۰۷:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴

بله آقای وزیر: نماد شکست مبارزه با فساد اداری

بازپخش سریال طنز «بله آقای وزیر» همزمان با روی کار آمدن دولت جدید یادآور همزمانی پخش اولیه این سریال با روی کار آمدن دولت مدعی عدالت است. دولتی که قصد اصلاح ساختار بروکراسی و استقرار عدالت را داشت و یکی از اولین اقداماتش حذف «سازمان برنامه و بودجه» برای اصلاح اداری بود،

 yes minister«مبارزه» (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام): این روزها مجموعه طنز «بله آقای وزیر» از شبکه تماشا بازپخش می شود که هشت سال قبل اولین بار در رسانه ملی به نمایش درآمده بود.

«بله آقای وزیر» سریال کمدی تلویزیون BBC درباره فساد و جماد بروکراتیک بریتانیاست که در آن «جیم هکر» به وزارت امور اداری بریتانیا می رسد و با معاون وزیر و منشی مخصوص(سر هامفری که نماد ثبات مدیران پشت پرده است) و منشی شخصی خود برای تحول اداری درگیر می شود. سری دوم این مجموعه «بله آقای نخست وزیر» است که همان آقای «جیم هکر» از وزارت امور اداری به نخست وزیری می رسد و همان «سِر هامفری» موی دماغ اوست و هر قیمت با همین جمله هامفری به پایان می رسد که “بله آقای [نخست] وزیر!”

در هر قسمت سریال؛ شاهد تلاش وززیر برای تحقق یک ایده نوگرا و عدالتخواهانه هستیم اما این تلاش با مقاومت ساختار محافظه کار اداری روبرو شده و به دلیل مصالح سیاسی شکست می خورد و در پایان ورزیر خود به خود از خواسته اش عقب نشینی می کند!

بازپخش سریال طنز «بله آقای وزیر» همزمان با روی کار آمدن دولت جدید یادآور همزمانی پخش اولیه این سریال با روی کار آمدن دولت مدعی عدالت است. دولتی که قصد اصلاح ساختار بروکراسی و استقرار عدالت را داشت و یکی از اولین اقداماتش حذف «سازمان مدیریت و برنامه ریزی» برای اصلاح اداری بود، اما نهایتا نه تنها الیگارشی حاکم حذف نشد که الیگارشی جدیدی مستقر و بر آن افزوده شد و از سوی دیگر آنارشی و قانون گریزی جایگزین بروکراسی دست و پا گیر گردید. امروز اما مردم فهمیده اند که مدعیان عدالت «دن کیشوت» وار به جنگ آسیاب های بادی رفته اند!

نشریه سوره در همان ایام، پرونده مختصری درباره این سریال (که نمونه هندی آن هم دققا مشابه همین سریال ساخته شده و نمونه سوریه ای آن با عنوان «آقای مدیر کل» سالها پیش از تلویزیون ما پخش شده است) منتشر کرد (شماره ۲۲، دی ۱۳۸۴). آنچه در ادامه می خوانید مطالب این پرونده است:

 

بله آقای وزیر…

منبع: سایت BBC / مترجم: ع. ف. آشتیانی

یک وزارت‌خانه ساختگی به نام «وزارت امور اداری» که مانند همه وزارت‌خانه‌ها در دنیای واقعی باید شخصی به نام وزیر در رأس آن باشد. این وزیر هم مانند همه وزراء معاون و منشی دارد و در جایگاه یک مسئول با طرحها و ایده‌های بلندپروازانه‌ای وارد کار می‌شود غافل از اینکه نظام اداری و کارمندانی که در این دستگاه جا خوش کرده‌اند همه نوع کاری می‌کنند تا بقای خود را تضمین کنند و در این راه در کسوتی ظاهر‌الصلاح و دلسوزانه به وزیر نزدیک می‌شوند اما آنچه که حاصل می‌شود نتیجه معکوسی بر جای می‌گذارد. کارمندان ارشد دستگاه و تشکیلات اداری حاضر نیستند به وزیر میدان دهند و از درآمدهای کلانی که به واسطه جایگاهشان به جیب می‌زنند چشم‌پوشی کنند. افکار وزیر و گرایشهای حزبی او به علاوه بلندپروازیهایش با منافع این کارمندان در تضاد قرار می‌گیرد و هر کسی می‌کوشد در این تنازع بقا پیروز میدان باشد.

