۱۰:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۵/۳۰ بررسی وقایع مصر با زاویه ای غیر از وزارت خارجه ایران

آنچه در مصر گذشت، آنچه رسانه ملی نشان داد

در حالی که تمامی بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای بنا بر منافع ملی کشورشان در مورد وقایع مصر مواضع مشخصی دارند، بیانیه های وزارت خارجه ایران درمورد بحران دو هفته اخیر مصر موید خصیصه انفعال زاید الوصف دستگاه دیپلماسی است، به طوری که با حذف نام مصر از این بیانیه ها می توان آن را در مورد بحران در هرکشور دیگربا هر مقطع زمانی تا هزار سال آینده منتشر ساخت. از دیگر سو رسانه ملی نیز دست کمی ازاین نهاد منفعل ندارد. چنانچه با کمی اغماض باید گفت عملکرد هر دو نهاد دولتی دریک راستا و اساسا در انفعال...

مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام) - امیرحامد آزاد

mesr (2)رسانه ملی شب سه شنبه از خواب بیدار شد
در حالی که تمامی بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای بنا بر منافع ملی کشورشان در مورد وقایع مصر مواضع مشخصی دارند، بیانیه های وزارت خارجه ایران درمورد بحران دو هفته اخیر مصر موید خصیصه انفعال زاید الوصف دستگاه دیپلماسی است، به طوری که با حذف نام مصر از این بیانیه ها می توان آن را در مورد بحران در هرکشور دیگربا هر مقطع زمانی تا هزار سال آینده منتشر ساخت. از دیگر سو رسانه ملی نیز دست کمی ازاین نهاد منفعل ندارد. چنانچه با کمی اغماض باید گفت عملکرد هر دو نهاد دولتی دریک راستا و اساسا در انفعال محض است.مخاطبین برنامه های خبری دوشنبه شب ۲۸ مرداد در شبکه های مختلف سیما درحالی نظاره گر گزارشگری پرحرارت رسانه ملی درباره وضعیت «حسنی مبارک» بودند که خبرنگار مربوطه با ذکر ۴ اتهام رئیس جمهور سابق مصر و اینکه وی را به بهانه مشکلات امنیتی به دادگاه نیاورده اند گفت: «مبارک از تمامی این اتهامات به غیر از «ساخت کاخهای ریاست جمهوری» تبرئه شده و به زودی آزاد خواهد شد.»

در یک جمع بندی از گزارشهای یاد شده این طور نتیجه گیری می شد که با سرنگونی «مرسی» و به دنبال آن سرکوب خونین قیام مسلحانه «اخوان المسلمین» توسط ارتش، دولت موقت همه رشته های خیزش مصر را پنبه کرده و در عرض ۴۰ روز طومار آن را درهم پیچیده و نیز به زودی «مبارک» دوباره بر اریکه قدرت خواهد نشست.

اعلام این خبر و تلفیق آن با اخباری دیگری نظیر مشکوک خواندن قتل ۴۰ زندانی اخوان المسلمین و حمایت «سعود الفیصل» وزیر خارجه عربستان ازدولت موقت واقدامات ارتش، آتش تهیه «گفتگوی خبری شبکه ۲ سیما» بود که مجری مربوطه در تیتراژ تبلیغی آن می گفت: «آیا مصر به دوران سیاه حاکمیت ژنرال های سرسپرده آمریکا باز خواهد گشت؟» و «آیا نتیجه انقلاب ملت مصر از دست رفت؟»

و آه و واویلای دیگری از این دست…
خوب بود صدا و سیما که مواضعش، نظر رسمی نظام جمهوری اسلامی ایران یا حداقل دستگاه دیپلماسی کشور محسوب می شود توضیح می داد که از به هم چسبانیدن اخبار یک طرفه و«نصفه -نیمه» دنبال چه چیزی است و بنا دارد کدام بخش از منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را اعاده کند؟! بهتر بود رسانه ملی می گفت که از «دردیدن گریبان» برای «اخوان المسلمین» چه چیزی عاید جمهوری اسلامی ایران، جریان انقلاب اسلامی، مقاومت و آرمان فلسطین خواهد شد؟

بهتر بود رسانه ملی قبل از تولید گزارش های خبری بی اثر و ابهام آفرین شب به این سوابق رجوع می کرد:

۱- دوشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۲، دادگاه تجدید نظرقاهره که به شکل غیابی حکم به بی گناهی «حسنی مبارک» درقتل انقلابیون مصری داد.

