۰۸:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۸

آیا توکلی نجفی را انداخت؟

با ارسال پیامک و ایجاد جو خبری چنین القا می کنند که توکلی در عدم رای آوری محمد علی نجفی نقش داشته است. این نکته در حالیست که اگر وی در این خصوص مخالفتی داشت با توجه به شخصیت و مشی سیاسی اش هیچ ابایی برای طرح این موضوع نداشت.

آیا توکلی نجفی را انداخت؟«مبارزه» (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام):

عبدالرضا کنی نوشت:

آنانی در عرصه پر رنگ و لعاب و البته پیچ در پیچ سیاست و ایضا پر فتن آن ره به جایی می برند که فارغ از ایده آلیست نگری و یا فیگورهای سانتیمانتالیستی، عمل گرایانه و واقع نگرانه به این مقوله بنگرند. سیاست معطوف به نتیجه است، روشنکفر وظیفه گراست و وفق جایگاه ویژه اش نمایاندن کژ راه ها و عمل در چارچوب اخلاق ساختارگرایانه، پارادایم غیر قابل فروکاست اوست اما سیاستمدار کارکردگرایانه باید بی اندیشد و الزامات میدانی این عرصه تعیین کننده حدود و ثغور کنش گری وی است. درسیاست دشمنی یا دوستی؛ همکاری و گسست؛ تقابل یا تعامل، مولفه های متغییر اند و به اقتضای ظرف زمانی و مکانی دچار دگردیسی شده و برای ثبت برون دادی مطلوب لحاظ این دگرگونی ها امری حتمی و ضروری است.

اصلاح طلبی و اصولگرایی واژگانی تازه آمده در سپهر سیاست ایرانی هستند که عقبه ای سه دهه ای را با خود حمل می کنند. در همان سال های ابتدایی انقلاب با جدایی مجمع روحانیون مبارز از بدنه جامعه روحانیت مبارز نطفه جناح چپ نظام بسته شد و صحنه سیاست ایرانی با دوگانه چپ و راست آرایش گرفت. دو نحله ای که در طول تمامی سال های گذشته به رقابت در عرصه سیاست پرداخته اند و تنها نام و عناوین آنان دچار تغییر و تحول شده اما ساختارها به همان سبک و سیاق اولیه حفظ شده و تنها بسط و توسعه یافته است. البته نکته کلیدی در این میانه آنست که در هر دوی این طیف ها تفاوت نگرش و سلیقه  درون گفتمانی وجود دارد و گاه این تفاوت و وجوه تمایز تا بدان حد آشکار است که نمی توان بعنوان مثال اصولگرایان سنتی را با طیفی همچون جبهه پایداری هم داستان و هم نگر فرض کرد.

با بروزو ظهور دولت احمدی نژاد و رویکردها و رویه های بی سابقه ای که این دولت با نمایه اصولگرایانه به منصه ظهور رساند به نوعی خط کشی های مرسوم سابق دچار تغییر و تحولات عمده ای شد؛ اصلاح طلبان میانه رو و اصولگرایان سنتی که خطر تندروی های آسیب زا را با پوست و گوش خود لمس کرده بودند در منشوری نانوشته به همپوشانی با یکدیگر پرداختند و بی گمان برآمدن دولت اعتدال از ثمرات همین اتحاد نانوشته بود. معتدلین هر دو اردوگاه با حفظ اصول خود و عدم تخطی از باورهای ساختاری برای حفظ منافع ملی به اتحاد هم افزایانه نیل یافتند نکته ای که تندروهای هر دو طیف آن را خوش نداشتند و مصالحه عمل گرایانه را به مثابه عدول از مواضع اصولی و ذنب لایغفر می دیدند، همان نکته ای که در ابتدای گزارش بدان اشاره رفت و با عقلانیت سیاسی همخوانی نداشته و نوعی عدم درایت و تنزه طلبی تمامیت نگرانه به خوبی در آن عیان بود.

دولت اعتدال با انتخاب حسن روحانی بر مسیر استقرار گرفت و تشکیل کابینه مهم ترین مسئله روز سیاسی شد؛ تندروها که ضربه سختی از میانه روها دریافت داشته و به حاشیه رانده شده بودند برای نشان دادن ضرب شست خود تنها زمین بازی را عرصه رای اعتماد در مجلس دیدند و با تمام توان به این مقوله ورود کردند؛ تهیه و توزیع شبنامه؛ هجمه رسانه ای پردامنه و نطق هایی که با ارجاع به حوادث سال ۸۸ قصد دست گذاشتن بر نقاط حساس و تحریک نمایندگان اصولگرا داشت؛ از زمره این اقدامات بود؛ اتفاقاتی که به افتادن سه وزیر کابینه در نهایت انجامید.