داستان اصلی سریال کمدی «بله آقای وزیر» و دنباله‌اش که با نام «بله آقای نخست‌وزیر» از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ در انگلستان بر روی آنتن رفت روایتگر همین تنازعات است.

محل وقوع داستان در سری اول دفتر خصوصی یکی از وزرای کابینه است و در سری دوم شاهد کلنجار رفتن نخست‌وزیر با معاون و منشی‌اش در دفتر نخست‌وزیری هستیم، همان جا که به داونینگ استریت معروف است.

سریال کمدی «بله آقای وزیر» می‌خواهد بگوید سیاستمدارانی مانند جیم ه‍َکر که در این سریال نقش وزیر وزارت امور اداری را بازی می‌کند به نوعی انتخاب می‌شوند اما هدفشان را روی انتخاب مجدد متمرکز می‌کنند و لذا برای حفظ ظاهر هم که شده سعی می‌کنند برای جلب نظر مردم یا همان رأی‌دهندگان دست به کارهایی بزنند که انسان قابلی جلوه‌گر شوند. برای انجام دادن همان کارها می‌بایست ایده‌ها و نقشه‌هایشان را پیاده کنند یعنی در واقع اقتدارشان را بر دستگاه زیر نظرشان ا‌ِعمال یا تحمیل نمایند. البته طرحهای جناب وزیر به مذاق کارمندانی مانند س‍ِر هامفری ا‌َپل‌بی، که منابع درآمدی مختلفی دارد به طوری که حتی از وزیر نیز درآمد بیشتری کسب می‌کنند، خوش نمی‌آید. مشخص است که هرگونه تغییر و تحولی در این سازمان زندگی راحت و آسوده این گونه کارمندان را به خطر می‌اندازد. کارمندانی نظیر س‍ِر هامفری در سن خاصی بازنشسته می‌شوند و از آن پس مستمری کلانی می‌گیرند. در جایی از سریال می‌شنویم که او می‌گوید: «اگر می‌خواهید قدرت یک کارمند را محک بزنید ببینید چند نفر زیر دستش کار می‌کنند.» طبیعی است که چنین آدمی از هر گونه تغییری که به کوچک شدن تشکیلات دولت یا رفع پیچ و خمهای اداری و بوروکراسی منجر شود ممانعت می‌کند. س‍َرجمع این ماجراها این می‌شود که سیاستمداران و کارمندان دائما‌ً با هم اره می‌دهند و تیشه می‌گیرند و هر یک سنگ خود را به سینه می‌زند.

طنز این سریال در درگیری و کشمکش بین وزرای کابینه و کارمندان رخ می‌نماید. وزرا خود را مسئول می‌دانند ولی کشور را در واقع همان کارمندان بلندپایه اداره می‌کنند. خاتمه اکثر قسمتهای سریال «بله آقای وزیر» بدین شکل است که س‍ِر هامفری جلوی کارهای هکر را گرفته است اما برای هکر به گونه‌ای جا می‌اندازد که گویی یک پیروزی سیاسی به دست آورده است.

در نخستین سری «بله آقای وزیر»، فیتز ویلیام در نقش فرانک ویزل ظاهر می‌شود. او مشاور سیاسی هکر است. س‍‍ِر هامفری نام ویزل را طوری تلفظ می‌کند که در زبان انگلیسی با کلمه Weasel، به معنی خز، اشتباه شود. ویزل پس از آنکه به کمیته تحقیق در سازمانهای غیر دولتی شبه مستقل مأمور می‌شود این مجموعه را ترک می‌گوید. هکر منشی مخصوصی به نام برنارد و‌ُولی دارد که از طرفی مورد وثوق هکر است و از طرفی با سِر هامفری همسویی می‌کند. از سال ۱۹۸۴ که هکر به مقام نخست‌وزیری دست می‌یابد سِر هامفری نیز به جایگاه منشی کابینه ارتقاء می‌یابد. در این سری، برنارد و‌َُولی به س‍‍ِم‍َت‌ِ منشی مخصوص هکر گمارده می‌شود. خانم د‌ِبورا نورتون در هر دو سری اول و دوم نقش مشاور مخصوص نخست‌وزیر را ایفا می‌کند. او زنی تواناست و به تمام رموز و حیله‌های کاری س‍ِر هامفری آگاهی دارد که این امر بی‌اعتمادی همیشگی بین این دو را دامن می‌زند.

