آن مرد با بنز آمد!
اگر ملاک سادهزیستی مسئولان، اتومبیل آنهاست، چرا آقای جنتی خود اتومبیل حفاظتی لوکس استفاده میکنند؟ و اگر دلیل سادهزیستی و مردمی بودن کاندیدای برتر شورای نگهبان پراید اوست، چرا کسی در انتخابات سال 88 اتومبییل پراید موسوی را ندید که برخلاف جلیلی حتی راننده دولتی هم نداشت؟ آیا وقت آن نرسیده که تناقضات اصولگرایان، رسانههای دولتی و افراد همسو با آنان در شورای نگهبان، افشا شود؟
مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام): پس از ثبت نام آیتالله هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم، شاهد اعتراضات عجیب همفکران و همراهان سابق او در «جامعه روحانیت مبارز» و «جامعه مدرسین حوزه علمیه» بودیم. کار به جایی رسید که آیتالله جنتی، دبیر شورای نگهبان هم در خطبه های نماز جمعه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۲، طعنه های سنگینی را در لفافه خطاب به وی مطرح کرد و از جمله گفت:
«اگر رییسجمهور لباس، ماشین و منزلش ساده بود میتواند از دیگران بخواهد که ساده زندگی کنند. چنانچه با ماشین بنز برود و بیاید و منزل آنچنانی داشته باشد نمیتواند انتظار داشته باشد که مردم ساده زندگی کنند، زیرا این گونه انسان درد مردم را نمیفهمد و با گرسنگی بیگانه است.»
این طعنهها، بار دیگر پرونده اتومبیلهای لوکس دولتی را باز کرد. اگرچه سوءاستفاده از امکانات دولتی و از جمله خودروی لوکس مسئولان ریشههای قدیمی دارد اما همگان شروع آن را به دوران سازندگی نسبت میدهند، چراکه هم در دوران شهید رجایی و هم در دوران دولت موسوی، سوء استفاده از امکانات دولتی به شدت تقبیح میشد. روایات متعددی از مخالفت شهید رجایی با استفاده شخصی از خودروی دولتی مطرح میشود از جمله آنکه ایشان یک خودروی پیکان را جایگزین بنز نخستوزیری کرده بود و البته همان را هم در مصارف شخصی استفاده نمیکرد.
پس از ایشان هم این فرهنگ در دولت مهندس موسوی کمابیش ادامه داشت و موارد سوءاستفاده مورد انتقاد قرار میگرفت. چنانچه مرحوم کیومرث صابری فومنی(گل آقا) که زمانی مشاور شهید رجایی بود، در طنز کوتاهی با عنوان «تشابه!» در ستون «دو کلمه حرف حساب» خود (روزنامه اطلاعات، یکشنبه ۱۶/۵/۱۳۶۷) نوشته بود:
«اتومبیل دولتی مثل بمب شیمیایی است! همه این را میدانند که استفاده از آن ممنوع است، ولی کسی که جلوی استفادهچی ها را بگیرد، پیدا نمیشود!»
اما اگر بخواهیم بدانیم این اتومبیل های حفاظتی گرانقیمت از چه زمانی به مسئولان عالیرتبه کشور تحویل – و یا تحمیل! – شده اند، باید به خاطرات آقای هاشمی رجوع کنیم. اما جالب است که خاطرات سال ۶۹ (خاطره ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۹، اعتدال و پیروزی: کارنامه و خاطرات سال ۶۹ آیت الله هاشمی، صص ۱۰۰ و ۱۰۱) ایشان نمایانگر اراده اعضای محترم شورای نگهبان در این زمینه است :
«…اعضای شورای نگهبان اتومبیل حفاظتی خواستند. آقای [محمد] امامی [کاشانی] از کارشکنیهای رادیکالها گفت….»
شاهد استفاده مسئولان شورای نگهبان از اتومبیل لوکس دولتی، یادداشت یکی از ناظران شورای نگهبان در آن سالهاست که در پاسخ به طعنههای آقای جنتی به هاشمی و ردصلاحیت ایشان در مطلبی با عنوان «هاشمی، توکّلی، جنّتی: ۷۲ تا ۹۲» نوشته بود:
«سال ۷۲ بود و من ناظر شورای نگهبان بودم. انتخابات ریاستجمهوری در شرف انجام بود… جلسه ناظران در مسجدی در شرق تهران برگزار میشد و ستونهای مسجد از پوسترهای آقای هاشمی آکنده بود. آقای جنّتی با بنز سفیدی آمدند و در ستایش آقای هاشمی مطالب مبسوطی بیان کردند و رفتند!!»
