حجاریان: جریان راست از هم پاشیده است
مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام)
مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام):
به عنوان سوال اول، میخواهیم نظر شما را در اینباره بدانیم که چه اتفاقی افتاد دولتی با شعار اعتدال بعد از دولت احمدینژاد بر سر کار آمد؟ مهمترین چالشها و پاشنه آشیل دولت آقای روحانی در ادامه راه چه خواهد بود؟
آقای روحانی با مشکلات خیلی زیادی روبهروست که بنده در چند مصاحبه به آنها اشاراتی داشتهام. ایشان با مشکلات داخلی، خارجی، اقتصادی و فرهنگی، اشتغال، تورم، آموزشوپرورش، بهداشت، پروژههای ناتمام و عقبمانده، بدهیها و حتی بدهی به بانک جهانی روبهرو هستند و باید با آنها دستوپنجه نرم کنند.
البته موضوع عدم پرداخت بدهی به بانک جهانی را میگفتند به این دلیل بوده است که ما تحریم بانکی شدیم و قادر به نقل و انتقال بینالمللی بانکی نیستیم.
این موضوع به بانک جهانی ربطی ندارد.
چطور آنها به سرعت تحریم میکنند ولی به کندی آن را لغو میکنند و از طرفی هم به سرعت از ما میخواهند تسلیم شویم؟ این نوعی قلدرمآبی نیست؟
چون برای رفع تحریم هر پنج عضو دائم شورای امنیت باید آن را امضا کنند ولی تصویب آن راحت است و آن را به سازمان ملل میبرند و ثبت میکنند. فعلا دنیا اینگونه است. البته دولت احمدینژاد، دولتی بود که میخواست دفتر سازمان ملل را به ایران بیاورد و میگفت که هزینه آن را میدهیم، در حالی که آنها را در کمیتههای فرعی سازمان ملل هم راه نمیدادند. میخواهم عرض کنم که آقای احمدینژاد خیلی بیاحتیاطی کرد و به تحریمها با دید کاغذپاره نگاه کرد و همین کاغذپارهها ما را بدبخت کردند. مدت بسیاری است که صدام ساقط شده و عراق به دست آمریکا افتاده است و روابط حسنهای دارد ولی پس از ۱۲سال تحریمهای عراق لغو شدند.
آقای روحانی درباره کابینه خود با شما مشورت کرده است؟
خیر.
چینش افراد و وزرای پیشنهادی کابینه آقای روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
خب شعار آقای روحانی اعتدال بود و بالطبع کابینه ایشان هم معتدل است.
آقای روحانی شما را افراطی میداند؟
نه! آقای روحانی با ما رفیق است، ولی نزد رسانههای معتدلی چون شما اینگونه جا افتاده است.
در کابینه آقای روحانی از طیف نزدیکتر به شما استفاده شده است؟
بله، مثلا از آقای حجتی استفاده شده است.
وزارت جهاد کشاورزی؟
بله! زیرا آقای حجتی گندم را به خودکفایی رساند و مدیر کاربلدی است.
به نظر میرسد از طرف اصلاحطلبان یک تدبیری در حال انجام است و آن اینکه آقای روحانی به عنوان یک اصلاحطلب معرفی نشود. برخلاف این اشتباهی که اصولگرایان انجام میدهند. به نظر میرسد اصلاحطلبها منطقیتر عمل کردند و اعلام کردند که آقای روحانی را اصلاحطلب نمیدانند، برای اینکه اگر دولت آقای روحانی نتوانست مطالبات مردم را پیگیری کند در چهار سال بعد خود را آلترناتیو آقای روحانی قرار بدهند، پشت این استراتژی چقدر فکر خوابیده است؟
به این دلیلی که شما گفتید نبود که اصلاحطلبها آقای روحانی را یک غیراصلاحطلب معرفی کردند. مهمترین دلیل این است که آقای روحانی خود را فراجناحی معرفی کرده است. ما هم هر کمکی از دستمان بر بیاید دریغ نخواهیم داشت. بخش بسیاری از مردم به خاطر اصلاحطلبان بر سر صندوقها آمدهاند و آقای روحانی هم انتخاب شده است. در آن سو هم مملکت وضعیت خوبی ندارد؛ بنابراین هر کمکی توانستیم باید به آقای روحانی بدهیم، زیرا نمیخواهیم دولت ایشان زمین بخورد. به دلیل اینکه زمینخوردن روحانی مساوی با نابودشدن مردم است و صدمه اصلی به مردم وارد میشود. برای ما مردم از خودمان مهمتر هستند.