در صحنه‌هایی از زندگی خصوصی هکر، کشمکش همسرش با او را به خاطر دردسرهایی که زندگی سیاسی برای خانواده‌‌شان فراهم کرده می‌بینیم. همسر هکر گاهی به سیاستهای او سوءظن پیدا می‌کند. دختر خانواده دانشجوی رشته جامعه‌شناسی است و به عضویت یکی از گروههای طرفدار محیط زیست درآمده و با پدرش مبارزه می‌کند.

س‍ِر هامفری جملات پیچیده‌ای به زبان می‌ران‍َد، نسبت به دولت دیدگاههای بدبینانه‌‌ای دارد و انسان خودپسندی است و با دیگران به‌خصوص سرآرنولد رابینسون منشی کابینه‌ در سری اول «بله آقای وزیر» راجع به موضوعات مختلف بحث و جدل می‌کند.

هکر ناشیگری خاص خود را دارد و وقتی که دچار غلیان احساسات سیاسی می‌شود ادای سخنرانیهای مضحک چرچیلی را در می‌آورد.

در یکی از اپیزودهای «بله آقای وزیر» به نام «فتح باب اسقف»، سیاست و الهیات لیبرالی در کلیسای انگلستان دست‌مایه طنز قرار می‌گیرد. هکر معتقد است که کلیسا یک نهاد مسیحی است، اما س‍‍ِر هامفری به او می‌گوید که اکثر اسقفها به خدا اعتقاد ندارند به همین دلیل در انگلستان متخصص علوم الهی تربیت می‌شوند تا معلوم شود که یک ملحد نیز می‌تواند رئیس کلیسا شود.

به استثنای اپیزودهای سوم، چهارم و ششم، همه اپیزودها با کلام پایانی یکی از بازیگران (غالبا‌ً س‍‍ِر هامفری) تمام می‌شود که می‌گوید: «بله آقای وزیر» یا «بله آقای نخست‌وزیر.»

دانشمندان علوم سیاسی از سریال «بله آقای وزیر» و «بله آقای نخست‌وزیر» به خاطر ارائه تصویری دقیق و ماهرانه از روابط و زد و بندهای حاکم بر دستگاه سیاست تقدیر کرده‌اند. این سریال جایگاه ویژه‌ای در محافل دولتی داشت و مارگارت تاچر، نخست‌وزیر وقت انگلستان، به قدری به آن علاقه داشت که خود با دو بازیگر اصلی این سریال در یک قطعه چهار دقیقه‌ای بازی کرد و ده دقیقه نیز در سال ۱۹۸۲ به عنوان ویژه‌ برنامه کریسمس به خود اختصاص داد. جالب اینکه در آن قطعه کوتاه به قرائت متنی پرداخت که به کیفرخواستی علیه دستگاه اداری تعبیر شد. عده‌ای نیز معتقد بودند هدف آن متن، نظام پارلمانی انگلستان بود. اما اکثر مردم هر دو برداشت را داشتند.

Yes+Minister+yesminister7«بله آقای وزیر» از مصادیق طنز سیاسی تند و در عین حال مؤدب است و یکی از عالی‌ترین دستاوردهای کمدیهای انگلیسی قلمداد شده است.

پیام این سریال مثل همه کمدیهای کلاسیک، بسیار ساده است: «نظام سیاسی انگلستان به‌رغم ادعاهایش مبنی بر پیروی از اصول دموکراسی، در کل به دست کارمندان‌ِ غیر منتخبی اداره و هدایت می‌شود که باندها و حلقه‌های ماکیاولیستی را گرداگرد رؤسای مافوقشان تشکیل داده‌اند. این نظام هنوز به حیات خود ادامه می‌دهد…»

جیم هکر، که در سری اول وزیر است و در سری دوم نخست‌وزیر می‌شود، آدمی معمولی و دوست‌داشتنی است و البته به طرزی وسواس‌گونه مراقب و نگران شغل بی‌ثباتش است که با یک حرکت اشتباه به تنزل مقام یا شکست انتخاباتی منجر می‌شود. او آدمی است بی‌دروغ و دغل و مهربان اما ساده‌لوح و سست‌اراده و مثل اکثر سیاستمداران به‌راحتی فریب چاپلوسی را می‌خورد.

