراری مجدد خط مستقیم پرواز از تهران به نیویورک بود! به جای آن که الغای تمام قطع نامه ها و تحریم ها را بخواهند، تنها درخواست کردند که ترتیبی داده شود تا فرزندان شان راحت از ایران به آمریکا سفر کنند و مجبور نباشند که در هلند یا آلمان، هواپیمای شان را عوض نمایند! کما این که چند روز پیش هم سیگنال های مشکوکی را از وزارت امور خارجه دیدیم. اگر نبودهشیاری رهبری که فرمودند، حواس شان به این جریان هست(قریب به مضمون)،معلوم نبود این ها چه می کردند. خدا می داند من از زمانی که این جمله را از رهبری شنیدم، چه آرامشی نسبت به توطئه های موجود واحتمالی پیدا کرده ام، هر چند که برای ما معلوم بود ایشان همه چیز را زیر نظر دارند، ولی همین بیان موضوع هم برای ما آرامش بخش بود.
این مسائل، مهم ترین دغدغه من به عنوان یک کارشناس مسائل سیاسی و نه دانشجوی خط امامی است، هر چند که تمام افتخارم به همین فعالیت های دوران دانشجویی است و اگر قرار باشد روزی برکفنم چیزی بنویسند تا سند مباهات ام باشد، دوست دارم بنویسند دانشجوی مسلمان پیرو خط امام. لذا از رسانه های هوشیاری همچون نشریه پنجره که مواضع دقیقی در مسائل سال های اخیر داشته اند، انتظار دارم تا ضمن پرداختن به اصل مبارزه جهانی علیه استکبار، وارد جزییات غلط انداز نشوند. اساسا چرا به مسائل مهم پیرامون واقعه ۱۳آبان که تا کنون غفلت شده، نپرداخته ایم؟چرا به واکنش رسانه های جهان به اقدام دانشجویان خط امام نپرداخته ایم؟چرا به این که یک نفر در آمریکا، فردای روز۱۳آبان و تحت تأثیر تسخیر لانه جاسوسی، خودش را در پای مجسمه آزادی آتش زد تا اعتراضش را به دولت آمریکا نشان دهد، نپرداخته ایم ؟ چرا این را نمی گویید که چطور در کشورهای مختلف از ما الگوبرداری کردند و سفارت آمریکا را تسخیر کردند؟ به خصوص در شرایط امروز که آمریکا در بدترین اوضاع به سر می برد و پیش بینی های ما برای سقوط غرب، همچون سقوط شوروی، در آستانه تحقق است. امروز ما در بهترین موقعیت بعد از انقلاب مان هستیم و آمریکا در بدترین شرایط. شاید چند سال دیگر-که یقینا از سه دهه ای که برانقلاب ما گذشته کوتاه تر خواهد بود- امپراطوری امریکا وجود نداشته باشد و شاید اسراییل هم محوشده باشد. حال چرا ما در این شرایط خود را ببازیم و همه دست آوردهای مان را برباد دهیم؟
منبع: هفته نامه پنجره (شماره ۱۱۴)
::::::

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

24 + = 30