شما اگر به جای اصولگرایان بودید با دولت آقای روحانی چطور مواجه میشدید؟
تعامل؛ تعامل میکردیم و الان هم به او کمک میکنیم. بدون سهمخواهی تعامل کنیم. البته از آقای روحانی انتقاد هم میکنیم ولی هدف ما کمک است.
تا الان انتقادی را به آقای روحانی گفتید؟
علنی خیر، ولی مطالبی را بهطور خصوصی منتقل کردهایم.
پس با خود شما غیر از کابینه درباره موارد دیگر مشورت میکنند؟
ایشان هنوز کارش را شروع نکرده است، اجازه دهید کار شروع شود تا بعد. بنده حدود چهار سال در شورایعالی امنیت ملی ارتباط داشتهام و چهار سال هم در مرکز تحقیقات استراتژیک با آقای روحانی کار کردهام. من با ایشان از قدیم ارتباط داشتهام.
آقای حجاریان درباره ادعاهایی که درباره تقلب مطرح شده بود، چه نظری دارید؟
بنده چندبار گفتهام که بحث ما این نیست که تخلف یا تقلب شده است. به نظر من واقعهای اتفاق افتاده است که اسم آن «تدلیس سیستماتیک» است. در توضیح تدلیس باید بگویم که مثلا اگر شما سه سال در شهرداری به مردم پول بدهید، بعد هم چهار سال در دولت به مردم سیبزمینی و یارانه و پول یامفت بدهید و رای بخرید، تدلیس سیستماتیک است. درست است؟
خب این را در اکثر انتخابات هم میتوان گفت. مثلا درباره آقای خاتمی میتوان گفت که با شعارهایی در انتخابات حاضر شد که اصلا در دولت خود به آن پایبند نبود.
آیا آقای خاتمی از پول بیتالمال در راستای شعارهایش استفادهای کرد؟
منظور بنده وعدههایی است که داده میشود و شعارهایی است که بدون اعتقاد واقعی سر داده میشود.
آقای احمدینژاد وعده نداد، در این راه پول خرج کرده و گونیگونی سیبزمینی و غیره به مردم داد. درست است؟
در اینباره ندیدم که سندی یا عکسی منتشر شده باشد. ولی فرض کنیم همه این ادعاها درست باشد. بالاخره مردم آمدند و به آقای احمدینژاد رای دادند. در صندوق که رای جابهجا نشده است.
لابد به شما چیز دیگری داده است که سیبزمینیها را ندیدهاید. بنده میخواهم بگویم چهار سال دور اول ریاستجمهوری به علاوه دوره شهرداری، آقای احمدینژاد چقدر از بیتالمال برای رای آوردن «تدلیس» کرده است؟ بر این اساس نه میگویم تقلب شده و نه میگویم تخلف شده است. ترجیح میدهم اسم جدیدی برای آن انتخاب کنم و آن «تدلیس سیستماتیک» است. یک زمانی برای دوره دوم ریاستجمهوری آقای خاتمی با پول خودمان و نه بیتالمال، دفترچه مشق ۴۰ برگ برای مدرسهها تهیه کردیم که عکس آقای خاتمی پشت آنها بود. اما شورای نگهبان آن را مصداق تدلیس تشخیص داد و همه را جمع کرد. حال کسی که پول بیتالمال را در سطح وسیع و در طول هفت سال بیحساب و کتاب خرج کند، سهام بدهد، سیبزمینی بدهد، یارانه بدهد، آن را چه میتوان نامید؟ دست آخر هم ثمره ۷۰۰میلیارد دلار درآمد کشور تورم بالای ۴۰درصد، بیکاری مزمن و اشتغالزایی سالانه ۱۴هزار شغل باشد. باید معلوم شود این پولها کجا رفته است. جز این است که خرج تدلیس شده است؟
در همین انتخابات ۲۴ خرداد هم ادعا میشود که آقای روحانی در بعضی روستاها پول توزیع کرد! از این حرفها زیاد گفته میشود. از این موضوع که بگذریم، با نظر شما مشخص میشود آن شبههای که درباره تقلب مطرح شد، صحت نداشت. تدلیس یک بحث است و جابهجایی رای در صندوق چیز دیگر.
