نه دی؛ انسجام اجتماعی یا انتقام سیاسی؟
نه میتوان جمعیت حاضر در اعتراضات خیابانی سال 88 را اکثریت ملت ایران دانست و نه میتوان گفت که اکثریت جمعیت حاضر در راهپیمایی «نه دی»، مخالفان ایشان بودهاند. تنها اکثریت غیر قابل انکار، مردمی هستند که به رغم همه کاستیها و سختیها هماره پای صندوقهای رأی و راهپیماییهای انقلابی حاضر میشوند و در حال حاضر نیز اراده اکثریت آنان بر تحقق دولت کنونی تعلق گرفته، نه افراطیونی که در پی مصادره «نه دی» و تمامی میراث معنوی انقلاباند.
مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام): چهارمین سالگرد واقعه ۹ دی ۱۳۸۸ پس از رخداد انتخابات ۹۲ که رنگ دیگری به فضای سیاسی کشور داد، مجال تازهای برای بازنگری در این حادثه و تأویل آن در مقام «حماسه» یافته است. اینک با جرأت مضاعفی میتوان گفت که «نه دی»؛ روز وحدت ملی در دفاع از ارزشهای انقلابی است نه غلبه و انتقامگیری جناحی بر جناح دیگر. «نه دی»، روزی بود که اقشار مختلف مردم به خیابان آمدند تا بگویند علیرغم گرایشهای مختلف و متخالف سیاسی، در وحدت ملی و دفاع از ارزشهای اسلامی اشتراک نظر دارند و حاضرند افتراق اجتماعی و اختلاف سیاسی را به نفع اشتراکات ملی و اسلامی کنار نهند.
اگرچه هنوز هم برخی گروهها و رسانههای سیاسی همچنان اصرار دارند تا مخالفان و منتقدان داخلی خود را از یک سو یکدست، و از سوی دیگر همدست با بیگانه جلوه دهند و «نه دی» را مطلع فصل پیروزی خود بر ایشان قلمداد نمایند، اما شواهد آشکار بیانگر حقایق متفاوتی بود که سرانجام در انتخابات ریاست جمهوری گذشته به اثبات رسید. تعدد و تنوع سلیقهها و گروههای منتقد و مخالف دولت، نظام و انقلاب که شاهد کنشهای آنان در وقایع سال ۸۸ بودیم، مسئله آشکاری است که بخشی از آن تعارضات، امر ذاتی هر جامعه و کشوری است. برخلاف تحلیلهای محافظهکارانه و استاتیک از جامعه، تضاد، تعارض و کشمکش، مسائل ذاتی جامعهاند، به ویژه در کشوری که تجربه سه نهضت و انقلاب را در یک قرن اخیر خود داشته و تاریخ معاصر آن سراسر تعارض و تحول بوده است که پس از فروکش یا سرکوب هر تعارض عمده میان حاکمیت و مخالفان آن یا میان گروههای سیاسی مختلف، عوارض آن در قالب تضادها و کشمکشهای مزمن سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و یا حتی اقتصادی ادامه یافته است. کشمکشهای مزمنی که گاه بر اثر همافزایی یا تشدید تعارضات، در یک مقطع زمانی و زمانی دیگر سر باز کرده و مجدداً رخ نموده است. اما یک کاسه کردن این تعارضات در بستر انتخابات ۸۸ – که در انتساب عنوان «جنبش اجتماعی» به آن، مناقشات مفصلی وجود دارد و به زعم بسیاری، تنها یک کشمکش نخبگانی بود که به تهییج حاد اما کمعمق و کمدوام اجتماعی انجامید – در قالب حرکت براندازانه و نسبت دادن آن به عوامل محارب داخلی یا معاند خارجی تنها به نفع ضدانقلاب واقعی و دشمنان خارجی میتواند باشد که چهار دهه است در عملی کردن آرزوی وحدت مخالفین علیه جمهوری اسلامی ناکام ماندهاند.
به همین دلیل بسیاری از معترضین به انتخابات ۸۸ با مشاهده ابعاد غیرمنتطره داخلی و خارجی آن بحران، در مقام اصلاح رویه و تمکین به اشتراکات ملی و اسلامی خود با سایر اقشار جامعه برآمده و آنان نیز در راهپیمایی «نه دی» مشارکت نمودند. بدیهی است که هنوز هیچ پیمایش اجتماعی در مقام اثبات و انکار این مسئله انجام نشده و تبعا هیچ گروهی نمیتواند را به نفع خود مصادره نماید. نه میتوان جمعیت حاضر در اعتراضات خیابانی سال ۸۸ را اکثریت ملت ایران دانست و نه میتوان گفت که اکثریت جمعیت حاضر در راهپیمایی «نه دی»، مخالفان ایشان بودهاند. تنها اکثریت غیر قابل انکار، مردمی هستند که به رغم همه کاستیها و سختیها هماره پای صندوقهای رأی و راهپیماییهای انقلابی حاضر میشوند و در حال حاضر نیز اراده اکثریت آنان بر تحقق دولت کنونی تعلق گرفته، نه افراطیونی که در پی مصادره «نه دی» و تمامی میراث معنوی انقلاباند. میزان رأی ملت است و توهینکنندگان به رأی ملت، دشمنان آگاه و ناآگاه مردم، انقلاب و اسلاماند.