معاونش سِر هامفری هیچ یک از این دغدغه‌ها را ندارد. او در تعقیب منافع خود سرسختانه عمل می‌کند؛ از دستگاه اداری انگلستان اطلاعات جامعی دارد و بر بازیهای کلامی زبان انگلیسی کاملا‌ً مسلط است و این امتیازی است که او را تبدیل به یک حریف قدرتمند اهل جدل می‌کند.

برنارد و‌ُولی، منشی مخصوص هکر، انسان شوخ‌طبعی است، هنوز کمی وجدان برایش مانده و البته م‍‍ُجری طرحها و برنامه‌های وزارت امور اداری است.

کشمکشهایی که غالبا‌ً در روابط این سه نفر می‌بینیم دست‌پخت نویسندگان این سریال آنتونی جی و جاناتان لین است. آنتونی جی در عالم سیاست رفت و آمد داشته و از خطابه‌نویسان بوده است؛ کتاب «مدیریت و ماکیاولی» را او در سال ۱۹۷۳ منتشر ساخت. جاناتان لین نویسنده و بازیگر کمدی است. این دو از سال ۱۹۷۰ همکاری خود را آغاز کردند.

نویسندگان این سریال، هکر را در کانون و مرکزیت طیف سیاسی قرار دادند و ستاد حزب او را به عنوان «خانه مرکزی» معرفی کردند. با این وجود، جهت‌گیریهای نخستین قسمتهای سریال عموما‌ً نئولیبرالی بود. آنتونی جی شخصا‌ً از طرفداران اقتصاد لیبرالی تاچری بود. جاناتان لین چندان طرفدار تاچر نبود اما به مرور و با تحت‌الشعاع قرار گرفتن امور سیاسی توسط شخصیت تاچر، مشارکت آن دو به خلق اپیزودهای خاصی منجر شد.

برخی از کاراکترهای کم‌اهمیت سریال از روی شخصیتهای واقعی خلق شده بودند. مثلا‌ً س‍ِر والی مک فارلین، کاراکتر کاریکاتوری‌ِ س‍‍ِرمونتی فینستون بود. یا مشاور ویژه نخست‌وزیر در امور بهره‌وری برداشتی بود از د‌ِر‌ِک راینر که به فروشگاههای زنجیره‌ای مارکز و اسپنسر تعلق داشت و وارد دولت تاچر شد و جان پیلگریم و آلکس اندروز، دو روزنامه‌نگاری بودند که از روی شخصیت جان پیلگر و اندرو آلکساندر خلق شدند.

در سال ۲۰۰۴ شبکه بی. بی. سی برنامه‌ای را برای قدردانی از دست‌اندرکاران این سریال ترتیب داد. در گفت‌وگو با این افراد معلوم شد که آنتونی جی و جاناتان لین اطلاعات لازم برای ساخت این سریال را از طریق مشاوره با ماریسا ویلیامز و برنارد دوناهیو گرفته بودند. این دو قبلا‌ً در دولتهای هارولد ویلسون و جیمز کالاهان دارای سمتهایی بودند. نام وزارتخانه امور اداری را نیز از روی وزارت امور اقتصادی که در ۱۹۶۰ دایر بود و سپس توسط ویلسون منحل شد اقتباس کرده بودند. طرح اصلی داستان درباره وزیری که از دست دستگاه اداری به تنگ آمده نیز از خاطرات ریچارد کراسمن که بعد از سال ۱۹۶۴ منتشر شد الهام گرفتند.

مواد خام چند اپیزود نیز از ماجراهای واقعی تهیه شده، مثلا‌ً کاشف به عمل آمده که اپیزود‌ِ «جنبه اخلاقی» که در آن هکر و کارمندانش درگیر نقشه‌ای می‌شوند تا مخفیانه در یک مأموریت تجاری به کشوری اسلامی الکل صادر کنند، عملا‌ً در پاکستان اتفاق افتاده است.

«مارتین روزنبام» عبارتی را درباره علت محبوبیت سریال «بله آقای وزیر» از قول ل‍ُرد باتلر، منشی سابق کابینه انگلستان نقل می‌کند؛ باتلر می‌گوید: «این سریال یکی از بهترین کتابهای درسی سیاسی درباره نظام انگلستان است.»

