برتری عدالت بر مصلحت در کلام علی (ع)
تبعیض و رفیق بازی و باند سازی و دهان ها را با لقمه های بزرگ بستن و دوختن، همواره ابزار لازم سیاست قلمداد شده است. اکنون مردی زمامدار و کشتی سیاست را ناخدا شده است که دشمن این ابزار است، هدف و ایده اش مبارزه با این نوع سیاست بازی است. طبعا از همان روز اول ارباب توقع، یعنی همان رجال سیاست، رنجش پیدا می کنند، رنجش منجر به خرابکاری می شود و دردسر هائی فراهم می آورد.
بازگشت گروه فشار!؟
واقعه کوی دانشگاه با تحریک گروهی که فرصتطلبی و دشمنی دیرینهشان با دفتر تحکیم وحدت مشخص بود، سبب شد به رغم تلاش انجمنهای اسلامی برای جلوگیری از هیجانزدگی و قانونشکنی دانشجویان، فضا ملتهب شود و انصار حزب الله هم از سوی دیگر وارد معرکه شدند و جرئت کردند برای اولین بار حریم دانشگاه را بشکنند.
جهاد، صلح، قیام
اسلام عزیز اسم این برقراری تعادل تا انتهای ممکن را ، صلح گذاشته و طفل صلح را در گهواره ایمان قرار داده و جهاد دستی است که این گهواره را تاب میدهد! جهاد ، تلاش سخت انسان مومن است برای حفظ تعادل و صلح وجودی و اجتماعی در این دنیای تغییر و تبدیل و غفلت و کثرت. جهاد نه تنها مومن را مومنتر میکند بلکه ضامن دستیابی و حفظ تعادل درونی و اجتماعی هم هست؛ جهاد هم ضرباهنگ حیات مومن است هم پیوند دهنده ایمان به اصول دین و عمل به فروع آن.
اصلاحطلبان، اصولگرایان و سیاستورزی نفعگرایانه
ظهور ناگهانی حزبی حول یک دیپلمات سابق اصلاحطلب که نه سابقه انقلابی قاطبه اصلاحطلبان را دارد و نه لاحقه انتقادی آنان را، و نه هزینهای برای انقلاب پرداخته است و نه هزینهای برای اصلاحطلبی، اما میخواهد در سود هر دو مسئله شریک باشد و سهم بالاتری ببرد، هم چندان عجیب به نطر نمیرسد. افراط اصلاحطلبی در سالهای دوم خرداد و سال 88 اینک روی دیگر سکه را مینمایاند: تفریط و فرصتطلبی سال 92.
جامعه انسانی تر، جامعه شادتر
هنر امام، بخشیدن نگاه انسانی جدید به مردم بود یا بهتر بگویم بسیج انسانها بود. امام بهدنبال انسان بود، بهدنبال ساختن انسان و چه خوشبخت بود که توانست در دورهای، ثمره تلاش خود را ببیند و آدمهایی را ببیند که به مرز انسانیت نائل شدهبودند، خود را نمیدیدند انسانیت را میدیدند. حالا ببینید چقدر مرده است و غمبار و غمافزاست اندیشهای که در پی شکم خود و خانواده و محله و استان و کشور خویش است.
به هرکس که به او مربوط است!
آقای دکتر روحانی چه فکری کردید که آن روز به مجلس نرفتید؟ گفتند که گفته¬اید چون به مردم اردبیل قول داده بودم باید می رفتم!! همه دلیلتان همین بود؟! فرجی دانا به واسطه اصرار ما و شما وزارت را قبول کرد و الا به همان معلمی و درس و بحثش که راضی تر بود. او یک بار در سال 82 به همه نشان داد که این مناصب دنیایی برایش هیچ ارزشی ندارد و اگر هم میپذیرد صرفاً از سر تکلیف و خدمت است.
شوخیها را جدی بگیریم؟
جای از شوخیها، میدانیم که همواره توهین و نقلقولهای موهن درباره امام وجود داشته که به صورت تحریف سخنان امام در صحیفه یا نسبت دادن سخنان دروغین به ایشان تکثیر و برای بسیاری باورپذیر شده است. عمده اشکالات این گروه متوجه ادبیات مردمی امام است که برخلاف رویه برخی روحانیون و روشنفکران، در مواجهه با تودههای مردم، بیتکلف سخن گفتهاند.
