اصلاح طلبان
اصلاح طلبان و ریاست مجلس دهم

ما با این کار خود را تابع شرایط موجود ساخته ایم و نقش مان در انتخاب و تصمیم گیری را کمرنگ کرده ایم . نتیجه این اتفاق چیزی جز این نخواهد شد که در آینده ای نزدیک قدرت اختیار از ما سلب و ناگریز به جبر برای انتخاب های پیشرو خواهیم شد و دور از انتظار نخواهد بود زمانی فرا برسد که برای انتخابات ریاست جمهوری مجبور به انتخاب بین دو گانه "جلیلی/باهنر" و برای انتخابات مجلس شورای اسلامی مجبور به انتخاب بین دوگانه " کوچک زاده/زاکانی" شویم !
در جریان اصلاحطلب هیچ گروهی بر گروه دیگر برتری ندارد

در جریان اصلاحطلب هیچ گروه بر گروه دیگر برتری ندارد و خوشبختانه همگرایی خوبی در بین این جریان وجود دارد. بنا داریم بدون وزنکشی گروهها و جریانهای داخل جبهه اصلاحات، بحث اجماع و همگرایی را به سامان برسانیم و امیدواریم همه گروهها بدون سهمخواهی همکاری کنند و از تجارب گذشته درس بگیرند.
ناگفتههای نظرسنجی اصلاحطلبان برای اجماع در انتخابات ۲۴ خرداد
نتیجه انتخابات سال 88 موجب گسترش شکاف اجتماعی در جامعه ایران بود. استقبال بسیار سرد از رییس دولت در سفرها و همچنین کاهش اعتماد به وعدههای دولت در سالهای اخیر کاملا محسوس بود. تقریبا هر بار رییس بانک مرکزی یا حتی رییس دولت مطلبی را اعلام میکرد بازار برخلاف آن از خود عکسالعمل نشان میداد. گسترش ناهنجاریهای اجتماعی که در قالب عدمپایبندی به قراردادهای اولیه در میان مردم بود نیز نشان از فروریزی اخلاق و سرمایه اجتماعی بود.
عارف: مهندس بازرگان و آیتالله طالقانی جزو افتخارات کشور ما محسوب میشوند

امیدواریم که مساله حصر و زندانیانی که بخشی از آن هیچ توجیهی ندارد، حل شود. گناه برخی از این افراد، تنها وفاداری به ارزشها، انقلاب و دلسوزی برای نظام است. محدودیتهایی که برای برخی فعالان سیاسی ایجاد شده است بخاطر کجسلیقگی و تنگنظری است و امیدوارم با توجه به فضای صمیمیتی که ایجاد شده است، به تدریج این مسایل حل شود.
جنبش آرام

ر چنین وضع سیاسی منفعلی که بی تفاوتی های اجتماعی را به دنبال خواهد داشت، اگر همچنان قشر جوان و تحصیل کرده جامعه نسبت به آینده خود و مهمترین مساله سیاسی کشورشان بی تفاوت باشند از دیگران چه توقعی داریم؟ آیا می توان از نقش دانشجویان و تاثیر آنها در جامعه صرف نظر کرد؟
اصولگرایان با برائت از احمدی نژاد میخواهند «حُر» زمانه لقب بگیرند

چطور ممکن است مردم باور کنند اصولگراها فریب خوردهاند؟ برخی از آنها خود را با بصیرتترین افراد میدانستند. مگر باور کنیم در شاخصهای بصیرت سیاسی فریب خوردن هم هست. سابقه سیاسی آقای احمدینژاد چقدر بوده که بتواند کل جریان اصولگرایی را فریب دهد؟ مگر اصولگرایان از سابقه او آگاه نبودند؟ انتخاب آقای احمدینژاد با آن ویژگیها و سوابق از عمد بود.
اگر اصلاحطلبان پایگاه اجتماعی ندارند چرا از حضورشان میترسند

بحث اصلاح طلبی بدلی در خارج از کشور مطرح شد ولی پس از مدتی آنها خودشان متوجه اشتباه خودشان شدند و دیگر مطرحش نکردند. من در سال ۸۸ رئیس ستاد آقای خاتمی بودم و در دوران ایشان هم معاون اول بودم. بنابراین سابقه من روشن است. حالا شما باید قضاوت کنید که انگ زدن اصلاح طلب بدلی با دموکراسی سازگاری دارد؟