اما راز واقعی موفقیت سریال «بله آقای وزیر» در خنداندن مردم این بود که طرز کار واقعی بوروکراسی و مقامات نظام دولتی انگلستان را منعکس می‌ساخت. دوز و کلکهای پیچیده سِر هامفری و جیم هکر اکنون در فولکلور سیاسی ما بر سر زبانها افتاده است. با اینکه سریال بله آقای وزیر گاهی وقتها روی نقاط حساسی از دستگاه و نظام اداری یا قضایای روز دست می‌گذاشت اما باتلر یکی از مشتریان پر و پا قرص آن بود. چند سال پیش که بحث فروش سلاح به عراق موضوع سیاست انگلستان شد و برای بررسی آن کمیته تحقیقی به نام اسکات مأمور گردید، یک شب قبل از انتشار گزارش تحقیقات این کمیته، باتلر و ویلیام والدگریو ـ وزیری که بیش از همه در مظان اتهام قرار داشت ـ پیش‌نویس گزارش را تهیه کرده و آن را برای تایپ ارسال کردند، سپس مقابل تلویزیون نشستند تا این سریال کمدی را تماشا کنند.

جالب است که همان شب یکی از اپیزودهایی پخش می‌شد که در آن ه‍‍َکر می‌خواست راجع به صادرات سلاح تحقیق کند. در گفت وگویی که بین او و هامفری جریان دارد هامفری می‌گوید: «خیر آقای وزیر؛ استدعا می‌کنم. اساسا‌ً قاعده امور در دولت این است که در چیزی که مجبور نیست هرگز تحقیق نکند و اصولا‌ً تحقیقاتی را شروع نکند مگر آنکه از قبل نتیجه‌اش را بداند.»

باتلر و ویلیام والدگریو آن‌قدر خندیده بودند که اشک از چشمانشان جاری شده بود.

سریال بله آقای وزیر به‌رغم این همه محبوبیت به هر حال باعث دلخوری بعضیها شده بود. مثلا‌ً ل‍ُرد آرمسترانگ که در دهه ۱۹۸۰ منشی کابینه بود می‌گوید معاونان وزیر در آن زمان معتقد بودند از س‍‍ِر هامفری تصویر مخدوشی ارائه می‌شود و این کار برای وجهه دستگاه و نظام اداری کشور صحیح نیست.

در سال ۲۰۰۴، شبکه بی. بی. سی طی یک نظرسنجی، بهترین سریال کمدی انگلستان را تعیین کرد. بله آقای وزیر در رده ششم ایستاد. مؤسسه فیلم بریتانیا در سال ۲۰۰۰ لیستی از صد برنامه تلویزیونی برتر انگلستان به کمک متخصصان و خبرگان صنعت فیلم تهیه کرد. بله آقای وزیر و بله آقای نخست‌وزیر مشترکا‌ً در جایگاه نهم قرار گرفتند.

اما و‌َجه تسمیه این سریال گویا از نطق کراسمن در ۲۲ اکتبر ۱۹۶۴ کمتر از یک هفته پس از انتصابش الهام گرفته شده است:

… آن طور که فهمیده‌ام برای آنکه مغلوب دستگاه اداری نشوم باید تلاش وافری بنمایم. اتاق من در وزارت‌خانه بی‌شباهت به اتاق بیماران روانی خطرناک نیست؛ من هم که طبق تشخیص دیگران بیماری هستم که در این اتاق نگهداری می‌شوم و باید با من رفتاری محتاطانه داشته باشند. پرستاران و مراقبین تعلیم‌دیده زن و مرد بین من و زندگی واقعی حائل شده‌اند. هرگاه حالم خوب است به من اجازه می‌دهند با یک آدم معمولی ملاقات کنم اما از طرفی مراقب‌ا‌ند تا من و او درست رفتار کنیم؛ آنها به‌خوبی از پس من برمی‌آیند. البته، رفتار آنها کاملا‌ً شبیه پرستاران نیست؛ بالاخره ادارات ما مراقب خیلی چیزها هستند ـ بله آقای وزیر! خیر آقای وزیر! هر طور میل شماست آقای وزیر!…

Administrative_Affairsخلاصه سه اپیزود از مجموعه کمدی تلویزیونی بله آقای وزیر

دولت باز

جیمز جورج هکر، کاندیدای حوزه انتخابیه شرق بیرمنگام به پیروزی دست می‌یابد؛ از طرفی شایع شده که قرار است در کابینه دولت جدید به وزارت برسد. روز بعد از انتخابات با حالتی عصبی و نگران پای تلفن نشسته و منتظر تماس نخست‌وزیر است. زنگ تلفن پشت سر هم به صدا در می‌آید اما هر کسی زنگ می‌زند الاّ نخست‌وزیر. بالاخره انتظار او به سر می‌رسد و نخست‌وزیر او را به س‍ِم‍َتِ وزیر امور اداری منصوب می‌کند.

