شهید رجایی
عکس: دیدار خصوصی شهید رجایی با حضرت امام(س)

در روز 31 مرداد 1360، محمد علی رجایی(رئیس جمهور)، محمد جواد باهنر(نخست وزیر) و اعضای هیئت دولت در جماران با حضرت امام(س) دیدار کردند. (صحیفه امام، ج 15، صفحه 120)
عکس: تنفیذ حکم ریاست جمهوری محمد علی رجایی

امام خمینی 11 مرداد 1360 به هنگام حکم تنفیذ محمد علی رجایی رئیس جمهور ایران در حضور آیتالله خامنهای و آقایان هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی فرمودند: «این ملت حق دارد، دست شما را گرفته آورده این بالا نشانده، شما باید خدمت کنید به این مردم؛ شما، ما، همه باید خدمتگزار اینها باشیم. و شرافت همه ما به این است که خدمت به خلق خدا بکنیم. اینها بندگان خدا هستند، خدای تبارک و تعالی، علاقه دارد به این بندگان و ما مسئولیم، باید خدمت بکنیم.»
عکس: تبلیغات دیواری حامیان شهید رجایی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۶۰

عکسی از تبلیغات دیواری مردمی حامیان کاندیداتوری شهید محمدعلی رجایی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1360 با شعار «رئیس جمهور مکتبی رجائی». در این تصویر، شعارهای انقلابی بر علیه گروهک پیکار («سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر»، شاخه مارکسیست -لنینیست منشعب از سازمان مجاهدین خلق) و گروهک منافقین (باقیمانده مدعی مذهب سازمان به رهبری رجوی) دیده می شود.
خاطرات گـل آقا از امام خمینی: تذکر امام درباره نامه ای به میتران؛ ادبمان کجا رفته است؟

امام به من گفت: « یک کسی به تو گفته است تبریک عرض میکنم، تو به عنوان یک مسلمان باید بگویی متشکرم. اصلا رئیس جمهور[2] هم هیچ، تو چه جوری میزنی تو دهان رئیس جمهور یک مملکت. نخست وزیر یک مملکت. چرا؟ ادبمان کجا رفته است.» گفت: هر چی من فکر کردم دیدم خب امام راست میگوید. گفتم: هیچ هم امام راست نمیگوید چی چی راست میگوید، امام خودش میگوید مرگ بر امریکا، خودش مقابل آنجوری، ملت زیر سایه امام اینجوری بگویند مرگ بر فرانسه، امام هیچی نگوید من بنویسم تو بنویسی اینجوری، حتما باید پیش امام بروی.
توهین به امام برای توجیه مذاکره با آمریکا؟

داستان تناقضات و توهینهای طائب به مرحله خطرناکی رسیده است. اگر او پیشتر مواضع بسیار افراطی علیه دولت احمدینژاد میگرفت - تا جایی که شهید رجایی هم در این داستانها مورد توهین واقع میشد - و درباره جریان انحرافی داستانسرایی میکرد - تا جایی که آن را متصل به CIA خوانده بود - اینک برای توجیه این مذاکرات به عنوان خواسته رهبری تلاش میکند با تخطئه امام خمینی، جایگاه رهبری را رفیع تر بنمایاند.
آن مرد با بنز آمد!

اگر ملاک سادهزیستی مسئولان، اتومبیل آنهاست، چرا آقای جنتی خود اتومبیل حفاظتی لوکس استفاده میکنند؟ و اگر دلیل سادهزیستی و مردمی بودن کاندیدای برتر شورای نگهبان پراید اوست، چرا کسی در انتخابات سال 88 اتومبییل پراید موسوی را ندید که برخلاف جلیلی حتی راننده دولتی هم نداشت؟ آیا وقت آن نرسیده که تناقضات اصولگرایان، رسانههای دولتی و افراد همسو با آنان در شورای نگهبان، افشا شود؟
بازخوانی تاریخی حادثه تروریستی دفتر نخستوزیری

بلافاصله پس از انفجار و در حالی که چند ساعتی از انفجار نگذشته بود، در همان زمانی که حتی چهره اصلی کشمیری هم مشخص نشده بود، بعضی از جریانات سیاسی به ایراد اتهام به دیگران پرداختند. علیکبر هاشمیرفسنجانی در نوشتهای مربوط به آن زمان در کتاب عبور از بحران به تاریخ ۲۲ شهریور از این شایعهپردازیها و تفرقهپراکنیها انتقاد میکند و حزب توده و ضد انقلاب را به در دست داشتن در این شایعهپراکنیها مقصر میداند.
از آقای خوئینیها بپرس رجایی و باهنر را چه کردی؟