بنده میگویم نه تقلب بوده و نه تخلف، بلکه یک اسم قانونی دارد با عنوان تدلیس سیستماتیک. البته این پول را درون توپ هم میریختید، میترکید.
برای همین باید آقایان بگویند که تقلب را به دروغ مطرح کردهاند.
توجه داشته باشید که آقای احمدینژاد رای آورده و نام وی از صندوق بیرون آمده است، ولی به چه قیمتی؟ به روش تدلیس.
در بحث انتخابات تحلیلهای زیادی درباره پیروزی آقای روحانی مطرح شد، به جز تحلیل خودتان کدام تحلیلها را میپسندید؟
همه تحلیلها درست نبودند. بسیاری از حرفها هم تکهتکه بودند. مثلا بخشی از حرفهای یکنفر درست بود و بخش دیگری از حرفهای شخص دیگری. نمیتوان گفت کدام به تحلیلهای من نزدیکتر است.
شما بحث قدرت سیاستورزی آقای روحانی را در پیروزی وی دخیل میدانید؟
بله.
این ویژگی را اصل میدانید یا اینکه در حاشیه بود؟
یکی از عوامل موفقیت بود. چند عامل برای موفقیت ایشان میتوان برشمرد. انصراف آقای عارف، اجماع آقایان هاشمی، خاتمی و همچنین مهندسی آقایان هاشمی و خاتمی و مقداری هم اتفاق، زیرا همهچیز بهطور قاعدهمند پیش نرفت، از سوی دیگر تشتت بین اصولگرایان نیز یکی دیگر از عوامل پیروزی آقای روحانی در انتخابات بود.
اگر شما به جای اصولگرایان بودید و میخواستید به اصولگرایان مشورت بدهید، چه میگفتید؟
پیشنهاد میکردم سراغ آقای ناطقنوری بروند.
نه، منظورم در جریان رقابتهای انتخاباتی ریاستجمهوری یازدهم بود.
باید روی آقای قالیباف اجماع میکردند، زیرا رای بالاتری داشت.
اگر اجماع میکردند، شانس پیروزی داشتند؟
ممکن بود منجر به موفقیت آنها شود، البته معلوم نبود که آرای آقای ولایتی به سبد آقای قالیباف بریزد. ممکن بود آرای ولایتی به سبد آقای روحانی ریخته شود.
البته آقای ولایتی زیاد رای نداشت و اگر موج ایجاد میشد، شاید آقای قالیباف میتوانست پیروز شود.
موج که همینجوری ایجاد نمیشود، موجسازی کار زیادی میبرد.
برای این موج باید چه کاری میکردند؟ زیرا کناررفتن آقای عارف و اجماع آقایان هاشمی و خاتمی باعث ایجاد موجی به نفع آقای روحانی شد.
آقای روحانی در مناظرهها هم خوب ظاهر شد.
آقای قالیباف هم درخششی در مناظرهها داشت.
ایشان نتوانست در مناظرهها خود را بالا بکشد. ضمن اینکه از طریق رقبای اصولگرایش هم تخریب میشد.
اگر آقای عارف میماند و آقای روحانی کنار میرفت، به نظر شما آقای عارف رای میآورد؟
نمیدانم در آن صورت چه اتفاقی میافتاد. آقای هاشمی قول داده بودند از اجماع حمایت کنند و گفته بودند اگر عارف گزینه اجماعی باشد، از او حمایت خواهند کرد.