روز اول کارش در وزارتخانه با برنارد وولی، منشی مخصوص، و سِر هامفری ا‌َپل‌بای، معاون خود، آشنا می‌شود. جیمز هکر قصد دارد وعده‌هایی را که از سوی حزبش مبنی بر تشکیل دولت باز به مردم داده عملی کند و البته انتظار مقاومتهایی را نیز از ناحیه تشکیلات زیر دستش داشت. اما با پیشنهادی که س‍ِرهامفری برای اصلاحات در نظام اداری کشور با نام «دولت باز» به او می‌دهد غافلگیر می‌شود.

هکر، فرانک ویزل را به عنوان مشاور سیاسی‌اش برمی‌گزیند و دستور می‌دهد برای او دفتری نزدیک خودش اختصاص دهند تا مکاتبات و اسناد وارده به دفتر او را مطالعه کند. س‍ِر هامفری قرار است هفته بعد با سرآرنولد رابینسون (منشی کابینه) در کلوپ کارمندان بلندپایه دولت ملاقات کند. وی در آنجا پی می‌برد که نخست‌وزیر در مورد انعقاد یک توافق‌نامه تجاری دفاعی با آمریکا نگرانیهایی دارد و می‌کوشد اتفاقی که منجر به آشفتگی روابط انگلیس و آمریکا شود رخ ندهد. س‍ِر هامفری بلافاصله با یکی از کارمندانش تماس گرفته و از او می‌خواهد فاکتور فروش تجهیزات رایانه‌ای آمریکایی را در یکی از جعبه‌های قرمز بگذارند.

فرانک ویزل و جیم هکر از ماجرای فاکتور باخبر می‌شوند و از اینکه سفارش خرید چنین تجهیزاتی به تولیدکنندگان داخلی داده نشده پاک به هم می‌ریزند و در صدد برمی‌آیند سفارش را لغو کنند. اما س‍ِر هامفری گوشزد می‌کند که لغو سفارش در حوزه اختیارات آنها نیست. جیم هکر بنا بر اصل «دولت باز» تصمیم می‌گیرد این سفارش را علنی کرده و در مذم‍ّت دولت قبلی و ماهیت جنایتکارانه فروشندگان آمریکایی سخنانی ایراد کند. س‍ِر هامفری این سخنرانی را به تمام دوایر و ادارات مربوطه و مطبوعات ارسال می‌کند.

وقتی متن سخنرانی هکر به دفتر نخست‌وزیر می‌رسد قیامتی به پا می‌شود. هکر را احضار کرده و حسابی توبیخ می‌کنند. س‍ِر آرنولد با اظهار تعجب از بی‌مبالاتی او علت چنین خبطی را از س‍ِر هامفری جویا می‌شود که در پاسخ می‌شنود که اصل «دولت باز» مبنای این اقدام بوده است. س‍ِر آرنولد به آنان گوشزد می‌کند که فصل «دولت باز» تمام شده است. جیم هکر که موقعیتش را در خطر می‌بیند به دست و پا می‌افتد تا به نحوی موضوع بیش از این درز نکند. برنارد وولی به سرعت وارد گفت‌وگو شده و به وزیر می‌گوید که سخنرانی‌اش هنوز به دست مطبوعات نرسیده چون در اتاق «ترخیص» گیر افتاده است. سِر هامفری توضیح می‌دهد که «اتاق ترخیص» یکی از رویه‌های جاری در دوران قبل از دولت باز بوده و از این بابت عاجزانه از وزیر تقاضای بخشش می‌کند. جیم هکر در پذیرش عذرخواهی او شکی به دل راه نمی‌دهد چون به هر حال انسان جایزالخطاست و بدین ترتیب موقعیت خود را نیز محفوظ می‌دارد.

محرک صرفه‌جویی

جیم هکر متهم است در وزارتخانه او هنوز بودجه حیف و میل می‌شود. سِر هامفری به او می‌گوید به خاطر قوانینی که پشت سر هم در مجلس تصویب می‌شود امکان کوچک کردن دستگاه اداری وجود ندارد.

