جبهه پایداری
میراث بهشتی در دست شاگردان مصباح؟!

به ایشان هم در این ١٠، ١۵روز قبل عرض کردم. گفتم آقای مصباح! بحث، بحث روش تربیتی مدرسه است... شما طلاب مدرسه نمیتوانید با این اسلوب بار بیایید وگرنه لااقل بنده نمیتوانم در چنین مدرسهای ذرهای در کارها سهیم باشم. مدرسهای که بخواهد یک مشت انسان لجوج، پرخاشگر بیجا و متعصب تربیت کند، نتوانند با هم دو کلمه حرف بزنند، چه ارزشی دارد؟ در این صورت چه خدمتی به اسلام و به حق کردهاند؟ به چه انگیزهای؟
این هم از رسایی

شما گفتید که به کمیسیون اصل 90 مجلس شکایت میکنید، خود شما در این کمیسیون ذینفع هستید و حضور دارید، میخواهید در این کمیسیون شکایت کنید، این کار را انجام دهید، اما ما نیز از شما شکایت میکنیم که به بنده تهمت زده و گفتهاید آقای اشرفی اصفهانی که رد صلاحیت شده است، نمی تواند در جایگاه رئیس هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری نهاد ریاست جمهوری قرار گیرد. قصد داشتیم با رافت اسلامی برخورد کنیم
ولایت فقیه آیت الله مصباح، ولایت فقیه امام خمینی

باز در آثار امام (ره) می بینیم که می فرماید : «شما از ولایت فقیه نترسید ، فقیه نمی خواهد به مردم زورگویی کند . اگر یک فقیهی بخواهد زورگویی کند ، این فقیه دیگر ولایت ندارد. اسلام است ، در اسلام قانون حکومت می کند . پیغمبر اکرم هم تابع قانون بود ، تابع قانون الهی ، نمی توانست تخلف بکند.» صحیفه امام ، ج 10 ، ص29
زیر پوست جناح راست !

نظام سیاسی ایدهآل آیتالله محمدتقی مصباحیزدی حکومت اسلامی و نه جمهوری اسلامی است. ایشان اصالتی برای مردم قایل نیست و با توجه به اینکه اینگونه به رای مردم و انتخابات مینگرد، در باب نظام «جمهوری اسلامی ایران» که این نام مورد تاکید بنیانگذار انقلاب بود، میگوید: «نباید گمان کرد که «جمهوری» دقیقا شکل خاصی از حکومت است تا نظام فعلی ما- که جمهوری است- همان شکل را تقلید کند
سخنان خود را به امام نسبت ندهید!

آنان برای توجیه رفتارهایی غیراخلاقی خود در قبال آیت الله منتظری (همچون حمله به بیت و حسینیه و منع فعالیت علمی ایشان که در سالهای پس از رحلت امام(ره) بارها مرتکب شدند)، نهی امام از دخالت از دخالت مرحوم منتظری در سیاست را مستمسک قرار میدهند، اما نهی امام از دخالت نیروهای مسلح در سیاست (خاصه سپاه و بسیج) را نادیده میگیرند.
همه حرفهای دانای دولت در دادگاه سیاست

145 نماینده از جمع 270 نماینده حاضر در صحن علنی مجلس، پس از شنیدن همه آنچه که استیضاحکنندگان گفتند و البته پس از نظارهکردن فیلمها و شنیدن فایلهای صوتی تقطیعشده و پس از آنکه وزیر علوم به همه این ابهامات، پاسخهایی مستدل و مستند ارایه داد، او را فاقد صلاحیت برای ادامه وزارت، تشخیص دادند تا یکی از تاریخیترین استیضاحهای مجلس ایران، با آرایی قابلتامل، یک پیام روشن را به دولت، مردم و البته صحن مجلس مخابره کند...
«پایداری» بر مدار استیضاح

تابش میافزاید: «چرا نمایندگان عزیز در دوره تقلیل فضای علمی دانشگاه در دورههای پیش سکوت کردند و همه چیز به باور ایشان گلوبلبل بود؟ مگر نه اینکه ریاست آقای صدرالدین شریعتی در دانشگاه علامه به موجی از تعلیق و اخراج دانشجویان منتهی شد؟ چه کسی قرار است پاسخگوی حقوق تضییعشده دانشجویان محروم از تحصیل باشد؟»
فراموشی اخلاق در اردوی مخالفان