آقای عارف در نامهای که برای انصراف نوشت، گفته بود که پس از دریافت مرقومهای از آقای خاتمی کنار کشیده است. شما هم به او توصیهای کردید؟
خیر! بنده نه با آقای روحانی و نه با آقای عارف صحبتی نداشتم. بنده خانهنشین هستم.
آیا بحثهایی که برای نامزدی آقای محققداماد در آن زمان مطرح شد، صحت داشت؟
بله! یک زمانی بحث شد ولی قطعی نشد. خود ایشان هم مایل نبودند، زیرا آقای محقق شخصیت اجرایی محسوب نمیشوند. این آمدنورفتن آقای هاشمی را چگونه ارزیابی میکنید؟ یاد دارم که قبل از نامزدی آقای هاشمی، آقای عبدی یک مصاحبهای با ما داشت و گفت آقای هاشمی شانسی برای پیروزی ندارد. البته شاید بعد از ثبتنام آقای هاشمی، نظرشان فرق کرده باشد، اما چیزی در اینباره از ایشان منتشر نشد. بنده اعتقاد دارم اگر آقای هاشمی در انتخابات حضور داشت رای بالایی کسب میکرد. همین وضعیت برای آقای خاتمی هم وجود داشت.
قبل از اینکه آقای هاشمی ثبتنام کنند شما میدانستید آقای هاشمی به انتخابات ورود پیدا میکنند؟
بله! من قبلا در مصاحبهای پیشبینی کرده بودم.
خبر داشتید یا تحلیل شما اینگونه بود؟
تحلیل بنده این بود.
این بحثی که اصلاحطلبان حاضر شدند آقای عارفی را که اصلاحطلب بودند کنار بزنند و بیایند از آقای روحانی حمایت کنند طبق نظریه شما و فتح سنگربهسنگر و آرامآرام بود؟
خیر! بنده اصلا دخالت نکردم. گروهی به انتخاب آقای خاتمی نظرسنجی کردند و به این نتیجه رسیدند. البته نمایندگان آقایان روحانی و عارف هم در جریان این امر قرار داشتند.
الان اگر آقای حجاریان به ۲۰سال قبل یا اول انقلاب بازگردد چه کار جدیدی را شروع میکنید؟
سیل انقلاب ما را با خودش برد (خنده).
شما نقشی اساسی در خنثیکردن کودتای نوژه داشتید…
در حدی که وظیفهام ایجاب میکرد، نقش داشتم.
یعنی موجی از انقلاب آمد و شما را با خودش برد؟
بله.
شما الان راضی هستید؟
مگر چاره دیگری دارم؟
اگر دوباره بازمیگشتید همین انتخاب را داشتید یا کار دیگری را شروع میکردید؟
بنده برای مهندسی درس میخواندم، اما بعد به کمیته مستقر در ستاد ارتش رفتم و بعدش هم در این مسیر قدم گذاشتم.
عدهای آقای حجاریان را از طرفی آدم خیلی مذهبی میدانند و از طرف دیگر برای بچههای اصولگرا بسیار عجیب است که آقای حجاریانی که یک فرد مذهبی است در طیفی قرار دارد که خیلی بهعنوان طیف مذهبی شناخته نمیشود؛ حتی بنده شنیدهام شما صبح روز ۱۸ تیر۷۸ در دعای ندبه بودید. چگونه است؟ شما مقلد چه مرجعی هستید؟
من خودم مجتهد هستم و از خودم تقلید میکنم. خوب است؟ (خنده)
اگر مجتهد باشید که قطعا خوب است.
نه! شوخی کردم، من مجتهد نیستم. من در تقلید باقی بر فتاوای مرحوم امام هستم.
در این روزها چند ساعت وقت خود را به مطالعه اختصاص میدهید؟
همه قرصهایی که من استفاده میکنم خواب آور هستند. خیلی از وقت من نیز به درمان میگذرد؛ بنابراین چندان انرژی سابق را ندارم.
ما هم سعی میکنیم که شما را چندان خسته نکنیم.
به نظر شما به من میخورد که خودم را ترور کرده باشم؟
چرا این را میپرسید؟!