شوخیها از شریعتیِ رمانتیک آغاز شد
در چنین شرایطی است که نسل جوان دلزده از تصویر رمانتیک برساخته شده از شریعتی که کاذب بودن کلیت آن و کذب بودن جزئیات انتساب آن کمابیش قابل فهم است، این فضا را به سخره میگیرد و در پاسخ به جملات نغز، جملات طنز میسازد. در واقع تصویر کمیک موجود از شریعتی پاسخی است به تصویر رمانتیک پیشین که البته هیچ کدام شایسته شخصیت واقعی دکتر علی شریعتی به عنوان معلم انقلاب نیست.
ترکشهای بدن یک تراشکار
برای بعضیها حاج داوود تازه بعد از مرگش، یا نه، حتی بعد از اعتراضاتش بود که اسطوره شد. اما برای من همیشه اسطوره است. از لبنان تا روزگاری که در کارگاه کوچکش در جاده بهشت زهرا تراشکاری میکرد. نان جنگ را خیلیها خوردند. اما او نان ترکشهایی که در بدن داشت را هم نخورد. نان تراشکاری خورد و زخم هایش را جمع کرد. برای من آن کسی که در اثر ترکشها فلج شده، سینهاش از سوز شیمیایی می سوزد و در بستر شهادت است و با این حال میگوید: «این زخمها ذخیره آخرتم هستند. شاید با این دردها خداوند اجازه...
امام صدر، همچنان رمز وحدت ملی است
«همگان میدانند که ساختار جمعیت کنونی لبنان از لحاظ تمدنی برای جهان اهمیت بسیار دارد و نشانه آزاد اندیشی و تسامح مسلمانان و نماد گفتوگوی عربی- اروپایی است؛ از این رو، هیچ کس نسبت به لبنان و این ثروت بزرگ انسانی کوتاهی و بیاعتنایی نمیکند.»
سخنان خود را به امام نسبت ندهید!
آنان برای توجیه رفتارهایی غیراخلاقی خود در قبال آیت الله منتظری (همچون حمله به بیت و حسینیه و منع فعالیت علمی ایشان که در سالهای پس از رحلت امام(ره) بارها مرتکب شدند)، نهی امام از دخالت از دخالت مرحوم منتظری در سیاست را مستمسک قرار میدهند، اما نهی امام از دخالت نیروهای مسلح در سیاست (خاصه سپاه و بسیج) را نادیده میگیرند.
جان آدمها در این شهر ارزشی ندارد؟
یک بار دیگر مشخص شد جان آدمها در این شهر ارزشی ندارد. مرگ مظلومانه آدمهای محروم یک سوی ماجراست و بیتفاوتی مسوولان در قبال آن، سوی دیگر. البته شاید اگر به جای شهردار تهران، یک اصلاحطلب بر این مسند نشسته بود، تمامی گروهها و رسانههای اصولگرا به جان او میافتادند و استیضاح و افتضاحش را میخواستند.
فرجی دانا در برابر اصحاب دروغ و افترا
به اصحاب دروغ و تهمت و افترا هم بگویم که از روز چهارشنبه و دفاعیات این عالم متعهد بهراسید و واهمه داشته باشید؛ چرا که فرمودند: اتقوا فراسة المؤمن، فإنه ینظر بنور الله. ایمان دارم تقدیر استیضاح هر چه که باشد او سیاوشانه از آتش گذر خواهد کرد. اگر بر صدارت وزارت بماند که بهتر! اگر نه، گویی امیرکبیر را بار دیگر رگ زده اند.
نه فقط اقتصاد!
همه ی این آمار ها و ده ها آمار دیگر نشان دهنده ی این است که وضع فرهنگی کشور اگر نسبت به وضع اقتصادی مهلک تر نباشد بهتر هم نیست لذا به نظر می رسد توسعه ی اقتصادی بدون فرهنگ سازی و توسعه ی فرهنگی وضع را از این هم بدتر کند. بنابرین همت دولت برای رفع مشکلات کشور در حیطه های مختلف و نه فقط اقتصاد آنچنان که بیان شد حیاتی ست و لازمه ی پیشرفت و توسعه ی همه جانبه است.
نخوت و مرجعیت سیاسی؛ روحانی، هاشمی و دیگران
چه کسی به هاشمی مرجعیت سیاسی داده است که خود را در مقامی ببیند که برای کاندیدا شدن یا نشدن دیگران در انتخابات قضاوت کند؟ مشروعیت سیاسی هاشمی بسته به حمایت نخبگانی و مردمی است و وقتی امثال احمدینژاد که سوابق سیاسی و مدیریتی خود را به ایشان مدیون هستند، به وی تمکین میکنند، این مشروعیت و مقبولیت از دست رفته حتی در دوران انزوای سیاسی هاشمی هم بازتولید میشود.