سیاستمداران و سیاستبازان باید بدانند که مردم «ماشینهای رأی» نیستند که بر اساس اراده اتاق فرمان اهالی سیاست عمل کنند حتی اگر با فرمول نظارت استصوابی باشد. همچنانکه کارمندان پاره وقت اداره کل صفوف پرشور حماسه نیستند و بیش از آنکه وظیفه داشته باشند، حق دارند. مردم وظیفه خود را در تبعیت از رهبری برای استقرار نظام نوین مردمی و اسلامی یک بار برای همیشه ادا کردهاند و اگر وظیفه جدیدی پیش روی ایشان قرار دارد، زمانی معنا خواهد داشت که حقوق ایشان اعاده شده باشد. حقوق ملت همان آرمانهای وعده داده شده انقلاب اسلامی است: «استقلال» در تمامی ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، «جمهوریت» به معنای حقیقی کلمه و فارغ از انحاء اصطکاک و انحراف پیشاانتخاباتی و پساانتخابات، «اسلامیت» بهواسطه رهبری بیبدیل امام خمینی و تأیید آن با رأی قاطع ۱۲ فروردین ۵۸، «آزادی»، همچنانکه در آراء نظریه پردازان پیشرو انقلاب تصویر شد، «عدالت» در تمامی ابعاد و نه صرفا اقتصاد که شامل آرمان «رفاه» نیز خواهد بود.
انتخابات ۸۸ فرصتی بود برای خودنمایی کسانی که تحلیلهای سیاسی و البته سطحی خود را به عنوان تبیینهای اجتماعی از ارزشها و آراء مردم ایران عرضه داشتند، امروز اما سکوت مرگبار همانان در قبال آراء انتخابات سال ۸۸ را چگونه میتوان تفسیر کرد؟ آیا رأی مردم زمانی ارزشمند است و حکم «جمهوریت» دارد که همسو با ایشان باشد؟ دکانداران فتنه و مدعیان بصیرت که رأی مردم به دولت مدعی عدالت و کاهش فاصله طبقاتی در سالهای ۸۴ و ۸۸ را «رأی به گفتمان عدالت» تفسیر میکردند، چگونه امروز به خود اجازه میدهند تا رأی همان ملت را با تعابیر وقیحی چون «رأی معیشتی» و «آراء برآمده از نیازهای اقتصادی»، «آراء غیرارزشی» و… جاهلانه تفسیر کنند؟ کسانی که هنوز هم حماسه دوم خرداد ۷۶ را که تجلی حق حاکمیت ملی در برابر اراده محافظهکاران به ادامه رویکردهای استبداد سیاسی و استثمار اقتصادی بود، را تفسیر به توطئه خارجی میکنند و امروز نیز یا سکوت پیشه کرده و یا خواست ملت را تخطئه مینمایند؟ آیا جمهوریت تنها در ظرف محدود و معوّج سیاست آنها معنا دارد و «مردمسالاری» شعاری بیمحتواست؟ همچنانکه «آزادی»، مفهومی وارداتی و شعاری از جانب بیگانگان مینماید و «عدالت» تنها به اقتصاد تقلیل داده شده و همان هم بواسطه ادامه سیاستهای اقتصاد سرمایهداری از جانب آنان، همچنان معطل است؟
اما همچنانکه میباید مفاهیم مردمسالاری و جمهوریت به وظیفه حضور در حماسه صندوقهای رأی تقلیل نیابد و حق حاکمیت ملی فراتر از «دموکراسی صوری» محقق گردد، راهپیمایی های تاریخی مردم انقلابی را هم نباید به تأیید قاطع و کامل وضع موجود حاکمیت تعبیر نمود، چه برسد به تفسیر پیروزی یک جناح سیاسی بر جناح سیاسی دیگر اعم از پوزیسیون یا اپوزیسیون. بر همین اساس، به گواه مشاهدات مردمی از واقعه ۹ دی ۱۳۸۸ شکی نیست که این راهپیمایی با مشارکت گروههای مختلف مردم با عقاید سیاسی مختلف شکل گرفت نه یک جناح سیاسی خاص یا حتی هواداران یک کاندیدای خاص در انتخابات که با هواداران کاندیدای دیگر تسویه حساب سیاسی کرده باشند.
واقعه «نه دی» را میباید در بستر باید در متن حوادث پیش و پس از آن تحلیل کرد اما آنچه که مهمتر است، نقشه راه ملی برای عبور از بجرانهای موجود داخلی و خارجی است. وحدت و آشتی ملی شکل گرفته در انتخابات اخیر که دست دشمنان خارجی را برای بهانهجویی بیش از پیش بست، نقطه عطفی در این مسیر جدید بود. اینک در چهارمین سالگرد آن؛ اقشار مختلف اجتماعی، جریانات سیاسی، دولت و نهادهای حاکمیتی باید فرصت تازه را غنیمت شمرده به جای لشکرکشی و انتقامجویی سیاسی، در مسیر خواست عموم ملت برای تحقق آرمانهای انقلاب و اصلاح مداوم معضلات ساختاری نظام گام بردارند. در این نقشه راه، «نه دی» نه محل اصطکاک اجتماعی و تصفیه حساب سیاسی که نقطه وحدت مردمی و تزکیه سیاسی است. این روز را باید غنیمت شمرد و بر حفظ میراث آن که همان میراث ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به رهبری امام خمینی(ره) و به بهای خون شهیدان انقلاب و دفاع مقدس است، پای فشرد.
:::::
آره
اینجوری دل خودتونو راضی نگه دارید اما میدونید که تحلیلتون آبکیه