عدهای برای این مسئله کتاب چاپ کردند.
چه کسی کتاب را نوشته است؟
چند سال پیش آقای رسایی در کتاب بازی ترور نوشته است که خودم، خودم را ترور کردم. (خنده)
آقای حجاریان آیا اصلاحطلبها برای مجلس دهم برنامهای دارند؟
حتما دارند. البته باید فضا بازتر شود و اجازه فعالیت بیشتری داده شود.
شما به آقای عارف پیشنهاد میکنید که حزب تشکیل دهند؟
من به هرکسی برسم، میگویم حزب تشکیل دهد، بهخصوص به آقای ناطق. زمانی هم آقای باهنر دنبال آن بود و این شیوه خوبی است. حزب خیلی مهم است.
چرا به آقای ناطق بیشتر از همه پیشنهاد میکنید؟
برای اینکه الان جریان راست از هم پاشیده است.
بخش مهمی که الان به اصطلاح راست حساب میشوند، خیلی آقای ناطق را از خودشان نمیدانند…
نه، الان آقای باهنر و دوستان آقای ناطق هستند و گروههای دیگری هم البته هستند که ایشان را قبول دارند. این از هم پاشیدگی جناح راست بد است.
آقای ناطق در بدنه اصولگراها و در بدنه بچههای حزباللهی خیلی جایگاه ندارند و بیشتر پایگاه اجتماعی وی، اگر پایگاهی داشته باشد، به سمت اصلاحطلبان رفته است…
حالا اگر ناطق نتوانست، آقای لاریجانی این کار را بکند. باز اگر ایشان هم نتوانست، آقای باهنر یا آقای مرتضی نبوی. جناح راست باید خود را جمع و جور کند و اختلافات را کنار بزند.
شما در گفتوگویی که با شرق داشتید گفتید که لازم نیست اصلاحطلبان به دولت بروند و به سمت روزنامهنگاری و بحثهای رسانهای بروند. چقدر این عرصه را مهم میدانید؟ آیا منظور شما هدف تغییرات عمیقتر است؟
بالاخره دولتها میروند و میآیند. این قبیل کارها که من پیشنهاد کردم مهمتر هستند.
در دوره دوم خرداد بود که روزنامهها و خبرگزاریهای اصلاحطلب پایهگذاری شدند و هنوز هم تعداد آنها بیشتر از روزنامههای اصولگراست.
من هم عمده وقتم را برای روزنامه گذاشته بودم و بعضی وقتها تیراژ روزنامه به یکمیلیون نسخه میرسید.
ضعف روزنامهها و رسانههای اصولگرا را در چه میبینید؟
جامعه ما جامعه نقادی است و مردم بیشتر به دنبال نقد میروند. البته بنده اعتقاد ندارم که یکسره باید نقد کرد. ضمن اینکه اصولگراها خبرنگار و روزنامهنگار حرفهای هم کم دارند.
اصلاحطلبها در آن دوره نیروهای روزنامهنگار زیادی تربیت کردند.
بله. البته این خارج از حوزه دولت بود.
زعفرانیهنشینی آقای حجاریان چقدر روی اندیشههایش تاثیر میگذارد؟
اول باید پرسید که چرا من به اینجا آمدم، در حالیکه من بچه نازیآباد هستم. بعد از اینکه بار اول توسط سازمان مجاهدین خلق (منافقین) ترور شدم، به آپارتمانی در خیابان فاطمی منتقل شدیم و بعد از ترور دوم که زمان عضویتم در شورای شهر تهران بود، محدودیتهای حرکتی زیادی برایم ایجاد شد و چون منزل ما در طبقه هفتم آن ساختمان بود، در مواقع قطع برق و خرابی آسانسور دچار مشکلات زیادی میشدم. پس به ناچار به این منزل نقل مکان کردیم. البته این خانه را همسرم که پزشک جراح است خرید، و الا با پول کارمندی که من نمیتوانستم این خانه را بخرم.
کدام روزنامهها را بیشتر مطالعه میکنید؟
کیهان، شرق و بهار را حتما مطالعه میکنم.