جیم هکر، مشاور سیاسی‌اش را برای پیدا کردن مورد اتلاف بودجه در دولت مأمور می‌کند. ِسر هامفری در صدد است مانع کاهش هزینه‌ها شود بنابراین عملیاتی به نام «عملیات هرشرت» را طراحی می‌کند تا هکر شخصاً عواقب کاهش بودجه و هزینه‌ها را تجربه کند.

وقتی فرانک ویزل از مأموریتش باز می‌گردد و گزارش می‌دهد سِر هامفری برای تک‌تک موارد اتلاف بودجه در وزارت امور اداری توضیحی منطقی ارائه می‌دهد و سپس پیشنهاد می‌کند از هزینه مصارف تجملاتی کم کنند که قرعه به نام رانندگان سرویسهای مدیران می‌افتد و این کار از دفتر خود هکر شروع می‌شود. هکر در ابتدا مردد است اما تا می‌فهمد مطبوعات این قضیه را پوشش خوبی می‌دهند و به نفع او تمام می‌شود می‌پذیرد.

پیشنهادِ سر هامفری برای هکر دردسر درست می‌کند چون اتحادیه رانندگان وزارتخانه اعتصاب کرده و عکسی از هکر که او را داخل جوی آب نشان می‌دهد منتشر می‌شود. از همه بدتر مقاله روزنامه تایمز است که گزارش داده وزارت امور اداری صرفاً برای تحقیق در بهره‌وری سازمان، اقدام به استخدام ۴۰۰ نفر پرسنل مازاد کرده. اکنون ِسر هامفری با پیشنهاد کاهش این پ‍ُستها و حذف پستهای اداره نظارت بر امور اداری به کمک هکر می‌آید، سرانجام برای کاهش واقعی بودجه طرح کم کردن تعداد زنان آبدارچی ارائه می‌شود.

دیدار رسمی

س‍ِر هامفری نامه‌ای مبنی بر دیدار قریب‌الوقوع رئیس‌جمهور بوراندا به وزیر می‌دهد. تاریخ دیدار رئیس‌جمهور مصادف با حضور ملکه در اسکاتلند است و وزارت امور اداری باید مشکلات پیش‌آمده را حل کند. ملکه باید به لندن بازگردد چرا که بوراندا کشوری نفت‌خیز است و این دیدار از جهت فروش سکوهای نفتی به آن کشور بسیار مهم تلقی می‌گردد.

جیم هکر طرحی عالی برای رفع مشکل حضور ملکه در لندن پیش‌بینی کرده. وی معتقد است دیدار رئیس‌جمهور بوراندا با ملکه به جای لندن در اسکاتلند انجام شود. از طرفی قرار است در سه حوزه انتخابیه اسکاتلند نیز پس از اتمام سفر رئیس‌جمهور، انتخابات میان‌دوره‌ای برگزار شود. س‍ِر هامفری از این طرح راضی نیست و آن را مایه تضییع انتخابات تلقی می‌کند. مضاف بر اینکه او نمی‌تواند به اسکاتلند برود. اما جیم هکر پافشاری می‌کند.

در این گیر و دار، س‍ِر فردریک (معاون وزیر خارجه) به س‍ِر هامفری درباره احتمال لغو دیدار رئیس‌جمهور بوراندا به خاطر شایعاتی مبنی بر کودتای کمونیستی در آن کشور خبر می‌دهد. شب بعد جیم هکر از بی‌.بی.سی خبر وقوع کودتا به دست شخصی به نام سلیم محمد را می‌شنود.

جیم هکر با وزیر امور خارجه به شور می‌نشیند و نهایتاً تصمیم می‌گیرند از رئیس‌جمهور جدید دعوت کنند. س‍ِر هامفری از کار آنها اظهار شگفتی می‌کند چون هنوز از برنامه‌ها، اغراض و نی‍ّات رئیس‌جمهور جدید اطلاعی ندارند. بنابراین به وزیرش اصرار می‌ورزد تا دیدار را لغو کند اما هکر کوتاه نمی‌آید (چون انتخابات میان‌دوره‌ای در سه حوزه انتخابیه اسکاتلند به این دیدار بستگی دارد.)

رئیس‌جمهور بوراندا هفته بعد به انگلستان می‌آید. جیم هکر متوجه می‌شود که او چارلی اوتمالی، از هم‌کلاسیهای سابقش در دانشگاه اقتصاد لندن بوده است.

