مبارزه با پولشویی؛ ضرورت روز
مطرحشدن ایران بهعنوان کشوری در بالاترین سطح آسیبپذیری مقابل قاچاق زیبنده نیست. به این اعتبار به نظر میرسد قبل از هر چیز باید به برجستهکردن اهمیت مبارزه با پولشویی امیدوار بود. اهمیت و طراحی دورههای آموزشی در سطح بانکها که به اعتبار فقدان حساسیت کافی در زمینه احراز هویت و متداول بودن چکهای در وجه حامل در سطح غیرمتداول بهسر میبرند، باید جدی گرفته شود.
چرا انقلاب؟
نقلاب اسلامی ایران، پدیدهای است که دارای وجوه و اجزای متفاوتی است. انقلابی مردمی است به آن معنا که حرکت را نخبگان و گروههای سیاسی آغاز کردند و تودههای مردم در جهت آن، به پیش رفته و در پیدایش و رشد و گسترش و پیروزی آن به ایفای نقش پرداختند. دارای جنبههای پررنگ دینی و اعتقادی بود زیرا، فردی مورد وثوق و قبول گروههای مختلف مبارز و مردم قرار گرفته بود که عنوان مرجعیت دینی و سیاسی را در اختیار داشت.
طیف شیراز؛ از اکثریت خط امامی تا اقلیت اصولگرا
اکثریت انجمنها با اصرار بر عدم تأیید انتخابات مجعول جریان اقلیت، خواستار برگزاری انتخابات فراگیر و قانونی شدهاند که نویدبخش احیای دفتر تحکیم وحدت واحد باشد. در شرایطی که باقیمانده طیف شیراز به سوی محافظهکاران مذهبی ایران غلطیده و باقیماندههای طیف علامه هم به آغوش نومحافظهکاران آمریکایی، احیای دفتر تحکیم وحدتِ اصیل، قانونی و یکپارچه، مطالبه اکثریت انجمنهای اسلامی دانشجویان است.
تقلید آکسفورد از فیضیه، یا روحانی از احمدینژاد؟!
گویی روحیات سفرهای استانی رئیسجمهور سابق به رئیسجمهور کنونی نیز غلبه کرده و معضل ایراد سخنان فوقتخصصی در تمامی زمینههای بشری، از آقای احمدینژاد به آقای روحانی سرایت نموده است. وگرنه با توجه به اینکه سابقه مدرسه فیضیه به 300 سال هم نمیرسد، شاید بتوان به طنز گفت منظور آقای روحانی، واحد آکسفورد «دانشگاه آزاد اسلامی» بوده که اولین واحد اروپایی این دانشگاه به شمار میآید!
«حفظ نظام» رمز عبور از مواقف قیامت نیست/ دیدار خانواده زندانیان امنیتی، وظیفه دینی است
گاهی حتی وقتی خانواده یک زندانی امنیتی به دیدن یکی از مراجع عظام تقلید می رود مرجع مذکور روز بعد سرمقالۀ هشدارگونۀ بصیرت افزا دریافت می کند! شریعت محمدی (ص) چه می گوید؟ آیا این خانواده ها را حامیان فتنه گران بنامیم و خلاص، یا با اخلاق محمدی برای دور نشدن آنان و نسلشان از نظام اسلامی تلاش کنیم؟اگر کسانی مانند افراد فوق الذکر به دیدار این خانواده ها بروند صرفا وظیفه ای دینی را انجام داده و کار فوق العاده ای نکرده اند اما چنین اقدامی مسلما اثر مثبت فوق العاده ای بر جامعه خواهد داشت.
وحدت به روایت امام امت
موضوعی که امام قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بر آن پافشاری داشتند، عدم اختلاف بین مردم، روحانیون، انقلابیون و گروههای مختلف بود... حتی دربارۀ اختلاف بین شیعه و سنی نیز میفرمود: دستهای ناپاکی که بین شیعه و سنی در این ممالک اختلاف میاندازد، اینها نه شیعه هستند و نه سنی هستند؛ اینها دستهای ایادی استعمار هستند که میخواهند ممالک را از دست آنها بگیرند.
جنگ «دون کیشوت» وار با آسیاب بادی چپگرایی
وزیر اطلاعات در شرایطی در مقام نظریهپرداز اقتصادی ظاهر شدهاند که بیشک وظیفه ایشان امور دیگری است. ایشان بهتر است معضل دخالت نهادهای حاکمیتی در اقتصاد که دست مردم را از سرمایهگذاری سالم و مولد بازداشته، حل نمایند. دخالتهایی که از راهاندازی قرارگاه خاتمالانبیای سپاه و بنگاههای اقتصادی بنیاد مستضعفان شروع شد و حتی پای وزارت اطلاعات را هم به اقتصاد باز کرد.
وحدت شیعه و سنی از دیدگاه امام خمینی و رهبری
عوامل اجانب که منافع خود و اربابانشان را در خطر مىبینند، براى تحریک برادران اهل سنت و دامنزدن به برادرکشى، قضیه شیعه و سنى را طرح نموده و مىخواهند با شیطنت بین برادران اختلاف ایجاد کنند. در جمهورى اسلامى همه برادران سنى و شیعه در کنار هم و با هم برادر و در حقوق مساوى هستند. هر کس خلاف این را تبلیغ کرد، دشمن اسلام و ایران است و برادران کُرد باید این تبلیغات غیر اسلامى را در نطفه خفه کنند.