چرا کیهان را میخوانید.
میخواهم ببینم که چه میگوید.
شما به روزنامههای شرق و بهار هم مشورت میدهید؟
نه! من فقط مقالهها و یادداشتهایم را در آن روزنامهها منتشر میکنم.
چند سال پیش هم مصاحبهای داشتید و در آنجا بحث حکومت ایدئولوژیک را مطرح کردید و فرمودید که بنده با حکومت دینی موافق و با حکومت ایدئولوژیک مخالف هستم، من چند بار آن متن را خواندم ولی درنهایت مشخص نشد که شما با همین سازوکار فعلی در جمهوریاسلامی موافق هستید یا خیر؟
شما کتاب «جمهوریت، افسونزدایی از قدرت» من را بخوانید که خیلی مفصل است. البته کتابهای دیگری هم دارم که باید منتظر باشیم ببینیم آقای علی جنتی (وزیر پیشنهادی ارشاد) پس از استقرار در وزارتخانه به آنها مجوز میدهند یا نه؟!
اگر قرار بود شما بین آقای مسجدجامعی و آقای جنتی یکی را انتخاب کنید کدام گزینه را انتخاب میکردید؟
مسجدجامعی بهتر بود، اما در شرایط کنونی وجود ایشان در شورای شهر موثرتر است.
رای آقای روحانی شکننده است، فکر میکنید بتواند با این ۵۱درصد با قدرت سیاسی خود این رای را برای چهار سال بعد حفظ کند؟
انشاءالله که میتواند.
برای ایشان کار راحت است یا دشوار؟
یقینا سخت است ولی آقای روحانی فرد مدبری است.
برخی میگویند آقای روحانی کمتحرک است. مثل اینکه میگویند آقای روحانی نمیتوانند بیشتر از چهار ساعت کار کنند.
نه، اینگونه نیست. باوجود آنکه حجم کار در شورایعالی امنیت ملی خیلی بالا بود، اما ایشان علاوه بر آنجا در مرکز تحقیقات استراتژیک هم مسئولیت داشتند. یعنی همزمان در دو جا مشغول کار بودند.
میتوانند مانند احمدینژاد پرکار باشند؟
احمدینژاد پرتحرک بود، اما پرکار نبود.
نقطه قوت احمدینژاد چه بوده است؟
همین تحرک او بوده است. (خنده)
آقای زیباکلام میگوید که شجاعت احمدینژاد هم نکته مثبتی بود و ای کاش آقای خاتمی کمی از شجاعت آقای احمدینژاد را داشت، آیا شما هم همین اعتقاد را دارید؟
اسم این را بگذارید تهور بهتر است. (خنده)
برخی میگویند که آقای خاتمی خیلی از شجاعت برخوردار نبودند، شما هم همین نظر را دارید؟
شجاعت امری نسبی است، بنده در این زمینه با آقای زیباکلام همعقیده نیستم.
اگر شرایط فراهم شود، شما با بازگشت آقای خاتمی به ریاستجمهوری موافق هستید؟
خیر؛ من موافق نیستم. جایگاه رهبری اصلاحات برای خاتمی مناسبتر است.
نقطهقوت و ضعف آقای خاتمی را چه میدانید؟
خاتمی خیلی قوی است، فردی اخلاقی و فرهنگی است و مردم او را دوست دارند.
چه ضعفی دارد؟
او به هرچه گفته یا هر کاری که کرده، اعتقاد داشته است. زمانی هم که در مسئولیت بود من ضعفهای او را گفتهام، پس الان چرا باید دوباره بگویم؟!
ممکن است اصلاحطلبها بحث عبور از روحانی را نیز مطرح کنند؟
بعید است.
یعنی برای چهار سال بعد اصلاحطلبها احتمالا از آقای روحانی حمایت خواهند کرد؟
بله اگر ایشان درست رفتار کند از او حمایت خواهد شد.
اگر به اصولگراها نزدیک شود چطور؟
عیبی ندارد. مهم این است که بتواند مشکل مردم را حل کند.
منبع: روزنامه بهار
:::