۲- شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۲ ، «حسنی مبارک»، از اتهام سوء استفاده از قدرت و نفوذ و ثروت تبرئه شد.

۳- یکشنبه اول اردیبهشت ۱۳۹۲، دادگاه مصر تصمیم گرفت تا «حسنی مبارک» رییس جمهوری مخلوع این کشور را به دلیل وضعیت بد جسمانیش به اتهام فساد اقتصادی بصورت غیابی محاکمه کند.

۴- سه شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۲، «فرید الدیب» وکیل مدافع «حسنی مبارک» به روزنامه «الدستور الاصلی» مصر گفت: «در حال حاضرگفتگوها با دولت مصر برای آزادی مبارک از زندان با استفاده از وضع جسمانی وی در جریان است وخانواده مبارک توافق کردند، درقبال دریافت۵۰ درصد ازدارایی‌های مبارک وخانواده‌اش وی از زندان آزاد شود.»

۵- سه شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، دادگاه تجدیدنظر جنایی «امیریه» درقاهره درپایان جلسه خود به ریاست «احمد مصیلحی» حکم آزادی حسنی مبارک را بدون اخذ ضمانت درجریان بازجویی ازوی به اتهام افزایش ثروتش ازطریق کسب درآمد غیرقانونی صادر کرد.

۶- پنجشنبه ۱۳تیرماه ۱۳۹۲، «احمدعارف» سخنگوی اخوان المسلمین گفت: «مرسی و عصام الحداد (معاونش) بازداشت شده اند اما مشخص نیست که در کجا بسر می برند.»

حبس ابد برای مبارک وعده «مرسی» بود نه «سیسی»
شکر خدا ! اخبار فوق، رسمی، موثق و تنها مربوط به فاصله زمانی ۵ ماه پیش است. بنابراین اگرکمی دقت کنیم متوجه خواهیم شد که فرایند تبرئه وآزادی رئیس جمهور سابق مصر ماهها پیش ازشب ۲۹ مرداد و «جیغ وداد» رسانه ملی آغاز شده است.

والبته بازهم متوجه خواهیم شد که این فرایند دردوران تصدی «محمد مرسی» و پیش از سرنگونی او تکمیل شده و «مبارک مادر مرده» در دولت انقلابی منتسب به «جریان اسلام گرای اخوان المسلمین» از اتهام دستور قتل ۸۰۰ مصری تبرئه شده است. به عبارتی اگر خبر شماره ۶ حذف شود احتمالا این افتخار درصورت تداوم حکومت مرسی نصیب دولت فخیمه وی می شد نه «عدلی منصور» و«ژنرالهای سرسپرده آمریکا». البته لازم به یاد آوری است که جمعه ۱۲ خرداد ۱۳۹۱ ، نه «عدلی منصور» و «السیسی»، بلکه این «محمد مرسی» بود که در خلال رقابت انتخاباتی به «رویترز» گفته بود:«درصورتی که پیروز انتخابات شوم «حسنی مبارک» دیکتاتور سابق مصر را به زندان ابد محکوم می کنم.»

جابجایی سوالات
متاسفانه رسانه ملی به نیابت از مسئولین سیاست خارجی و یا خودسرانه به اعلام مواضع ایران در قبال مساله مصر می پردازد که از اساس محل خدشه است.