پس از حضور ما خدمت امام، ایشان فرمودند که من از اول که این پرونده (اشاره به پرونده انفجار نخستوزیری) تشکیل شد میدانستم که عدهای میخواهند با این کار افراد به درد بخور را از ما بگیرند و خودشان جای آنها را بگیرند. بعد درباره جناب آقای بهزاد نبوی مطلبی فرمودند از جمله اینکه من در آن زمان که مابین آقای بنیصدر و مجلس بر سر اینکه چه کسی نخستوزیر باشد اختلاف بود، معتقد بودم که آقای نبوی شایسته این کار است.
انقلابیگری، دیپلماسی و بیتدبیری

امروز اما اگرچه آقای احمدینژاد در عرصه مسئولیت نیست و دیپلماسی کشور به عهده دولتی قرار گرفته که مهمترین پروژه خود را اقتصاد و سیاست خارجی میداند - که البته پیداست مواضع آن نه آنچنان انقلابی است و نه آنچنان سطحی - اما گویی اشتباهات دولت گذشته توسط افراد دیگری تکرار میشود. آنچه که از قول رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح و سپس تکذیب شد، نمونهای از این مواضع هزینهافزا در عرصه دیپلماسی بود.
شهید رجایی به روایت امام خمینی(ره)

کشوری از رفتن شخصیتهای خود تزلزل پیدا میکند که ملت او و افراد آن ملت دل به شخص بسته باشند، دل به اشخاص بسته باشند. اما کشوری که دل او به خدا پیوسته است و برای خدا قیام کرده است و از اول، «نه شرقی و نه غربی و جمهوری اسلامی» را ندا داده است و با بانگ «الله اکبر»، صغیر و کبیر و زن و مردش در صحنه حاضر شدهاند و این نهضت را و این انقلاب را بپا کردهاند، همین ملت هستند؛ برای اینکه خدا هست. رجایی و دیگران اگر نیستند، خدا هست.
خاطرات خواندنی گل آقا از شهید رجایی

دوران وزارت ایشان هم زمانی بود که بعضی هنوز کراوات داشتند. یکی از آنها پرسید: “اگر ما در اینجا نتوانیم بر اساس رأی اکثریت عمل کنیم پس تکلیف مسئله دموکراسی چه می شود؟” آقای رجایی گفت: “اگر تصمیمی که شما می گیرید با آن چیزی که اسلام گفته مغایرت داشته باشد و همه شما هم به این رأی موافق بدهید و نظرتان این باشد که من بر اساس رأی اکثریت آن را انجام بدهم هرگز این کار را نمی کنم. چون در این مورد اسلام نظرش این است که اختلاط نباشد، من اجرا نمی کنم.”
بازخوانی پرونده انفجار ۸ شهریور ۶۰ پس از ۳۲ سال

خسرو تهرانی دستگیر میشود و قرار بوده حجاریان و بهزاد نبوی هم بازداشت شوند که خویینیها مانع میشود و میرود با امام صحبت میکند. به گفته حجاریان برای خویینیها مشخص شده بوده که هدف گروه مقابل تسویهحساب است. هاشمی هم در خاطراتش مینویسد که سه سال بعد از ماجرا بهزاد نبوی از اینکه برخی او را در این ماجرا مقصر میدانند گلایهمند بوده است و اینکه او معتقد بوده برخورد خطی شده و میخواهند خردهحسابهای سیاسی را صاف کنند.
شهید رجایی، در ترازوی قیاس

چند سالی است که در فضای سیاسی کشور، بعضی ها دوستان خود را در عرصه مدیریت کلان اداری، با شهید رجایی مقایسه و وانمود می کنند در مقام اجرا و در شئون شخصی، رفتار و کردار شهید رجایی دوباره به عرصه آمده و تاریخ خوبی های آن شهید تکرار شده است. به نظر می رسد در این مقایسه، یک اشتباه مهم رخ داده و آن بازتولید شخصیت مخلص و مبارز و رنجدیده شهید رجایی، در مواردی است که قیاس مع الفارق اند.
تذکرات حضرت امام به روسای جمهوری در روز تنفیذ

حضرت امام خمینی(س) در روز پانزدهم بهمن ماه سال 58 حکم ریاست جمهوری آقای بنی صدر را امضا نمودند، بعد از این تنفیذ حضرت امام در سخنانی فرمودند: من یک کلمه به آقای بنی صدر تذکر میدهم، که آن یک کلمه تذکر برای همه است: حبّ الدنیا رأس کلّ خطیئة هر مقامی که برای بشر حاصل میشود، چه مقامهای معنوی و چه مقامهای مادی روزی گرفته خواهد شد و آن روز هم نامعلوم است.