محمد مصدق
روحانی مصدق شود!

روحانی نیز امروز فرصتی استثنایی دارد تا با اعلام وضعیت فوق العاده و پذیرش یک بحران ملی، همانند مصدق، دولت «اقتصاد بدون نفت» را بر این کشور حاکم کند. اقتصاد نفتی و برداشت از چاههای نفت که باعث انقطاع رابطه دولت-ملت و بازتولید استبداد می گردد، بایستی با مالیات یعنی وابستگی دولت به ملت جایگزین شود و تلاش دولت، مصروف استقرار اقتصادی درونزا و مبتنی بر تولید ملی به جای اقتصاد مصرفگرای فعلی شود. در عوض پول نفت و سایر منابع زیرزمینی صرف توسعه زیرساختها و امکانات ثروتساز برای کشور شود.
اقتصاد ایران در دوران دولت ملی

در این کتاب علاوه بر واکاوی دلایل موفقیت مصدق در بدست آوردن تراز تجاری غیرنفتی مثبت برای اولین و آخرین بار در 70 سال گذشته و تحقق اقتصاد بدون نفت، نمونه هایی از اقدامات اصلاحی دولت در حوزههای مختلف بررسی شده که در دیگر اسناد تاریخی کمتر بدانها اشاره شده است. از جمله این اقدامات می توان به اصلاحات کشاورزی (رویکردی که می توانست جانشین اصلاحات ارضی باشد) و نیز اصلاحات صنعتی و مدیریت اقتصاد کلان اشاره کرد.
ورود مصدق به انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا

برنی سندرز، سیاستمدار چپگرایی که در تلاش است نامزدی حزب دموکرات را در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به دست بیاورد، در ششمین مناظرهاش در برابر هیلاری کلینتون، در میان بحث و جدل ها، استدلالهایش را به روایت سرنوشت محمد مصدق در آمیخت و به هیجانی کم سابقه در میان گروهی از ایرانیها که مناظره را دنبال میکردند دامن زد.
جنبش دانشجویی از کودتا تا قربانگاه

همان روز فرمانداری نظامی، تعدادی از روزنامه ها و نشریات را به صورت فله ای تعطیل کرد که از جمله می توان به: فرمان، سیاسی، خاورمیانه، آذرین، زلزله، فاخته و مرجان، اشاره کرد. همچنین تعدادی از روزنامه های منتشره نیز جمع آوری شد. خبر واقعه 16 آذر و کشتار بی رحمانه دانشجویان در محیط امن و مقدس دانشگاه که به سرعت از سوی رسانه های خبری به سراسر جهان مخابره شده بود، موج ابراز همدردی فرهیختگان و آزادی خواهان عالم را در پی داشت، همین امر فشار فزاینده ای را مقارن سفر ریچارد نیکسون به ایران، بر...
قیام ٣٠تیر؛طنین صدای مردم بر فضای سیاست

او بر سر دوراهی تاریخی قرار گرفته بود: یا باید با نمایندگان کنار آمده و محدودیتها بر لایحه اختیارات را میپذیرفت که در این صورت در نظر خودش کاری از پیش نبرده و مصلحی ناکام لقب میگرفت. مضاف بر اینکه طرف مقابل هم در صورت ناتوانی او را تخریب میکرد. یا اینکه راهی به جز استعفا برایش نمیماند. اما استعفا برای فردی چون او حمل بر پذیرش شکست سیاسی تلقی میشد. او به دنبال استعفای پیروزمندانه میگشت تا پرنسیب سیاسیاش لکهدار نشود.