دوشنبه شب ۲۹ مرداد، «عابدینی» مجری گفتگوی خبری شبکه ۲ سیما با جمله ای سوالی خطاب به مخاطبین  گفت:«آیا مصر به دوران سیاه حاکمیت ژنرال های سرسپرده آمریکا باز خواهد گشت؟»  بنابراین با عطف به جمله پیشین بازهم نیاز به یادآوری برخی وقایع به شرح زیراست:

۱- پایبندی دولت مرسی به پیمان کمپ دیوید
۲- انسداد مرز رفح وتخریب تونلهای غزه
۳- ارسال سفیر به اسرائیل و نامه فدایت شوم برای «شیمون پرز»
۴- تقاضای سرنگونی بشار اسد
۵- تقاضای خروج حزب الله ازجبهه سوریه
۶- فروش صحرای سینا به آمریکا به عنوان وجه المصالحه فلسطینی ها با اسرائیل
پس بهتربود «عابدینی»سوال خود را این طور مطرح می کرد:«آیا مصرازدوران سیاه حاکمیت انقلابی نماهای سرسپرده آمریکا واسرائیل خارج خواهد شد؟»

۹ ماه پیش رسانه ملی خواب بود یا بیدار؟
حالا بهتر است بازهم به عقب برگردیم وبه خراب کاری های دیگر رسیدگی کنیم

۱- هسته های جمعیت ۱۷ میلیونی مخالف مرسی که از فاصله زمانی ۵ تیرماه (شهادت شهید شحاته با چراغ سبز مرسی) تا روزسرنگونی وی خیابانهای مصر را سیاه کردند تنها ۱۰۰ روز پس ازاستقرار دولت مرسی و با اعلام بی کفایتی وی در رفع مشکلات مصر وعمل نکردن به وعده ها شکل گرفت وبا شکل گیری «جنبش تمرد» به صورت تظاهرات متناوب خیابانی ادامه یافت.

آیا رسانه ملی حتی یک خبر در این رابطه پخش کرد؟!

۲- جمعیت خواستارسرنگونی مرسی ،۱۰ میلیون نفراز نمونه مشابه خواستار سرنگونی مبارک بیشتر بود و همین امر ، زمینه اجتماعی عمل ارتش برای زدن ضربه نهایی را فراهم آورد.

دخالت ارتش کودتا بود یا نبود، پس از آنکه بارها طرفین دعوا به آرامشی دعوت شدند و با رسیدن کشور به مرحله انفجار ضمن گرفتن طرف اکثریت انعطاف پذیراتفاق افتاد ضمن اینکه اکثریت مصری ها نیز پس از آنکه ۹ ماه مطالبات آنان برای اصلاحات از دولت نادیده گرفته شد، خواستار کناره گیری مرسی شدند، بنابراین کسی نمی تواند از   ۱۷ میلیون معترض دریک کشور بی ثبات ودرشرایط انتقال بخواهد درخانه بنشینند و از«قانون» دولت بی کفایتی پیروی کنند که تا آخرین لحظات دربرابرپذیرش تمام پیشنهادات برای اصلاحات مقاومت کرد. پس بهتراست درمورد سرنگونی مرسی به جای کاربرد واژه «کودتا» از الفاضی چون «تداوم انقلاب» یا «انقلاب دوم» که دربین خود مصری ها متداول است استفاده کنیم.

ماجرای سرسپرده ها
۳- ژنرال «السیسی»، که رسانه ملی وی را تلویحا «سرسپرده آمریکا» می نامد، کسی است که خود «محمد مرسی»، ۲۲ مرداد ماه سال گذشته وی را درسمت فعلی گمارد.

«مرسی» پس از آنکه از سوی آمریکایی ها از «کودتای قطری- سعودی» که قرار بود ۳۰ مرداد ماه سال ۹۱ توسط ژنرال «طنطاوی» وزیر وقت دفاع و فرمانده نیروهای مسلح انجام شود مطلع شد، وی را برکنار و «عبدالفتاح السیسی» را با تایید پنتاگون و وزارت خارجه ایالات متحده به سمت وزارت دفاع و فرمانده نیروهای مسلح منسوب کرد.  بنابراین چرا رسانه ملی درهمان مقطع درباره انتساب این ژنرال سرسپرده آمریکا هشدار نداد؟

ضمن اینکه «مرسی» توسط کسی سرنگون شد که خود با تایید آمریکایی ها به کارگمارده بود، پس بهتر است صدا وسیما و سایر رسانه های تازه ازخواب بیدار شده، دعوای سرسپرده ها را به خودشان بسپارند.