اما پس از این اقدامات؛ حسن روحانی در پاسخ به این کنش ناهمراستا واکنشی درخور از خود به نمایش گذاشت و با انتخاب گزینه هایی که بی گمان در راستای منویات این طیف تندرو قرار نمی گرفتند نشان داد که جبهه اعتدال در دولت قصد عقب نشینی در برابر زیاده خواهی را ندارد؛ تندروها که در این میانه یکبار دیگر ناکام مانده اند اکنون با رندی هر چه تمامتر قصد ایجاد انشقاق در صفوف اعتدال گرایان را دارند و با دست گذاشتن بر نقاط مورد اختلاف قصد برهم زنی جو را داشته و می خواهند اصولگرایان سنتی در مجلس را در تقابل با بدنه اصلاح طلبان قرار دهند تا با بروز و ظهور واکنش های احساسی چهره های اصولگرا را به بازنگری در رفتارهای اخیر خود وا بدارند و جبهه شان در مجلس را تقویت کنند.

به عنوان مثال احمد توکلی که در موافقت با کلیت کابینه سخن گفت تاثیر بسزایی در تلطیف شدن جو مجلس داشت و این گفتار وی ضربه بزرگی به منویات جمعی بود که خیز بلند خود را برای ساقط کردن حداقل ۶ وزیر معرفی شده را آغاز کرده بودند؛ توکلی از زمره اصولگرایان ریشه دار و سنتی به حساب می آید که در حوزه های اقتصادی همواره سعی نموده استقلال خود را حفظ کرده و نظرات کارشناسی اش صائب است او در مواضع سیاسی خود نیز اینگونه بوده و علی رغم تفاوت مشی با اصلاح طلبان سعی کرده منتقدی منصف باشد؛ در جلسه کابینه نیز وی آنگاه که می خواست مخالفت خود با بیژن نامدار زنگنه را اعلام دارد بی هیچ لکنت زبان و محافظه کاری سخنان خود را بیان داشت اما با گذار از مرحله رای اعتماد و انتصاب های شایسته و بجای رئیس جمهوری تندروها برای ایجاد رخنه در جبهه معتدلین به شیطنت آشکار دست برده و با ارسال پیامک و ایجاد جو خبری چنین القا می کنند که توکلی در عدم رای آوری محمد علی نجفی نقش داشته است. این نکته در حالیست که اگر وی در این خصوص مخالفتی داشت با توجه به شخصیت و مشی سیاسی اش هیچ ابایی برای طرح این موضوع نداشت و این شیطنت واضح تنها با این هدف صورت می پذیرد که با اقدامی احساسی توده های حامی اصلاح طلبان را که به شدت از عدم رای آوری نجفی در این حوزه ناراحتند را به واکنش واداشته و با احساسی کردن فضا و ایجاد اصطکاک در صفوف اعتدالیون آنان را به حاشیه ببرند و اصولگرایان این اردوگاه را با این اوصاف مجددا به سمت و سوی خود ترغیب کنند.

احمد توکلی یا علی لاریجانی بی گمان اصلاح طلب نبوده و نیستند اما ذکر این نکته لازم و ضروری است که در شرایط موجود و با توجه به اولویت منافع ملی وقت پرداختن به تفاوت نگرش ها و بولد کردن اختلافات نیست؛ اتحاد استراتژیک بواقع در چنین فضاهایی موضوعیت می یابد و این نافی تفاوت نگرش ها و لزوم حفظ اصول هم نیست. در واقع می توان با حفظ چارچوب ها برای برون رفت از شرایط موجود به یک اتحاد نانوشته اما قاعده مند دست یافت. گزاره ای که نعل به  نعل با سیاست ورزی پراگماتیستی همخوان بوده و می تواند ارزش افزوده فراوانی برای کشور رقم بزند. این نکته به هنگامه ای اهمیت مضاعف خود را نشان می دهد که بدانیم و ببینیم تندروها چگونه در کمین نشسته اند و  اثرات و تبعات عملکردی آنان و تخریب هایی که متوجه تمامی ساختارها در طول چند سال اخیر کرده اند را مورد مداقه و امعان نظر ویژه قرار دهیم. این نکته را نیز از نظر دور نداریم که آنان اگر اکنون نیز میدان بیابند؛ از هیچ فعالیتی دریغ نخواهند ورزید و قاعده عقلانی حکم می کند که اهم فی الاهم کرده و در برابر تندروها صفوف اعتدالیون را با لحاظ تفاوت  ها آرایشی موزون دهیم.

منبع: خرداد نیوز

:::

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

36 - 32 =