16 آذر
جنبش دانشجویی از کودتا تا قربانگاه

همان روز فرمانداری نظامی، تعدادی از روزنامه ها و نشریات را به صورت فله ای تعطیل کرد که از جمله می توان به: فرمان، سیاسی، خاورمیانه، آذرین، زلزله، فاخته و مرجان، اشاره کرد. همچنین تعدادی از روزنامه های منتشره نیز جمع آوری شد. خبر واقعه 16 آذر و کشتار بی رحمانه دانشجویان در محیط امن و مقدس دانشگاه که به سرعت از سوی رسانه های خبری به سراسر جهان مخابره شده بود، موج ابراز همدردی فرهیختگان و آزادی خواهان عالم را در پی داشت، همین امر فشار فزاینده ای را مقارن سفر ریچارد نیکسون به ایران، بر...
زنده باد چماق دار مخالف من !

مگر امروز بزرگان نظام قادر به دفاع منطقی و عقلانی از عقاید و مبانی نظری نظام نیستند که دست به دامان خُرد کردن دهان و ضرب و شتم می شوند؟ مگر با به هم زدن سخنرانی ها و شعار «مرگ» دادن کسی اقناع می شود؟ بهتر است افرادی که بر پست های مهم سیاسی امنیتی کشور و استان ها تکیه زدند، قدری عمیق تر بیاندیشند و نتایج رفتارهای خود در سالیان گذشته را مرور کنند. آیا همین تفکرات تنگ نظرانه نیست که اجازه نداده است منویات رهبری در مورد کرسی های آزاد اندیشی عملی شود؟
تحول جامعه و بازتاب آن در فعالیتهای دانشجویی

امروز دیگر نه تنها نمیتوان از دانشجویان با مشخصههای مورد نظر شریعتی در متن مذکور یاد کرد که حتی جنبش دانشجویی به معنای کلاسیک آن را نیز نمیتوان انتظار داشت. فعالیتهای غیردرسی دانشجویان امروز با گسترش بیسابقه فضاهای آموزشی، گردش اطلاعات، فضاهای عمومی غیرمجازی و صدالبته غیرسیاسی شدن گسترده جامعه، تنوعی بیسابقه یافته است و دیگر اگر بتوان از جنبش دانشجویی سخن گفت، قطعا این جریان تحولات گستردهیی پیدا کرده است.
روایتی از آخرین سخنرانی ۱۶ آذر خاتمی

خاتمی داشت از مردمسالاری و نفی دیکتاتوری حرف میزد. از اعتقادش به جمهوری اسلامی. از انتقاداتش به اصلاطلبان. از انتقاداتش به انتخابات مجلس هفتم. عدهای فریاد زدند «رفراندم رفراندم. اینست شعار مردم» او هم گفت «انشالا نوبت شما هم میرسد که به قدرت برسید». آخر هم سخنرانی را هرجور بود در بین دادوفریاد به پایان برد و سریع و بهزحمت در حلقهی محافظان از سالن خارج شد. قبل از آنکه اتفاق بدتری بیفتد که هیچ بعید نبود. بعد مراسم، بازار بحث و جدل داغ بود. بین مخالفان و موافقین. و بین ما و مسئولین که چرا به هشدارها توجه نکردید...
۱۶ آذر و لزوم خوانش دوباره تاریخ

تاریخ این جریان از 16 آذر 32 تا 16 آذر 92 و در طول این 60 سال پر فراز و نشیب بوده؛ تاریخی پر از آشوب، ملغمهای از تصمیمات صحیح و اشتباه. اما در آستانه 60 سالگی و در این روز لازم است تا جریانات دانشجویی خود را در مقابل خود بنشانند و به اصطلاح به نقد رویهها و اقدامات خود بپردازند و ببینند که چه نسبتی را با تاریخ این جریان و نیز با تاریخ و پیشینه آزادیخواهی، استقلالطلبی، مبارزه با استبداد و... برقرار میکنند.
۱۶ آذر امسال هم رنگ دانشجویی نداشت

16 آذر زمانی در کام دانشجویان شیرین خواهد شد که همچون گذشته نه چندان دور، در هر دانشگاه، یک انجمن اسلامی باشد و مطالبات برحق دانشجویان را فریاد کند. زمانی روزِ وصلِ دانشجویان خواهد بود که دفتر تحکیم وحدت، اتحادیهای سراسری با حضور گروههای مختلف و البته اصیل فکری شود، نه آنکه تشکل کوچک اصولگرایی باشد همچون دیگر تشکلهای اصولگرایی که دانشگاه را ملک مطلق خود کردهاند.
دانشگاه، ایدئولوژی، انقلاب

نقش دانشگاه در انقلاب به قدری مهم بود که شعار "دانشگاه، سنگر آزادی" در دوران انقلاب بر سر زبانها افتاد. روحانیت مبارز از میان صدها مسجد کوچک و بزرگی که در تهران وجود داشت، مسجد دانشگاه تهران را بری تحصن خود برگزیدند و حضرت امام هم قرار بود در روز ورودشان و در مسیر حرکت به سمت بهشت زهرا، در جلوی دانشگاه تهران، سخنرانی کوتاهی به واسطه نقش و جایگاه دانشگاه در مبارزه علیه رژیم ایراد نمایند.
کمدی کودتا، تراژدی دانشگاه

یکی از روزنامههای خارجی نوشت که «نفت ایران از حیث هزینه بهرهبرداری ارزانترین نفت دنیاست. از نظر آمریکا و انگلیس ثبات وضع سیاسی و اقتصادی ایران مهمتر از اشکالات فنی در زمینه فروش نفت ایران است.» در واقع غرب با اطمینان از باز شدن شیرهای نفتی ایران، مسئله اصلی را معطوف سیاست نفوذ کمونیسیم میکند. روزنامه اطلاعات که با سیاستهای دولت زاهدی همسویی داشت در سر مقاله 16 آذر خود با تیتر «آینده نفت؟» نوشت: «بزرگترین مشکل فعلی نفت راهاندازی پالایشگاه آبادان و اخذ درآمدهای آن برای دولت است.»!!
آذرخش (ویژه نامه روز دانشجو)

ویژه نامه «آذرخش» سال 86 ویژه بزرگداشت 54مین سالگرد شهادت سه دانشجوی مبارز در 16 آذر 1332 (روز دانشجو) منتشر شد. در این ویژه نامه، علاوه بر مطالبی درباره واقعه 16 آذر، پرونده ای درباره واقعه سرکوب جنبش دانشجویی آمریکا در اعتراض به جنگ ویتنام به چشم می خورد.