۴- رسانه ملی و دیگر رسانه های همسوی با آن آنچنان از کشتار بی رحمانه مردم  توسط ارتش می گویند که درمیانه میدان واقعا خبرهای دیگری است. در وقع این اخوان المسلمین بود که با قرائت شصتمین بیانیه خود درروزیکشنبه هفته گذشته در یکی ازسالنهای مسجد «رابعه العدویه» روزجمعه ۲۵مرداد را نقطه آغاز این درگیری ها تعیین کرد وبه ارتش اعلام جنگ داد. اما این نزاع مسلحانه با پیش دستی ارتش، زودتر از زمان موعود و راس ساعت ۸ صبح روز چهارشنبه ۲۳ مرداد آغاز شد. سنگربندی ها ی ۶ گانه «اخوانی» خیلی زودتر ازآن چیزی که تصور می شد منهدم شد و نتوانست میدان «النهضه» را حفظ کند و نیروهای امنیتی و ارتش در نهایت تا ساعت ۱۱ طرفداران مسلح مرسی در این میدان را را تار و مار کرده و به میدان «رابعه العدویه» یورش بردند و معرکه در دو میدان اصلی قاهره تا عصر جمعه خاتمه یافت.

وزارت داخلی مصر نیز جمعه شب با صدور بیانیه ای اعلام کرد درمیدان «الرابعه العدویه» و«النهضه» ۱۱۱۸ عضو اخوان المسلمین دستگیر شده اند که تعداد ۴۹ قبضه مسلسل، ۵ کلت کمری، ۳۲ گلوله توپ، ۷ نارنجک جنگی و ۱۳۴۳ گلوله با کالیبرهای مختلف و۵۰ بمب آتش زا از این افراد کشف شده است. همچنین یک «لند کروز» متعلق به مهندس «خالد – ش» از رهبران اخوان المسلمین ضبط شد که ازآن ۱۰ قبضه سلاح ساخت اسرائیل کشف گردید.

اعضاء اخوان المسلمین درحالی در محدوده میدان «رامسس» به حجم بالا به سوی نیروهای پلیس آتش گشودندکه نیروهای امنیتی یک مینی بوس با ۱۲ سرنشین را درحالی که قصد حمله به کلیسای «السیدة العذراء» داشت بازداشت کردند که از این تعداد یک نفر تکفیری سوری فلسطینی تبار و یک نفر تبعه کانادا بودند. این درحالی است که طی انهدام یک مرکز تجمع تکفیری ها درنزدیکی میدان «رامسس» نیز تعدادی تبعه پاکستان دستگیر شدند.

«شریف شوقی» سخنگوی دولت مصر نیز عصر روز شنبه اعلام کرد:« تاکنون ۵۷ تن از نیروهای ارتش و پلیس دردرگیری ها کشته و ۵۶۳ تن از آنان نیز زخمی شده اند. همچنین در وقایع اخیر، ۱۲ کلیسا وچندین باب مغازه به آتش کشیده شده و معترضان قصد داشتند کتابخانه اسکندریه را تصرف کنند. ۸۰ درصد از کشته ها، بر اثر تیراندازی طرفداران اخوان به قتل رسیده اند. مجموع تلفات درگیری های مناطق مختلف مصر از جمعه تا صبح شنبه ۱۷۳ کشته و ۱۳۳۰  زخمی است.»

اما آخرین مقاومت شکننده باقی مانده افراد مسلح اخوان المسلمین که درمسجد «فتح» واقع درمیدان رامسس تا عصر روزیکشنبه درهم شکست وباقی مانده این نیروها درحالی از مناره های مسجد به داخل خیابان نارنجک وگاز اشک آور پرتاب می کردند که توسط گروه عملیات ویژه موسوم به «۷۷۷ »مورد هجوم قرار گرفتند. مردم محلی نیز به کمک نیروهای پلیس و ارتش آمده و با ایجاد یک زنجیره انسانی راه آنان را برای گشودن درب مسجد باز کردند. در هجوم نیروهای عملیات ویژه ، ۳۸۵ نفر از جمله یک سوری، یک تبعه ترک وسه ایرلندی دستگیر شدند و پس از۵ روز قاعله وزارت داخلی مصر آخرین آمار کشته شدگان ارتش وپلیس بدست اخوان المسلمین را ۷۰  نفراعلام کرد که ۱۲۴ نفر از نیروهای اخوان المسلمین بواسطه آن دستگیر شده اند.»

