روایتی اخلاقی از امام: بر سیره متواضعین
حضرت امام که خود یکی از بزرگترین درس آموختگان عرفان و اخلاق در حوزه علمیه قم و نیز یکی از مدرسان بزرگ اخلاق در این مرکز علمی بود و حلاوت درسهای اخلاقشان مدتها کام مستمعین را شیرین و روان آنها را در شعفی روحانی غوطه ور میساخت، این لطافت ربانی را در دستنوشتههای اخلاقی هم عرضه میدارد. آن جا که چنین میآورند: «تنها راه غلبه به نفس اماره و شیطان و راه نجات بر خلاف میل آنها رفتار کردن است» و ادامه میدهند: «هیچ راهى بهتر براى سرکوبى نفس از اتصاف به صفت متواضعین و رفتار کردن مطابق رفتار و...
مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام): حضرت امام که خود یکی از بزرگترین درس آموختگان عرفان و اخلاق در حوزه علمیه قم و نیز یکی از مدرسان بزرگ اخلاق در این مرکز علمی بود و حلاوت درسهای اخلاقشان مدتها کام مستمعین را شیرین و روان آنها را در شعفی روحانی غوطه ور میساخت، این لطافت ربانی را در دستنوشتههای اخلاقی هم عرضه میدارد. آن جا که چنین میآورند: «تنها راه غلبه به نفس اماره و شیطان و راه نجات بر خلاف میل آنها رفتار کردن است» و ادامه میدهند: «هیچ راهى بهتر براى سرکوبى نفس از اتصاف به صفت متواضعین و رفتار کردن مطابق رفتار و سیره و طریقه آنها نیست.» و … و در کنار این سفارشات گاهی هم با تمثیلهای آموزنده، تأثیر کلام را مضاعف میکنند:
«من خود در علماى زمان خود کسانى را دیدم که ریاست تامّه یک مملکت، بلکه قطر شیعه را داشتند، و سیره آنها تالى تلو سیره رسول اکرم، صلّىاللّه علیه و آله بود. جناب استاد معظم و فقیه مکرم، حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدى که از هزار و سیصد و چهل تا پنجاه و پنج[ه.ق] ریاست تامه و مرجعیت کامله قطر شیعه را داشت، همه دیدیم که چه سیرهاى داشت. با نوکر و خادم خود همسفره و غذا بود، روى زمین مىنشست، با اصغر طلاب مزاحهاى عجیب و غریب مىفرمود. اخیراً که کسالت داشت، بعد از مغرب بدون ردا یک رشته مختصرى دور سرش پیچیده بود و گیوه به پا کرده در کوچه قدم مىزد. وقعش در قلوب بیشتر مىشد و به مقام او از این کارها لطمهاى وارد نمىآمد. غیر از آن مرحوم، از علماى خیلى محترم قم بودند که به هیچ وجه این قیودى که شیطان شما براى شما مىتراشد در آنها نبود. خود بضاعت خود را از بازار مى خرید، براى منزل خود آب از آبانبارها مىآورد، اشتغال به کار منزل پیدا مىکرد، مقدم و مؤخر و صدر و ذیل پیش نظر پاک آنها یکسان بود. تواضعشان به طورى بود که مایه تعجب انسان مىشد، و مقامات آنها محفوظ بود، محل آنها در قلوب بیشتر مىشد.» (شرح چهل حدیث، ص۹۷ و ۹۶)
منبع: جماران
::::