وقتی بزرگان حوزه با چنین ادبیاتی سخن گویند، طبیعی است شاگردان روحانی ایشان با ادبیات تندتر و پیروان سیاسی ایشان که لباس روحانیت و دانش کافی در دین را هم ندارند، مدعی شوند که «روحانی اطلاعات مهم فقهی را در اختیار انگلیسیها قرار داده»! و چون احتمالا سیاستزدگی موجب دوریشان از اخلاق و تقوا شده است، تعابیری چون «زیر لحافِ اعتدال چه میگذرد» را به کار برند که البته این یک از صدها سخن نارواست،
دانشگاه سیاسی، دانشجوی سیاسی

به اقرار بندهای دست نخورده قانون اساسی و سابقه احزاب مختلف در کشور، مدت هاست که طبقه سیاسی کشور ما، از مردم فاصله گرفته اند. پس این احزاب اصالتی برای ما ندارند. پرچم حزب و گروهی خاص را در دانشگاه بلند کردن، خیانتی است به دانشجویان! فرقی هم ندارد که این پرچم، برای اصول گرا باشد یا اصلاح طلب. تبلیغات جبهه پایداری باشد یا جبهه مشارکت!
نمایندگان باید یار سرپرست وزارت خانه ها باشند نه بار آن ها

ریشه مخالفت با اقای دکتر توفیقی بایستی در دانشگاه علامه طباطبایی جستجو کرد. سیر تلویحی در زندگی هشت ساله این دانشگاه ما را با اقداماتی نادرست آشنا می سازد.بنابراین حضور دکتر توفیقی منافع عده ای را زیر سوال می برد. بدلیل به خطر افتادن رانت ها، آقایان یک سری تصمیمات را در قالب طرح مطرح می کنند که غیر منطقی است.
خیز جبهه پایداری برای بازسازی سیاسی

به نظر میرسد این جریان میخواهد از آن بخش از نیروهای دولت استفاده کند که نه دلخوشی از رحیم مشایی داشتند و نه از رفتارهای رییسشان راضی بودند، همانها که هربار آمدند اعتراض کنند با عتاب احمدینژاد مواجه شدند و ترس از دست دادن ردای وزارت سبب شد تا سکوت اختیار کنند. اکنون به نظر میرسد تکمیل شورای فقهی، گذاشتن جلسه با آیتالله مصباح یزدی، تکمیل نیروها و گسترش شبکه گفتمانی از جمله اقدامات این جریان برای بازسازی تشکیلاتی خود و حتی گام برداشتن به سوی انتخابات مجلس و نشان دادن وزن واقعی در میان دیگر جریانهای اصولگرایی باشد.
وقاحت فحاشان به مردم و جمهوریت

مردم با یک رای ایدئولوژیک و مکتبی (و نه گفتمانی) به روحانی رای دادند تا دم و دستگاه شماهایی که با رانتهای مختلف از مردم سو استفاده می کردید و به «گفتمان سازی» مشغول بودید را به زیر بکشند و نشان دادند زیر یوغ هژمونی(گفتمان) شما نمی روند. اصلا حالا که اینطور شد رای مردم معیشتی بود تا شماهایی که از هزار جا شکم گنده کرده بودید و به اسم انقلاب می خوردید را به زیر بکشند!
اصولگرایان دنبال مقصر شکست میگردند

حالا اصولگرایان دنبال مقصر میگردند و چه کسی بهتر از جبهه پایداری و آیتالله مصباحیزدی که بهعنوان طیف تندروی این جریان شناخته میشوند و میتوان تمام اتهامات را بهسوی آنها روانه کرد؛ خصوصا که برخی تکرویها هم انجام شد.
نامه سرگشاده دبیر سابق دفتر تحکیم وحدت به سخنگوی سابق جبهه پایداری

کاش بپذیرید که «جمهوریت» و «مردمسالاری» در نزد دوستان شما به امری نازل بدل شده که هرگاه مطابق میل ایشان باشد، اصالت دارد و هر گاه غیر از آن باشد، فاقد مشروعیت و حقانیت است. دوستان شما باید به جمهوریت ایمان عملی بیاورند، چراکه به تعبیر امام راحل «میزان رأی ملت است».
تیم فرهنگی جلیلی در بوته نقد

گمان می رود برای فعالان فرهنگی جای سؤال باشد که با توجه به این نکته که امروز دوستی و همسویی وزیر فعلی ارشاد با آقای جلیلی اظهر من الشمس شده است، چرا برای نیل به این اهداف متعالی در بهره گیری از استعدادهای جوان، از همان ظرفیت فی الحال موجود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و جشنواره فجر استفاده نشده است.