حالا شما در مورد عملکرد رسانه ملی قضاوت کنید و حدس بزنید صدا و سیما از مخابره یک طرفه اخبار مصر چه سودی می برد؟

۱۷ میلیون لیبرال، سکولار، لائیک، چپ گرا، ملی گرا
اما به عنوان نکته پایانی به یکی دیگر از دغدغه های لاینحل تحلیل گران سردرگم در این روزها می پردازیم که توضیحی برای آن ندارند و آن حمایت عربستان سعودی از دولت موقت و ارتش و خطر دردست گرفتن امور مصر توسط «خادم حرمین شریفین» است.

چنانچه یکی از اخبار رسانه ملی درآن دوشنبه شب کذایی که با لحن نگران کننده ای هم پخش می شد اظهارات شاهزاده«سعود الفیصل» وزیرخارجه عربستان بود که گفت:«ما به کسانی که اعلام کرده اند که کمک هایشان را به مصر قطع می کنند یا تهدید به چنین اقدامی کرده اند می گوییم که کشورهای عربی و مسلمان ثروتمندند وبرای کمک به مصر تردیدی به خود راه نخواهند داد.»

لذا برای رفع این نگرانی نیز باید باز هم به عقب گرد تاریخی پرداخت!

اگر تحلیل گران سردرگم به آرشیو  واژگان کاربردی خود درباره حضور۱۷ میلیونی مصری ها برعلیه مرسی رجوع کنند خواهند دید که«مخالفان مرسی» درفاصله روزهای یازدهم تا سیزدهم تیرماه را گروههایی لیبرال، سکولار، لائیک، چپ گرا، ملی گرا و… خطاب کرده اند که از قانون سرپیچی می کنند.

خب. کسانی که ازکمک مالی عربستان سعودی به مصر به عنوان یک پدیده وحشتناک یاد می کنند نگران چه چیزی هستند؟!

کدام کارشناس روابط بین الملل، سیاست بین الملل، اندیشه های سیاسی یا هر گرایشی با پسوند سیاسی دیده یا در مطالعات خود خوانده که آب ۱۷ میلیون لیبرال، سکولار، لائیک، چپ گرا و ملی گرا با سلفیت و وهابیت دریک جوی برود؟!

بنابراین در موقع مقتضی اگر۷  میلیون نفر ژنرال «مبارک» را از هستی ساقط کردند، ۱۷ میلیون به طریق اولی این کار را درمورد ژنرال «السیسی» یاهرکس دیگری انجام خواهند داد. ضمن اینکه قطعا بخشی از همین ۱۷ میلیون نفر جزو جمعیت ۷ میلیونی اولیه بودند، همانطور که ملی گراها وسلفی ها در ابتدا کنار مرسی بودند. بنابراین حتی اگر عربستان همه بودجه مصررا نیز تامین کند نه «السیسی» ودولت موقت مصر موقعیت محکم تری از«مبارک» و دولتش پیدا خواهند کرد و نه شرایط مصر به پیش از خیزش۵ بهمن سال ۱۳۸۹ باز می گردد.

«۱۷میلیون لیبرال، سکولار، لائیک، چپ گرا،  ملی گرا و… »، اگرچه رهبری برای هدایت خیزش خود و تبدیل آن به انقلاب ندارند ، اما خواهان لغو پیمان کمپ دیوید، قطع کمک های آمریکا و اخراج سفیر اسرائیل هستند.

بنابراین اگر دغدغه ما به باد رفتن دست آوردهای خیزش مصر و ترس از بازگشت به دوره سیاه ژنرال های سرسپرده به آمریکاست با شرحی که داده شد باید بدانیم که با رفتن مرسی و آمدن هرکس دیگر به جای او شرایط بدتر از آن چیزی که هست نخواهد شد.

پس اگر قدرتی برای هدایت موج مصر به سمت ساحل صلاح نداریم، لااقل تداوم این بیداری را خدشه دار نکنیم زیرا با رفتن مرسی و آمدن هرکس دیگری به جای او، شرایط مصر و مواضع این کشور در قبال مقاومت و آرمان فلسطین بدتر از چیزی که هست نخواهد شد.

منبع: الف

:::

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

3 + 6 =