و بر اثر رشد فرهنگ مصرفگرایی مسئولان بود که رهبر انفلاب در دیدار کارگزاران نظام (۲۳/۵/۱۳۷۰) صراحتا به بحث اتومبیل دولتی اشاره کردند:
«…گاهی از جاهایی گزارش های نومیدکنندهیی میرسد و در برخی موارد انسان واقعاً عرق شرم بر پیشانیش مینشیند؛ رعایت کنید. سؤال میکنیم که چرا ماشین لوکس و نو و مدل بالا؟ میگویند که اشکال امنیتی داریم! چه اشکال امنیتی؟! آقایان مسؤول در شورای امنیت کشور یا جاهای دیگر، بنشینند معین کنند و مسأله را در جایی ببُرند؛ من هم اگر باید دخالت کنم، بگویید در جایی دخالت کنم. این چه وضعی است که همینطور بیحساب و کتاب جلوی هر وزارتخانه و ادارهیی، دهها ماشین به رنگهای گوناگون متعلق به مسؤولانِ آنجا به چشم میخورد؟! چه کسی چنین چیزی را گفته است؟
گزارش آمده که روحانی عقیدتی، سیاسی در یکی از دستگاهها، خودش ماشین دارد، ولی ماشین دولتی سوار میشود! من نوشتم که حق ندارد این کار را بکند. برای من جواب آمد که این کار رویه است و همه میکنند! این آقا خودش یک ماشین دارد، که برای خودش لازم است؛ یکی هم خانمش دارد و نمیشود که خانمش از این ماشین استفاده کند! عجب! این چه حرفی است؟
من الان اعلام میکنم و قبلاً هم نوشتم و این را گفتم که آن وقتی که آقایان امکانات شخصی دارند، حق ندارند از امکانات دولتی استفاده بکنند. اگر ماشین دارید، آن را سوار شوید و به وزارتخانه و محل کارتان بیایید؛ ماشین دولتی یعنی چه؟ واللَّه اگر من از طرف مردم مورد ملامت قرار نمیگرفتم که مرتب ملاحظهی جهات امنیتی را توصیه میکنند، بنده با ماشین پیکان بیرون میآمدم.»
به خاطر همین تناقضات رفتاری مسئولان شورای نگهبان بود که علی مطهری در پاسخ به ادعای آقای جنتی گفت:
«صحبتهای آقای جنتی به نظرم سخیف بود. این اظهارات نه در شان خود ایشان و نه در شان نماز جمعه و نه منطقی بود. ایشان میگویند به کسی که سوار بنز میشود، مردم رای ندهند در حالیکه برخی مقامات سوار بنز میشوند و این به دلیل تصمیم تیم حفاظت آنان است. قیمت بنزی که آقای هاشمی سوار میشود در حد پراید است! بنزی است که مربوط به ۲۰ سال قبل است. به نظرم مطلبی که ایشان گفتند حرف خامی بود.»
وی در پاسخ به سوال خبرنگاری که گفت شاید به این علت که آقای جنتی معتقدند کسانی که زندگی اشرافی دارند درد مردم را ندارند (نمیفهمند)، اینگونه اظهارنظر کردهاند، گفت:
«بحث آن است که به آقای هاشمی میگویند باید با این ماشین ضد گلوله بروی. این تیم حفاظت است که مشخص میکند و این تصمیم بنابر موقعیت ایشان گرفته میشود. آقای جنتی خودش با چه ماشینی رفت و آمد میکند؟ فکر نمی کنم پژوی آقای جنتی ارزان تر از آن بنز باشد. این نوعی عوامفریبی است، در انتخابات گذشته هم مردم را فریب دادیم و آراء را به سمت دیگری سوق دادیم که به این بدبختیها رسیدیم.»
اینک این سوال مطرح میشود که اگر ملاک سادهزیستی مسئولان، اتومبیل آنهاست، چرا آقای جنتی خود اتومبیل حفاظتی لوکس استفاده میکنند؟ و اگر دلیل سادهزیستی و مردمی بودن کاندیدای برتر شورای نگهبان (سعید جلیلی که بنا به گفته سخنگوی وقت شورا بیشترین رأی را در شورا کسب کرده است) اتومبیل پراید اوست، چرا کسی در انتخابات سال ۸۸ اتومبییل پراید میرحسین موسوی را ندید که برخلاف سعید جلیلی حتی راننده دولتی هم نداشت؟ (تا جایی که رسانهها خاطراتی از وی منتشر کردند که با اتومبیل پراید خود، مردم عادی را سوار کرده است.)
البته ما اقدامات غیرقانونی موسوی پس از انتخابات را به هیچوجه تأیید نمیکنیم اما چرا رسانه های اصولگرایان او را به کارگزاران نسبت دادند و چرا کاندیدای تأیید شده شورای نگهیان در مناظرههای کذایی سال ۸۸ او را نماینده هاشمی در انتخابات خواند؟ چرا در رسانههای اصولگرا تنها احمدینژاد و جلیلی سادهزیست شناخته میشوند و دیگران همگی مفسد و رانتخوار هستند؟ چرا ساده زیستی “امتیاز انحصاری” گروه خاصی شده است؟
آیا وقت آن نرسیده که تناقضات اصولگرایان، رسانههای دولتی و غیردولتی آنها و نیز و افراد همسو با آنان در شورای نگهبان، افشا شود؟
:::