در راه سفر به اسکاتلند، جیم هکر پیش‌نویس سخنرانی چارلی را گیر می‌آورد که در آن قرار است در حضور ملکه انگلستان به مردم اسکاتلند و ایرلند توصیه کند علیه ظلم انگلیسیها ساکت ننشینند. س‍ِر هامفری در ملاقاتی با س‍ِر فردریک، وزیر امور خارجه و بیل پریچارد (مسئول امور رسانه‌ها) نتیجه می‌گیرند که پیش‌نویس سخنرانی به معنای اهرم فشاری برای چانه‌زنی است و سپس توافق می‌کنند که دوست او، جیم هکر، با چارلی صحبت کند و او را به تغییر محتوای سخنانش وادارد.

جیم هکر و س‍ِر هامفری در ملاقات با چارلی می‌فهمند که وی تنها با دریافت یک وام ۵۰ میلیون پوندی‌ِ بدون بهره که بازپرداخت اقساطش از ده سال آینده شروع شود حاضر به تغییر لحن سخنرانی‌اش می‌شود. او این وام را صرف خرید سکوهای نفتی از انگلستان می‌کند. س‍ِر هامفری با بهت و ناباوری این پیشنهاد را به باجگیری تعبیر می‌کند. اما هکر به خاطر اشتغال‌زایی پیشنهاد رئیس‌جمهور بوراندا با آن موافق است و به س‍ِر هامفری نیز یادآور می‌شود که در صورت عدم حل این قضیه، شانس ارتقاء درجه در آینده را از دست می‌دهد. سرانجام همه این معامله را به نفع خود می‌بینند و هکر می‌گوید: «هر کسی قیمتی دارد.»

نسخه هندی «بله آقای وزیر»

 “Ji Mantriji”؛ معادل هندی «بله آقای وزیر» است. شبکه بی.بی.سی که معمولا‌ً از روی سریالهای خودش نسخه‌های بومی برای مناطق دیگر نمی‌سازد برای یک بار هم که شده ناپرهیزی کرد و با کمک یک تهیه‌کننده هندی به نام چاکرا بارتی با محتوا و فرمی شبیه نسخه انگلیسی «بله آقای وزیر» بستر وقایع این داستان را در هندوستان پهن کرد و به پر و پای سیاستمداران، نظام اداری و بوروکراسی این کشور پیچید.

چاکرا بارتی می‌گوید: «ما با زبان طنز گفته‌ایم که نظام مدیریت کشور ما هیچ وقت تغییر نمی‌کند و اتفاق مفیدی در آن روی نمی‌دهد. البته از چاشنی اغراق نیز غفلت نکرده‌ایم.

اشاراتی که در سریال انگلیسی به روسیه می‌شود در سریال هندی به پاکستان می‌شود، و جامعه اقتصادی اروپا تبدیل به کشورهای مشترک المنافع ‌شده. انگیزه ساخت «بله آقای وزیر» بر ملا کردن نزاع سیاستمداران بلندپایه و دیوان‌سالاری حاکم بر نظام حکومتی است. وزیر در این کشاکشها همیشه رودست می‌‌خورد و قربانی می‌شود.

تاچرکه از علاقه‌مندان این سریال بود گفته است که تصویر دقیقی از وقایع و جریانات کریدورهای قدرت در این سریال به نمایش درمی‌آید. او از تماشای آن لذت می‌برد.

آنتونی جی که از آفرینندگان سریال «بله آقای وزیر» است با اشاره به علاقه اکثر مردم دنیا به لودگیها و مسخره‌بازیهای بوروکراسی می‌افزاید: «هر چند این نظام خوشایند کسی نیست اما هندیها هم بدان علاقه خاصی دارند.»

روزنامه‌نگاری نوشته است که بوروکرات بنا بر پارامترهای سیاسی هند همواره اسیر و بازی‌خورده سیاستمدار است. فر‌ّخ شیخ در نقش ثریا پراکاش سینگ، وزیر هندی، و جاپانت کریپالانی در نقش راجنات ماتور، معادل س‍‍ِر هامفری ظاهر شده‌اند.

فرخ شیخ معتقد است عرصه سیاسی هند بیش از سایر کشورها و به‌خصوص کشورهای ‌غربی قابلیت طنزپردازی دارد.

:::

۱ دیدگاه

  1. [...] یه قسمت از سریال بله آقای وزیر رو دیدم. طنز جالبی [...]

پاسخ دادن به بله آقای وزیر | روزگار جوانی (لغو پاسخگویی)

*

+ 54 = 55