پرسش از چرایی مخالفت با یک انجمن اسلامی
خطاب به مسئولین دانشگاه شهید چمران میگوییم که میخواهند با نهادهای بیرونی همسو و هماهنگ باشند، اما خود میدانند که خارج از مناسبات اداری و فرااداری بوروکراتیک، باید پاسخگوی این بیحرمتی به قانون در پیشگاه شهدا و امام باشند. و البته ما به مصلحت نظام این رفتارهای دوگانه را نه حق خود بلکه به ناچار تحمل نمودهایم تا آنجا که احساس کنیم آرامش فضا در تحمل ماست تحمل خواهیم کرد. و هر پایمال کردن قانون ادامهدار باشد با زبان خودشان به پیش خواهیم رفت.
خاتمیِ عینی در برابر خاتمیِ ذهنی
تناقض از خاتمی نیست، از دشمنان خاتمی است. تناقض میان خاتمی واقعی و خاتمی القایی است. تفاوت میان خاتمیِ واقعاً موجود و خاتمیِ ساخته پرداخته رسانههای اصولگرا. خاتمیِ عینیِ اصلاحطلبان معتدل و خاتمیِ ذهنیِ اصولگرایان و اصلاحطلبان افراطی. خاتمیِ ذهنیِ اصولگرایان؛ در تعابیر دو کلمهای خلاصه میشود؛ از قبیل «اصلاحطلب سکولار» و «سران فتنه».
بابک زنجانی؛ اسم نیست، رسم است
اگر از این بحث اساسی که حتی واگذاری ایدهآل بزرگترین شرکتهای سودده دولتی به بخش خصوصی، نوعی تقلید ناشیانه از نسخههای تعدیل ساختاری اقتصاد نئولیبرال فریدمنی است و همچو مسائلی، تبعات ذاتی آن، بگذریم، باز هم تأملاتی راجع به نحوه واگذاری وجود دارد. هر کدام از این واگذاریها در زمان خودشان به عنوان بزرگترین پروژه خصوصی سازی مطرح شدهاند اما در همگی شبهات آشکاری وجود داشته است.
اصول گرایی و اقتدار در شورای نگهبان!
چه کسی از شما غیر از اقتدارگرایی دیده که حالا اینگونه برآن تأکید می کنید؟ رد صلاحیت گسترده حتی رد صلاحیت آقایان روحانی و عارف و توصیۀ رهبری برای تایید صلاحیت، دلیل محکمی بر این ادعاست... حالا شما مرتب بگویید اصولگرایی و اقتدار در شورای نگهبان. هر چه قدر واحد مدیریت افکار عمومی در بین واحدهای گذراندۀ سیاسی برخی مسئولین جایی ندارد واحد خوراک سازی برای مخالفین چهار واحد چهار واحد، گذرانده شده!
وقتی از همه دنیا لیبرال تریم
کشور انگلستان طی توافقی با دولت سوئیس، بانک های این کشور را مجبور کرده که حساب بانکی شهروندان انگلیسی را به دولت این کشور اعلام نمایند. بانک های سوئیس که به حفظ حریم خصوصی سپرده گذاران در دنیا شهره خاص و عام بوده اند مجبور به شفاف سازی شده اند، حال چطور است که بانک های کشورمان نبایستی در مورد گردش سپرده های خود شفاف سازی نمایند؟
چپزدایی کنیم یا راستزدایی؟
یادشان رفنه نتیجه اجرای طرح تعدیل ساختاری هاشمی - که البته مورد تأیید جناح راست بود و شخص رهبری هم در ابتدا مخالفتی با آن نداشتند - چه بود؟ غیر از این بود که رشد تورم از ۱۰ درصد سال ۶۹ به بیش از ۴۹ درصد رسید؟ افزایش 80 درصدی نرخ ارز و گرانی 50 درصد را فراموش کردهاند؟ یا اینکه جمعیت زیر خط فقر کشور از 17.8 درصد سال ۱۳۶۸ (پایان دولت موسوی) به ۱۹ درصد سال ۱۳۷۲ (پایان دولت اول هاشمی) افزایش یافت؟
مسئله حفظ هویت دینی
اگر پیشرفت های علمی نماد پیوند با اسلام باشد، برخی کشورهای اروپایی و آمریکا که از ما مدرن تر و هآی تکنولوژیک ترند، از ما دیندار ترند! اگر رسانه که بلندگوی جریان مدیریتی جامعه است، حرفی از درد مردم به میان نیاورد و پیگیر آن نشود و اینکه دغدغه بهبود زندگی افراد جامعه (و حداقل پیگیری بهبود اوضاع) توسط مردم حس نشود. پس انگشت اتهام عامه مردم به اصل این حکومت برده می شود که آن اسلام است. در صورتی که اسلام یک پوشش برای برخی بی لیاقتی های کارگزاران و مدیران بی صلاحیت می شود.